امتیاز موضوع:
  • 2 رأی - میانگین امتیازات: 5
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

๑۩۞۩๑ .....بیایید شاد باشیم و بخندیم ....๑۩۞۩๑

#21


با لبخند شروع کن.تو می توانی



شادی یک انتخاب درونی است و در نهایت این شما هستید که آن را انتخاب می کنید.بی دلیل اوضاع و شرایط و کمبود امکانات و امثالهم را دلیل غصه و غم دائمی خود ندانید حتی در بدترین شرایط و در مواقعی که مصیبت ها و بلاها از حد گذشته اند و هیچ کس امید و توان یک لبخند کوچک را ندارد ، شما هنوز هم می توانید مانند بمب شادی در دل اندوه منفجر شوید و مجلس را دگرگون کنید.

همان طور که خیلی مواقع غم یک انتخاب است ، شادی هم بسیاری از اوقات برگه انتخابی است که از سوی شما در مقابل دنیا و اتفاقات آن بر زمین کوفته می شود.هنگامی که غم و غصه و ماتم شما را فراگرفت و چاره ای جز قبول آن نداشتید، غم را بپذیرید و مقابل آن نایستید، همراه غم راه نروید و از دریچه نگاه غصه به دنیا نگاه نکنید ، خودتان را کنار بکشید و بگذارید کاروان غم و غصه با همه دردهای جانکاهی که همراه دارد از کنارتان بگذرد حتی اگر می توانید با لبخند و نگاهی مهربانانه دل خسته ای را شاد کنید.شادی لحظه به لحظه در زندگی ، انعکاس و نتیجه تلاش شادسازی و شادی آفرینی است و هر چه بیشتر دل دیگران را با کلام و حتی حرکتی مهربانانه شاد سازید،هزاران بار بیشتر شادی و سرور وجودتان را دربر می گیرد.

جسم خود را در شادی روح شریک کنیدشما تنها یک روح مستقل و صاحب اختیار نیستید که حق داشته باشید تمام لذایذ و شادی های دنیا را فقط برای خودتان بخواهید و برای این کار از جسم خود مایه بگذارید. شما باید جسم و کالبد خود را هم در شادی های خود سهیم گردانید و فراموش نکنید روح در این جهان در سراسر این کالبد گسترش یافته است و هر بخش جسمتان ، بخشی از روح شماست و حق دارد در شادی و نشاط شما سهیم شود.

هرگز سعی نکنید با عذاب دادن ، آسیب رساندن به جسم و اندامتان به شادی و نشاط برسید. بهداشت را رعایت کنید ، ورزش کنید، غذای مناسب بخورید، هر وقت بیکار شدید از جا بپرید و تحرک داشته باشد، هرگز با تزریق مواد مخدر و مصرف دخانیات و آسیب رساندن به اندامتان سعی نکنید خودتان را آرام و به ظاهر خوشحال سازید.خوشحالی و شادمانی واقعی و بدون پشیمانی تنها زمانی وجود شما را در بر می گیرد که جسم و روحتان هر دو همزمان و به یک اندازه در این شادی سهیم باشند

سپاسگزار و راضی باشیدپول و مال و منال داشتن بسیار عالی است و می تواند باعث نشاط و شادی شما وهزاران نفر دیگر شود، هیچ کس منکر آن نیست ، ولی به شرطی که شادی بسته ای نباشد که در آخرین منزل همراه پول و مکنت تقدیم من و تو می شود و ما مجبور باشیم در طول مسیر دائم غمگین و مضطرب باشیم.

شادی واقعی شادی در حین عمل است و شادی هایی مجموعه جمع شده این تجربه هایشاد بودن است که به صورت انرژی خارق العاده ای انسان را به فضای جدیدی از معرفت و آرامش می برد. برای این که در حین عمل و در مسیر حرکت به سوی خوشبختی شاد باشیم ، باید از لحظه لحظه سفر خود راضی و شکرگزار باشیم و این میسر نمی شود مگر آن که دستان خود را در مقابل خویش گره بزنیم و از اعماق دل شکرگزار خالق هستی باشیم و سپاسگزار نگاهش که یک دم ما را تنها نمی گذارد و همیشه برای بخشیدن ما و گوش کردن به حرفهای ما حاضر و آماده است.

