10-11-2011، 16:21
با بعضی از نظریه ها موافقم ولی با بعضی مخالفم.
|
مشکلات هیتلر و حزب نازی |
||||||||||||||
10-11-2011، 16:21
با بعضی از نظریه ها موافقم ولی با بعضی مخالفم.
12-11-2011، 15:32
معلومه که بعضی از نظریه ها و عقاید هیتلر و حزب نازی درسته ولی به قول فرید بعضی هاشون هم مشکل دارن.
هیچ کس و هیچ نظریه کامل نیست نازیسم 12 سال حکومت کرده و از نظر حکومت داری و سیاست هنوز ابتدای رشد خودش بود اما کشور های که نظامشان اکنون سالیان دراز است که ادامه دارد چرا بعد از این همه سال هنوز خود را پالایش(اصلاح)نکردند .
حداقل نازیسم ظاهر و باطنش یکی است اما حکومت های که حرف شان دمکراسی، مردم سالاری، ازادی، برابر و هزارن دروغ دیگر است اما کارشان بر عکس این حرف ها است . اما متاسفانه امروز این کشور های دروغ گو خوب و حکومت های ان ها از نظر مردم درست ترین است که ان هم به همت تبلیغات و زدن ماسک ازادی است. فقط در همین مورد به طنزهای بزرگ تاریخ اشاره می کنم؟ کشور های که خود ادعا دمکراسی می کنند خود دارای سلطنت مشروطه هستند.حکومت انها در یک خانواده از فردی به فرد دیگر ان خانواده بدون دخالت مردم انتقال پیدا می کند (تمام متفقین غربی به جز امریکا) ایا ملگه انگلیس با یک شهروند عادی انگلیس یک سان است؟؟؟؟؟؟؟؟ نمونه از همین دمکراسی را چند ماه پیش دیدیم که شاهزاده انگلیسی با پول مالیات مردم برای خودش جشن بزرگی را فراهم کرد این یعنی دمکراسی است؟؟؟ نه دوستان به این روش حکومت داری تنها سلطنت مشروطه می گویند که زیر شاخه حکومت های پادشاهی است و هرگز جز حکومت های دمکراتیک حساب نمی شود یا خندا تر از ان دمکراسی امریکایی است که به معنی واقعی باید گفت حکومت سرمایه داری بر مردم است. همیشه در تعریف دمکراسی می گویند حکومت مردم بر مردم را دمکراسی گویند اما در امریکا حکومت سرمایه داری بر مردم را دمکراسی می گویند . در قوانین امریکا تنها یک فرد که سناتور باشد (سناتور شدن خود شرایط ویژه ای دارد) و در حساب بانکیش مبلغی بیش از 100 هزار دلار سرمایه داشته باشد حق کاندید شدن را دارد ایا تمام مردم همچین سرمایه دارند ؟؟؟؟؟؟؟؟؟ ایا تمام شهروندان امریکایی سناتور هستند؟؟؟؟؟؟؟ بگذریم از قوانین دیگرش..... و نکته جالب دیگر اینکه در دمکراسی امریکا شما باید عضو یکی از دو حزب ساختگی دمکرات و یا جمهوری خواه باشید وگرنه هیچ گونه شانسی برای انتخاب شدن ندارید(اگر یک شهروند امریکایی بدون وابستگی به حزبی بخواهد کاندید بشود شانس پیروزیش صفر است) جالب تر این که این دو حزب تنها در ظاهر با هم فرق دارند و در باطن یک حزب هستند با این فرق که جنگ طلبی در جمهوری خواهان بیشتر از دمکرات ها است اما بلاخره هر ریس جمهور امریکا از هر دو حزب که باشد باید جنگ مخصوص خود را داشته باشد.و نکته دیگر اینکه برای مدت 40 سال تنها قدرت مطلق امریکا حزب جمهوری خواه بوده است و عملا امریکا تنها یک حزب داشته است. این روش حکومت را می توان اشرف سالاری و یا زرسالاری نامید این نوع حکومت در اصل زمانی به یک حکومت دمکراسی گفته می شود که مفهوم دمکراسی ان از بین رفته وتنها نامی از ان باقی مانده و حکومت به طور مطلق در دست توده ای از مردم قرار گیرد و نکته جالب تر این دمکراسی عدم انتخاب ریس جمهور توسط عموم مردم است در امریکا این ایالت های امریکا هستند که رئس جمهوری را انتخاب می کنند. در این کشور از روش رای گیری الکترال استفاده می کنند به این معنی که هر ایالتی نسبت به جمعیت خود داری یک یا تعدادی رای است. اگر فرد کاندید شده در ایالت که حق رای الکترال بیشتری دارد با اختلاف کمی از رقیب خود پیش افتد تمام رای ان ایالت به نام او صادر خواهد شد و باز اگر رقیب در چند ایالت دیگر که دارای حق رای کمتری هستند با وجود مجموع جمعیت بیشتر از ان ایالت رای بیاورد باز هم نمی تواند بعنوان رئس جمهور انتخاب شود... حکومت اتحاد جماهیر شوروی هم که دیگر کاملا برای همه مردم نوع حکومت تک حزبی و دیکتاتوری مطلقش معلوم است کشور که در قرن بیستم مروج تفتیش عقاید بود
طنز دیگر تاریخ این است که کسانی که خود دارای تاریخ سیاه برد داری و تبعیض نژادی هستند .
