امتیاز موضوع:
  • 1 رأی - میانگین امتیازات: 5
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

شکـــایت***

#1
شکـــایت*** 1

گاهی وقتها چقدر ساده عروسک می شویم . . .
نه لبخندمی زنیم ! نه شکایت یمی کنیم ! فقط احمقانه سکوت می کنیم . . .
.
.
.
به هر کس مینگرم در شکایت است . . . !
در حیرتم دنیا به کام کیست . . . !؟
.
.
.
بیا از غم شکایت کن / که من همدردِ تو
هستم بیا شکوه از دل کن / که من نازک دلی خستم
جدایی رو حکایت کن / که من زخمیه آن هستم
اگر از زخمه دل پرسی / برایش مرحمی بستم
.
.
.
تا بوده ، همین بوده :
همیشه دلتنگ اونی هستیم که نیست و حوصله کسی رو نداریم که هست !
بعد شکایت می کنیم از تنهایی هامون . . .
.
.
.
بی وفا باشی شکایت میکنند / با وفا باشی خیانت میکنند
مهربانی گرچه آیین خوشیست / مهربان باشی رهایت میکنند . . .
.
.
.
از دیگران شکایت نکن ، خودت را تغییر بده !
از آنجا که برای محافظت از پای خود ، پوشیدن یک دمپایی ، آسان تر از فرش کردن کل زمین است . . . !
.
.
.
عشق شک و دوست داشتن یقین مطلق . . .
پس دوستت دارم بی هیچ بهانه ای عاشقی نه شکایت نه گلایه فقط تحمل . . .
.
.
.
ز درد عشق تو با کس حکایتی که نکردم / چرا وفای تو کم شد ، شکایتی که نکردم . .
.
.
.
آینه هم شکایت دارد از من ! روی ِ خوش می خواهد . . . !
آینه جان ؛ ندارم ، ندارم ، ندارم . . .
.
.
.
اندرون با تو چنان انس گرفتست مرا / که ملالم از همه خلق جهان می‌ آید
شرط عشق است که از دوست شکایت نکنند / لیکن از شوق حکایت به زبان می‌ آید
.
.
.
سکوتم از رضایت نیست ؛ دلم اهل شکایت نیست !
.
.
.
در سرزمینی زندگی می کنم که مردمانش همه ، شکایت دارند از تنهایی !
ولی نمی دانم ! پس ، دلیل این فاصله ها در چیست ؟!
.
.
.
میخواهم از غم ندینت شکایت کنم کلکسیون خنده‌ام را به سرقت برده . . .
.
.
.
چون خیالت همه شب مونس و دمساز من است
شرم دارم که شکایت کنم از “ تنهایی ” . . .
.
.
.
سفر از فاصله ی دور حکایت دارد / خسته با رفتن احساس رفاقت دارد . . .
چه صمیمانه به درگاه خدا گویم / که دلم از دوری دوست شکایت دارد
.
.
.
شکایت نمی کنم . اما آیا واقعاً یک بار شد که در گذر همین همیشه ی بی شکیب دمی دلواپس تنهایی دستهای من شوی ؟
.
.
.
بعضی وقتا مجبوری تو فضای بغضت بخندی .
دلت بگیره ولی دلگیری نکنی .
شاکی بشی ولی شکایت نکنی .
گریه کنی اما نذاری اشکات پیدا شن . . .
خیلی چیزارو ببینی ولی ندیدش بگیری
خیلی حرفارو بشنوی ولی نشنیده بگیری !
خیلی ها دلتو بشکنن و تو فقط سکوت کنی . . .
.
.
.
من از نگاه مستِ تو شکایتی نمی کنم !
که شغل چشم زیبای تو قتل عام کردن است !
.
.
.
درد دارد وقتی نمی شود از خودت به خودت شکایت کرد . . .
.
.
.
گذران امروز ، برای شکایت از دیروز ، فردای بهترین نخواهد ساخت . . .
پاسخ
 سپاس شده توسط rana m
آگهی


[-]
به اشتراک گذاری/بوکمارک (نمایش همه)
google Facebook cloob Twitter
برای ارسال نظر وارد حساب کاربری خود شوید یا ثبت نام کنید
شما جهت ارسال نظر در مطلب نیازمند عضویت در این انجمن هستید
ایجاد حساب کاربری
ساخت یک حساب کاربری شخصی در انجمن ما. این کار بسیار آسان است!
یا
ورود
از قبل حساب کاربری دارید? از اینجا وارد شوید.


پرش به انجمن:


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 3 مهمان