شاد زیستن معنای خنده و قهقهه در مراسم عزا را نمی دهد. شاد زیستن به این معنا نیست که هنگام بروز مصیبت ها به رقص و پایکوبی بپردازی. غم یک حالت طبیعی ولی گذراست و بعضی مواقع حق دارد وجود ما را بگیرد. اما هرگز نباید اجازه دهیم غم و غصه در دل ما منزل کند و در اندرون ما جا خوش کند

او باید بیاید و برای مدتی تمام وجود ما را دربر بگیرد و بعد برود و جایی خود را به صاحب واقعی منزل یعنی شادی و سرور بدهد. تنها با پذیرش غم و اندوه و مصیبت است که ظرفیت و غلظت شادی ما افزایش می یابد و ما لایه های جدیدی از سرور و انبساط خاطر و رضایتمندی را کشف می کنیم.دل خود را از کینه خالی سازید و همه (حتی بدترین مردم) را دوست داشته باشید و برایشان دعا کنید. غم و غصه بهانه می خواهد اما شادی و نشاط چنین نیست.بهانه اندوه و غصه ، هجرت عشق و آمدن کینه و نفرت به خانه دل است ، پس عشق و دوستی را دوباره به دل راه بدهید و بگذارید عشق از پستوی خانه بیرون آید و به تجلی برخیزد و شادی را در وجودتان بپراکند. شادی انفرادی نیست.هر وقت غمگین شدید، چیزی به کسی ببخشید ، کلامی محبت آمیز را به انسانی هدیه کنید، گلی برای دوستی بخرید



هَـ ـر چـ ـے ڪـ ـﮧِ هَـ سـ تَـҐ

هَـ ـر چـ ـے ڪـ ـﮧِ مـ ـے گَـ Ґ

هَـ ـر ڪـ آرـے ڪـ ـﮧِ مـ ـے ڪُـ نَـҐ

بـ ـﮧِ פֿُـ و בَҐ مَـ ر بـ وطـ ـﮧِ

پاسخ
 سپاس شده توسط Mohammad 77
آگهی
#22



چگونه شادتر زندگی کنیم



پول خوشبختی نمی‌آورد، همین‌طور زیبائی، هوش یا جوانی. مهم نیست که چه جذابیتی دارید، مهم آن است که وجودی جذاب داشته باشید.

دستیابی به خوشبختی آسان نیست. شرایط مهم برای ما (کار، تحصیل، پول) تنها ۱۰ الی ۱۵ درصد خوشبختی درونی یا قضاوت ما از زندگی خوب را تشکیل می‌دهند. خوشبختی تا حد زیادی به شخصیت و خلق و خوی افراد بستگی دارد. رنج‌ها یا شادی‌ها در نحوهٔ احساس ما چندان تفاوتی ایجاد نمی‌کنند. وقتی نوبت به خوشبختی درونی می‌رسد از دنیای بیرون چیز زیادی عایدتان نمی‌شود. برای مثال زیبائی، جوانی و ثروت ممکن است مایهٔ خوشبختی باشند، اما سبب‌ساز خوشبختی نیستند. زمانی‌که توانستید از پس یک زندگی متوسط برآئید، پول بیشتر حقیقتاً دیگر تأثیری در بالا بردن روحیهٔ شما نخواهد داشت. طبقه متوسط جامعه معمولاً اوقات آزاد بیشتر و بهتری دارند. بیشتر ورزش می‌کنند و در باشگاه‌های مختلف عضو می‌شوند. به تعطیلات می‌روند و زندگی اجتماعی فعالی دارند و تمامی این فعالیت‌های سرگرم‌کننده سبب شادتر بودن آنها می‌شود.