حکومت های که مدعی حقوق بشر و مبارزه با نژاد پرستی شده اند خود بزرگ ترین حکومت های جنایت کار تاریخ هستند این تبعض نژادی نه تنها در جنگ جهانی دوم در بین متفقن کاملا وجود داشت بلکه تا سال ها بعد نیز ادامه داشته. برای نمونه می توان به بزرگ ترین دروغ گو تمام تاریخ ایالات متحد اشاره کرد کشوری که تا اواخر دهه 1960 یعنی بیش از 20 سال بعد از پایان جنگ جهانی دوم همچنان به تبعیض نژادی علیه رنگین پوستان ادامه می داد و تمام رنگین پوستان از حقوق اولیه شهروندی خود محروم بودند جالب تر این است که اولین فرصت برای بهبود وضعیت سیاهان بخاطر شرکت کردن انها در جنگ جهانی دوم صورت گرفت .در سال 1945 با ادغام واحد های ارتشی سیاه پوست امریکای و سفید پوست برای نخستین بار به سیاه پوستان اجازه ورود به مکانی را دادن که سپید پوستان در ان عضویت داشتن(جالب اینجاست که کمترین عکس و یا فیلمی وجود دارد که نشان دهد سیاه پوستان هم نقشی در پیروزی در جنگ جهانی دوم داشته اند) در همین سال دیوان عالی فدرال ایالات متحده آمریکا با فشار جمهوری خواهان قانونی را تصویب کرد که اجازه ثبت نام دانش اموزان سیاه پوست را داد اما با این وجود در ایالت های جنوبی که خود مروج برده داری بودن به صورت جدی در برابر این قانون مقاومت کردند. با وجود تصویب این قانون سیاهان همچنان از ورود به اماکن مخصوص سفید پوستان از جمله باشگاهها، رستورانها و بارها محروم بودند. حتی در برخی از شهرهای جنوب، سیاهپوستان حق نداشتند بر روی صندلی مخصوص سفید پوستان در اتوبوسهای عمومی بنشینند. اقدام خانم روزا پارکس در سال ۱۹۵۵ در شهر مونتگمری ایالت آلاباما روح تازهای به مبارزات سیاهپوستان داد. پارکس در اقدامی شجاعانه، از بلند شدن از روی صندلی مخصوص سفید پوستان در یک اتوبوس عمومی خودداری کرد و توسط پلیس دستگیر شد. این اقدام، خشم سیاهان را شعله ور تر کرد. کشیش جوانی به نام مارتین لوتر کینگ یک تحریم چند ماهه را علیه سیستم حمل و نقل عمومی در ایالت آلاباما شکل داد. این اعتراض سپس به «جنبش حقوق مدنی» تبدیل شد. در سال ۱۹۶۰ با تلاش و کوشش مارتین لوتر کینگ «قانون حقوق مدنی» با هدف رفع تبعیص نژادی به تصویب رسید. (به عنوان نمونه از این مبارازت برای برطرف شدن تبعیض نژادی می توان به واقعه یکشنبه سیاه در سال 1965 اشاره کرد) تغییرات بنیادین در قوانین نژادی در دوران حکومت دموکراتها در دهه ۱۹۶۰حاصل شد. جان اف کندی و جانشینش، لیندون جانسون گامهای بلندی را برای فائق آمدن بر معضل تاریخی نژادی در ایالات متحده آمریکا بر داشتند. این تحولات سبب شد جناح محافظه کار که همچنان بر اصالت نژادی فرهنگ آنگلو – پروتستانی سفید پوستان پافشاری میکرد، هم قسم شود و جنگ ایدئولوژیکی علیه لیبرالها را آغاز کند. و اما نکته جالب در مورد دمکرات ها و سیاست کثیف انها تعارض نژادی میان سیاهان و سفیدپوستان در سالهای پایانی قرن ۱۹ و اوایل قرن ۲۰ متأثر از رقابتهای حزبی بود. حزب دموکرات ایالات متحده آمریکا که از ابتدا، جنوب برده داری را پایگاه اصلی خود قرار داده بود، همچنان از این نظام غیر عادلانه حمایت میکرد. این حزب برای دفاع از منافع کلان کشاورزان جنوب حتی تا پای تجزیه ایالات متحده آمریکا نیز پیش رفت. شمال که توسط آبراهام لینکلن و حزب تازه تأسیس جمهوریخواه رهبری میشد، آزادی بردهها را به جنوب دموکرات تحمیل کرد. بدین ترتیب دو حزب بزرگ آمریکا، یکی در جایگاه حمایت از حقوق سیاهپوستان قرار گرفت و دیگری دفاع از شرایط پیش از جنگ را سرلوحه خود قرار داد. البته این تقسیم بندی در اوایل قرن بیستم به شکل اساسی دگرگون شد. دموکراتها که از حاکمیت مطلق ۴۰ ساله حزب جمهوریخواه ایالات متحده آمریکا به تنگ آمده بودند، به تدریج نفوذ خود را درایالتهای شمال شرقی، منطقهای که روز به روز مهاجرین تازهای را به خود جلب میکرد، افزایش