برخی از موارد شادی‌بخش روزمره نظیر گوش دادن به موسیقی، تماشای فیلمی جالب یا خوردن غذای مورد علاقه می‌توانند در شما احساسی خوب و مطبوع ایجاد کنند، اما تأثیرشان زودگذر است.

اگر می‌خواهید آن ۱۰ تا ۱۵ درصد فوق را به نفع خود برگردانید، می‌توانید از فهرست زیر، راهنمای کوچکی که براساس مطالعات فراوان ارائه شده‌اند بهره‌مند شوید. مهارت‌های اجتماعی را در خود ایجاد کنید و داوطلب کارهای اجتماعی شوید. ازدواج کنید، اهداف پرمعنا و گویا در سر داشته باشید، از طی روند خویش شاد باشید. پیشرفت همراه با هدفمندی احساسات خوبی را در شما ایجاد خواهد کرد. از چیزهای کوچک لذت ببرید. لذت‌ها و شادی‌های بزرگ که گاه‌به‌گاه در زندگی خودنمائی می‌کنند مؤثرند.

راهنمای شادمانی
همهٔ آدم‌ها زیبائی را دوست دارند. زیبائی سبب محبوبیت بیشتر شما و تا حد زیادی در پیشرفت کاریتان نیز مؤثر است، اما به خاطر داشته باشید زیبائی به خودی خود چندان به کار نمی‌آید.

اگر بی‌پولید، پول سبب ایجاد تغییر و تحول در زندگیتان می‌شود، اما درآمد سالیانه بیش از ۴۰ میلیون سبب خوشبختی بیشتر نمی‌شود. هرچند مقایسه و چشم و هم‌چشمی بر ذهن شما تأثیرگذار است؛ یعنی مهم نیست چه‌قدر بیشتر یا کمتر، همان‌قدر که بدانید درآمدتان از درآمد همسایه بیشتر است به شما احساس بهتری دست می‌دهد!

جوانان، در مقایسه با افراد سالمند، نسبت به خبرهای بد و احساسات منفی آگاه‌تر و حساس‌ترند. به نظر می‌رسد افراد وقتی پا به سن می‌گذارند، علی‌رغم آسیب‌پذیری سلامتیشان بیشتر به مسائل مادی اهمیت می‌دهند، شاید علتش این است که خود را به اهدافشان نزدیک‌تر می‌بینند.

هوش تأثیر چندانی بر خوشبختی ندارد. هوشمند بودن سبب افزایش توقعات شما از ندگی شده و باعث می‌شود نسبت به نقطه ضعف‌های خود آگاه‌تر شوید.

در دهه ۱۹۵۰ تحصیلات علتی برای خوشبختی بود، اما امروز دیگر تحصیلات به تنهائی نقشی در ایجاد خوشبختی ایفا نمی‌کند. تحصیلات راه را برای دستیابی به کار بهتر می‌گشاید، اما در عین حال ممکن است توقعات بالاتری در فرد ایجاد کند که منجر به ناامیدی گردد.

عزت نفس بالا آدمی را از عذاب‌های فکری دور می‌کند بنابراین اندکی خودپسندی برای روحیه شما مفید است. کسانی که به خود عشق می‌ورزند کمتر افسرده، تنها یا نگرانند.

شوخ‌طبعی و جدی نگرفتن مسائل زندگی می‌تواند امید و شادی را به دنبال داشته باشد، کسانی که چهره‌ای امیدوار دارند به راحتی می‌خندند.

اوقات فراغت اگر به درستی سپری شود سبب ایجاد شادی در آدمی می‌شود. فعالیت‌هائی که ادغامی از فعالیت‌های اجتماعی و جسمی باشند و در عین حال مستلزم مهارت‌هائی در حد متعادل باشند، بهترین فعالیت‌ها به شمار می‌آیند. اغلب ما وقت آزادمان را صرف تماشای تلویزیون می‌کنیم که می‌تواند تفریحی از سر استراحت باشد، اما اگر به بولینگ برویم شادی بیشتری را در خود احساس خواهیم کرد. به حال دوستان بی‌کار خویش غبطه نخورید، درست است که وقت آزاد بیشتری دارند ولی از اوقات فراغتشان به خوبی بهره‌برداری نمی‌کنند و همین موضوع باعث خمودگی آنها می‌شود.

ایجاد روابط و دوستی یکی از شادی‌های اساسی زندگی است. گذراندن زمان در کنار دوستان خوب در روحیهٔ شما تأثیرگذار است بنابراین همراه و هماهنگ و آگاه بودن از نحوه صحبت با آنها می‌تواند شادی را در شما ایجاد کند.

طی مطالعاتی که انجام شده است داوطلب شدن در انجام کارهای خیر بیش از هر چیز دیگری به زندگی آرامش، شادی و نشاط می‌دهد. حس پیروزی، ارتباط اجتماعی و فرصت انجام کاری پرمعنا سبب می‌شود این کار تفریح خوبی باشد. بدون شک مسائل قشنگ‌تر سبب خوشبختی ما خواهند شد و اغلب موضوعاتی که برای کوتاه مدت ما را ارشاد می‌کنند، ملال‌آورند.




هَـ ـر چـ ـے ڪـ ـﮧِ هَـ سـ تَـҐ

هَـ ـر چـ ـے ڪـ ـﮧِ مـ ـے گَـ Ґ

هَـ ـر ڪـ آرـے ڪـ ـﮧِ مـ ـے ڪُـ نَـҐ

بـ ـﮧِ פֿُـ و בَҐ مَـ ر بـ وطـ ـﮧِ

پاسخ
#23



ده شیوه علمی برای احساس شادمانی در زندگی



داشتن احساس خوب در زندگی دارای دو بخش است :
بخش یک آن یادگیری اندیشیدن به خود با اتکا به روش های سلامت بخش است. این یک مهارت آموختنی است، هیچ کس چه زن و چه مرد آن را به صورت فطری در خود ندارد. گاه باید مانند کودکان بکوشیم تا اعتماد به نفس و عزت نفس به دست آوریم. اگر این کار را نمی کنیم، باید به مثابه یک بزرگسال بکوشیم تا راه دستیابی به اعتماد به نفس و عزت نفس را بیابیم.

بخش دومداشتن احساس خوب درباره زندگی، در گروه پاسخگویی به سئوالاتی از این دست است: آیا وقوع رخدادها یا پیشامدهایی را تسهیل می کنم؟ آیا خودم را موفق می دانم؟ آیا برای رسیدن به راههای اعتماد به نفس اندیشیده ام؟ و...

در اینجا ده شیوه برای کسب احساس شادمانی در زندگی ارائه می دهیم.
۱) هرگز از پرسش کردن بازنمانید.

هرگاه از انجام کاری دلزده و خسته شدید، از خودتان بپرسید: "به چه نحوی کاری که انجام می دهم به من در رسیدن به هدف نهایی ام یاری می کند؟" "چگونه می توانم کارم را بهتر، سریع تر، ساده تر، آسان تر و سرگرم کننده تر انجام دهم؟"

۲) احساس ناامیدی را از خودتان دور کنید.

درباره خودتان و دیگران کنجکاو باشید و به خود و دیگران علاقه نشان دهید، از چاپلوسی، خودشیفتگی، موذی گری و... بپرهیزید! هرگز فکر نکنید راهی را که پیش گرفته اید، آخرین راه است. پیوسته به دنبال گزینه های دیگر باشید.

۳ ) ضعف های خودتان را بپذیرید.

هر کس ضعف هایی دارد. این واقعیتی است! به جای فروماندن در ضعف های خود و گرفتار شدن در دام یأس و ناامیدی، بکوشید بر ضعف هایتان غلبه کنید و با ضعف هایتان دوستی کنید تا دشمن روانتان نشود.

۴ ) یادگیری را هرگز فراموش نکنید.

مغز، ماهیچه ای مانند سایر ماهیچه هاست. اگر مغزتان را با یادگیری و اندیشیدن ورز ندهید، ورزیده نمی شود. برای پرورش مغز باید آن را با فعال کردن از طریق یادگیری عملی کرد.

۵ ) از مطلق گرایی دوری کنید.

ما در گستره ای از نسبیت ها زندگی می کنیم . تلاش کنید از هر چیزی به نسبتی که می توانید بهره بگیرید. هیچ کس در زندگی همیشه نمی تواند نمره بیست بگیرد ، ولی می تواند همیشه بیشترین تلاشش را انجام دهد و از نتیجه به دست آمده خرسند باشد ، خواه پیروز باشد ، خواه شکست خورده.

۶) با خودتان صادق و روراست باشید.

صادق نبودن با خود آسیب رسان تر از احترام نگذاشتن به خود است. مواردی را که با خودتان روراست نبوده اید بنویسید و راه صادق بودن را با تفتیش خطاهای خود بیابید.

۷ ) گیاهی را که دوست دارید پرورش دهید.

گلی را در باغچه یا گلدان بکارید و آن را به زندگی تان تشبیه کنید. همان طور که شاداب ماندن گل به رسیدگی و پرورش نیاز دارد، زندگی خودتان هم نیاز به مراقبت ، تقویت، پرورش و...دارد.

۸ )در گذشته زندگی نکنید.

اجازه بدهید غبار گذشته از شانه هایتان فرو ریزد و دانه های شفاف و نورانی آن ، راه فرا رویتان را روشن سازد. هر اندازه در تیرگی گذشته گام بردارید از روشنایی آینده دورتر خواهید شد . فروماندن در گذشته، فروماندن در سیاهی است. باید گذشته را به پرسش کشید و ناپاکی هایش را گرفت و زنگارهایش را زدود و از آن به مثابه عنصری برای پی ریختن آینده و شادمانه زیستن در حال بهره گرفت.

۹ ) در "حال" شنا کنید.

وقتتان را بر سر آنچه نمی توانید کنترل کنید سپری نکنید. به مردم و اطرافیانتان عشق بورزید. مهرورزی یکی از راه های شادمانگی است! بر آنچه می توانید کنترل کنید، متمرکز شوید. شما می توانید بخوانید، لبخند بزنید، بخندید، به دیگران کمک کنید، به سپاسگزاری بپردازید، کار کنید و...پس این کار را انجام دهید!

۱۰) همچون کوه استوار باشید.

حقوق خودتان راباز شناسید و به حقوق اجتماعی آگاه شوید. برای رسیدن به حق خود پیوسته بکوشید . تلاش شما میزان دستیابی به حقوقتان را مشخص می کند.




هَـ ـر چـ ـے ڪـ ـﮧِ هَـ سـ تَـҐ

هَـ ـر چـ ـے ڪـ ـﮧِ مـ ـے گَـ Ґ

هَـ ـر ڪـ آرـے ڪـ ـﮧِ مـ ـے ڪُـ نَـҐ

بـ ـﮧِ פֿُـ و בَҐ مَـ ر بـ وطـ ـﮧِ

پاسخ
#24



آیا فرد شادی هستید؟



آیا تا به حال دقت کرده‌اید که بعضی افراد بدون توجه به مسائل و مشکلات ، چقدر در سرزندگی و شاد بودن توانا هستند؟ تحقیقات نشان می‌دهد این حالت ذاتی یا خدادادی نیست بلکه یک مهارت است که این افراد آن را در خود پرورش داده‌اند. شما هم اگر بخواهید می‌توانید این مهارت را کسب کنید و زندگی خود را لبریز از شادی و نشاط سازید.

اشخاص شاد با زندگی همراهی می‌کنند.
هر کسی تقدیری در زندگی دارد و این به عهده خودش است که با قسمت خود بجنگد یا با آن همکاری کند. اما ایا این حرف به این معنی است که فرد باید دراز بکشد و بگذارد زندگی روند خود را طی کند؟ مسلما نه! در عوض می‌تواند روشی در پیش گیرد که به بهترین وجه ممکن با مسایل مواجه شود و حداکثر تلاش خود را در این زمینه نشان دهد. در آن صورت متوجه راه‌های جدیدی می‌شود و با کشف آن‌ها انرژی تازه‌ای کسب می‌کند. زندگی می‌خواهد شخص ، تقدیر و سر نوشت خود را بفهمد آیا ترجیح نمی‌دهید به جای جنگ با زندگی کنار بیایید؟

اشخاص شاد فقط مثبت نمی‌اندیشند، بلکه مثبت عمل می‌کنند.
مثبت‌اندیشی مسلما جای خودش را دارد. برای شاد بودن باید افکار خود را عوض کنید. اما منتظر از راه رسیدن احساسات نباشید. اشخاص دارای قدرت کنترل مستقیم بر چگونه عمل کردن و چگونه اندیشیدن خود هستند. اگر می‌خواهید شخص شادتری باشید، شادمانه‌تر عمل کنید. اگر می‌خواهید شخص مهربان‌تری باشید، باعاطفه‌تر عمل کنید. اگر می‌خواهید منش دوستانه‌تری داشته باشید، دوستانه‌تر عمل کنید. احساسات پس از عمل کردن از راه می‌رسند. اشخاص شاد آن چه را که احتیاج دارند طلب می‌کنند.

از شکایت کردن نیز چیزی عاید اشخاص نمی‌شود.
همان طور که نعمت‌ها معمولا از آسمان به زمین نمی‌افتند، از شکایت کردن نیز چیزی عاید اشخاص نمی‌شود. اگر به ظرب‌المثل هر چه بکارید همان را درو می‌کنید اعتقاد دارید، پس به جای شکایت کردن به دنبال خواسته‌های خود بروید. این انتخاب شماست. می‌توانید به همین رویه ادامه بدهید، دیگران را متهم کنید و همچنان چیزی عایدتان نشود یا می‌توانید خیلی راحت آن چه را که می‌خواهید، طلب کنید.

اشخاص شاد مشتاق تغییر هستند.
ثابت ماندن و تغییر نکردن مخالف همه قوانین طبیعت است. اگر تلاش کنید که ثابت و راکد بمانید، در این صورت همیشه ناراحت خواهید بود. اگر اجازه بدهید ترس از تغییر کردن شما را متوقف سازد، با محروم شدن از خواسته‌های خود موافق هستید.شما می‌توانید بر این باور باشید که تغییر ، باعث آزار اشخاص می‌شود و در مقابل آن ، مقاومت به خرج دهید. یا در عوض می‌توانید تغییرات را با آغوش باز پذیرا باشید و معتقد باشید که وجود آنها به شما کمک خواهد کرد. همه این‌ها بستگی به این موضوع دارد که تصمیم بگیرید کدام عقیده را باور کنید.

اشخاص شاد به خود اجازه شکست خوردن نمی‌دهند.
شکست به این معنی نیست که هیچ‌گاه به هدف خود نرسید و یا دلیلی بر دست کشیدن از هدف نیست. به هدف دست نیافتن تنها یک معنی دارد: شما به تمرین و تجربه بیشتری احتیاج دارید و مشتاق اشتباه کردن باشید و تسلیم نشوید. اجازه ندهید یک شکست شما را به گونه‌ای تحت تاثیر قرار بدهد که همه تلاش‌های خود را از بین ببرید و درست مثل یک دونه لذت به خط پایان رسیدن را حس کنید.

اشخاص شاد در زمان حال زندگی می‌کند.
اگر نسبت به لحظه حال آگاه هستید و در کنار آن منتظر آینده نیز هستید، قادر خواهید بود تا از فرصت‌ها سود ببرید. اگر با خودخوری غم گذشته را می‌خورید چشمانتان به روی امکانات و فرصت‌های حال بسته خواهد بود. در عین حال منافع آینده را نیز از دست خواهید داد. زندگی شاد محصول زندگی کردن در لحظه حال است که اگر از آن خوب استفاده بشود، تکیه گاه و ضریب اطمینانی برای داشتن آینده‌ای خوب و فوق‌العاده است. اشخاص فقط با آن چه که امروز انجام می‌دهند می‌توانند آینده خود را تحت تاثیر قرار دهند.

اشخاص شاد برای آینده برنامه‌ریزی می‌کنند.
انسان‌های شاد می‌دانند باید تسلط داشتن بر زندگی را تمرین کنند و بر زندگی خود کنترل داشته باشند تا در برابر احساساتی مانند قربانی بودن یا بی‌دفاع بودن مقاوم باشند. برنامه‌ریزی در جهت درست انجام دادن کارها امری ضروری است. نه این که وقت خود را بر هر چیزی که توجه فرد را به خود جلب می‌کند، صرف کند. برای آن چه که برایتان مهم است، برنامه‌ریزی کنید و تصمیم بگیرید تا وقت پول انرژی و منابع محدود خود را برای آن صرف کنید.



هَـ ـر چـ ـے ڪـ ـﮧِ هَـ سـ تَـҐ

هَـ ـر چـ ـے ڪـ ـﮧِ مـ ـے گَـ Ґ

هَـ ـر ڪـ آرـے ڪـ ـﮧِ مـ ـے ڪُـ نَـҐ

بـ ـﮧِ פֿُـ و בَҐ مَـ ر بـ وطـ ـﮧِ

پاسخ
#25


افراد شاد



اشخاص شاد با زندگی همراهی می کنند.!!!
هر کسی تقدیری در زندگی دارد و این به عهده خودش است که با قسمت خود بجنگد یا با آن همکاری کند اما ایا این حرف به این معنی است که با قسما خود بجنگند یا با آن همکاری کند.

اما ایا این حرف به این معنی است که فرد باید دراز بکشد و بگذارد زندگی روند خود را طی کند؟

مسلما نه! در عوض می تواند روشی در پیش گیرد که به بهترین وجه ممکن با مسایل مواجه شود و حداکثر تلاش خود را در این زمینه نشان دهد در ان صورت متوجه راه های جدیدی می شود و با کشف آن ها انرژی تازه ای کسب می کند . زندگی می خواهد شخص , تقدیر و سر نوشت خود را بفهمد آیا ترجیح نمی دهید به جای جنگ با زندگی کنار بیایید؟

اشخاص شاد فقط مثبت نمی اندیشند بلکه مثبت عمل می کنند.
مثبت اندیشی مسلما جای خودش را دارد. برای شاد بودن باید افکار خود را عوض کنید. اما منتظر از راه رسیدن احساسات نباشید. اشخاص دارای قدرت کنترل مستقیم بر چگونه عمل کردن و چگونه اندیشیدن خود هستند. اگر می خواهید شخص شادتری باشید , شادمانه تر عمل کنید. اگر می خواهید شخص مهربان تر و با عاطفه تر عمل کنید. اگر می خواهید منش دوستاه تری داشته باشید دوستانه تر عمل کنید. احساسات پس از عمل کردن از راه می رسند.

اشخاص شاد آن چه را که احتیاج دارند طلب می کنند.
همان طور که نعمت ها معمولا از آسمان به زمین نمی افتند, از شکایت کردن نیز چیزی عاید اشخاص نمی شود. اگر به ظرب المثل هر چه بکارید همان را درو می کنید اعتقاد دارید پس به جای شکایت کردن به دنبال خواسته های خود بروید. این اتخاب شماست. می توانید به همین رویه ادامه بدهید, دیگران را متهم کنید و همچنان چیزی عایدتان نشود یا می توانید خیلی راحت آن چه را که خواهید طلب کنید.

اشخاص شاد مشتاق تغییر هستند.
ثابت ماندن و تغییر نکردن مخالف همه قوانین طبیعت است . اگر تلاش کنید که ثابت اتفاق بیفتید, در این صورت همیشه ناراحت خواهید بود اگر اجازه بدهید ترس از تغییر کردن شما را متوقف سازد , با محروم شدن از خواسته های خود موافق هستید شما می توانید بر این باور باشید که تغییر باعث آزار اشخاص می شود و در مقابل آن مقاومت به خرج دهید. یا در عوض می توانید تغییرات را با آغوش باز پذیرا باشید و معتقد باشید که وجود آن ها به شما کمک خواهد کرد. همه این ها بستگی به این موضوع دارد که تصمیم بگیرید کدام عقیده را باور کنید.

اشخاص شاد به خود اجازه شکست خوردن نمی دهند.
شکست به این معنی نست که هیچ گاه به هدف خود نرسید و یا دلیلی بر دست کشیدن از هدف نیست به هدف دست نیافتن تنها یک معنی دارد: شما به تمرین و تجربه بیشتری احتیاج دارید و مشتاق اشتباه کردن باشید و تسلیم نشوید. اجازه ندهید یک شکست شما را به گونه ای تحت تاثیر قرار بدهد که همه تلاش های خود را از بین ببرید و درست مثل یک دونه لذت به خط پایان رسیدن را حس کنید.

اشخاص شاد در زمان حال زندگی می کند.
اگر نسبت به لحظه حال آگاه هستید و در کنار آن منتظر آینده نیز هستید قادر خواهید بود تا از فرصت ها سود ببرید. اگر با خودخوری غم گذشته را می خورید چشمانتان به روی امکانات و فرصت های حال بسته خواهد بود در عین حال نافع اینده را نیز از دست خواهید داد . زندگی شاد محصول زندگی کردن در لحظه حال است که اگر از آن خوب استفاده بشود تکیه گاه و ضریب اطمینانی برای داشتن آینده ای خوب و فوق العاده است. اشخاص فقط با آن چه که امروز انجام می دهند می توانند آینده خود را تحت تاثیر قرار دهند.

اشخاص شاد برای اینده برنامه ریزی می کنند.
انسان های شاد می دانند باید تسلط داشتن بر زندگی را تمرین کنند و بر زندگی خود کنترل داشته باشند تا در برابر احساساتی مانند قربانی بودن یا بی دفاع بودن مقاوم باشند. برنامه ریزی در جهت درست انجام دادن کارها امری ضروری است نه این که وقت خود را بر هر چیزی که توجه فرد را به خود جلب می کند, صرف کند. برای آن چه که برایتان مهم است برنامه ریزی کنید و تصمیم بگیرید تا وقت پول انرژ و منابع محدود خود را برای آن صرف کنید.




هَـ ـر چـ ـے ڪـ ـﮧِ هَـ سـ تَـҐ

هَـ ـر چـ ـے ڪـ ـﮧِ مـ ـے گَـ Ґ

هَـ ـر ڪـ آرـے ڪـ ـﮧِ مـ ـے ڪُـ نَـҐ

بـ ـﮧِ פֿُـ و בَҐ مَـ ر بـ وطـ ـﮧِ

پاسخ


[-]
به اشتراک گذاری/بوکمارک (نمایش همه)
google Facebook cloob Twitter
برای ارسال نظر وارد حساب کاربری خود شوید یا ثبت نام کنید
شما جهت ارسال نظر در مطلب نیازمند عضویت در این انجمن هستید
ایجاد حساب کاربری
ساخت یک حساب کاربری شخصی در انجمن ما. این کار بسیار آسان است!
یا
ورود
از قبل حساب کاربری دارید? از اینجا وارد شوید.

موضوعات مرتبط با این موضوع...
  قابل توجه آقایان : چگونه زن ذلیل خوبی باشیم!! (طنز)
Wink بیاین یکم بخندیم
Heart بیایین تو یکم بخندیم ..... خخخخخ
  چگونه درقرن 21 مدرن و باکلاس باشیم(100٪نضمینی)
  باهم بخندیم
  بیا تو بخندیم(قول میدم اشکت دربیاد)
  ☻☺☻☺بیایید اعتراف کنیم☻☺☻☺
  محض خنده !بچه ها بیاین تو یه کم بخندیم!!!
  بد نیست یکم بخندیم(بیاتو)
Big Grin بیا تو یه ذره بخندیم(جدیده ها)

پرش به انجمن:


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 1 مهمان