دادند. مهاجرین، رنگین پوستان و اقشار فرودست جامعه به دور دموکراتها جمع شدند و این حزب که روزگاری سمبل نظام برده داری بود، برای کسب قدرت به حامی اصلی سیاپوستان تبدیل شد. از آن زمان تاکنون دموکراتها، حزب مدافع رنگین پوستان از جمله سیاهان و حزب جمهوریخواه حزب سفید پوستان لقب گرفتهاند. تمام نوشته های برگرفته از ویکی پدیا است و جالب تر این است با وجود این نوشته ها که فاجعه بزرگ نژاد پرستی را به صراحت نشان می دهد باز این دانشنامه جهانی که متعلق به متفقین است نام این جنایت ها را تنها (جدایی نژادی در ایالات متحده آمریکا) گذاشته است و از نامبردن نژاد پرستی برای این جنایات خود داری کرده است همان گونه که دوستان اگاه هستند بخاطر وجود سابقه زیاد امریکا در نژاد پرستی و برده داری تا همین چند سال گذشته هنوز امکان کاندید شدن یک سیاه پوست وجود نداشته است یا برای نمونه دیگر به نژاد پرستی که توسط کشور های استعمار گری همچون هلند ،بلژیک ،فرانسه و بریتانیا(انگلیس) وجود داشته می توان اشاره کرد اگر نگاهی به نقشه جهان در سال 1939 بیندازید متوجه می شوید افریقا ،اسیا و تا حدودی امریکای جنوبی بین این چند کشور تقسیم شده بود و تمام این سرزمین ها مستعمرات این چند کشور بوده اند این چند کشور نه تنها دست به چپاول اموال این قاره ها می زدند بلکه به شدت به نژاد پرستی و تحقیر بومیان ان سرزمین ها می پرداخت .ساکنین این سر زمین ها را از حقوق اولیه خود محروم کردند برای نمونه می توان به وجود تابلو های که در ورودی پارک و اماکن عمومی وجود داشت اشار کرد که ورود سگ را ازاد اعلام می کرد ولی ورود هندیان و یا چینی ها را ممنوع کرده بود اشاره کرد(این نوع رفتار را می توان در فیلم های که در مورد ان سال ها در شهر هنگ کنگ و یا هند ساخته شده است دید ) اوج این جنایت ها که منجر به ایجاد حکومت آپارتاید در افریقای جنوبی توسط هلند شد مشخصه می شود حکومتی که تا دهه ها بعد از جنگ جهانی دوم ادامه داشت و مورد حمایت حکومت پادشاهی هلند بود جالب تر این است که این کشور با گستاخی تمام تر برای جبران مشگلات خود نه تنها در جنگ جهانی دوم دست به چپاول بی اندازه این سرزمین ها زدند (به طور مثال می توان به ایجاد قحطی در هند توسط انگلیس اشاره کرد) بلکه کم بود سرباز های خود را از این مردمان تامین می کردند(برای نمونه ایران توسط سربازان هندی بریتانیا اشغال شد) اما با پایان جنگ جهانی دوم ایجاد حس ملی گرای که توسط حکومت المان نازی در دنیا ایجاد شده بود همراه با کمک المان به ایجاد لژیون های خارجی که ارتش های ازادی بخش مستعمرات بودند (مانند ارتش ازادی بخش هند) حس ملی گرای در مردمان این سر زمین ها افزایش یافت .این حس از یک سو و وارد اوردن ضربات سنگین به قدرت نظامی و اقتصادی استعمارگارن(انگلیس ،هلند،بلژیک و فرانسه) از سوی دیگر زمینه ازادی این مستعرمات و ایجاد حکومت های ملی انها را فراهم کرد
15-11-2011، 10:13
(آخرین ویرایش در این ارسال: 15-11-2011، 17:16، توسط FARID.SHOMPET.)
الان بحث مشکلات نازیسم و هیتلر است بعد شما بحث رو منحرف کردید. ګیرم امریکا جنایت کار باشه. ولی حقیقت اینه که الان همین امریکا هستش که به مردم جهان کمک می کنه. شما اصلا در کل دشمن امریکا و متفقین هستی هی اون موقع رو به الانشون مقایسه می دی.
شوروی جنایت کرد قبول. امریکا جنایت کرد قبول ،...... ولی الان همین امریکا و انګلستان بیشتر از کشور های دیګه به مردومین جهان کمک می کنن. توی هر جنګی جنایت انجام میشه. شما نمی توانی بګی جنایت توی جنګ انجام نمیشه. ولی الان در این دوره که هستیم جنایت ها نسبت به درصد جمعیت کم تر از ۵۰ یا ۳۰ سال پیش شده. نازیسم توی المان ۱۲ سال حکومت کرد. ولی پاایه نازیسم بر پایه تک حزبی بودن. و سرکوب مخالفان و منتقدان هستش پس به هیچ دردی نمی خوره. تا الان من ګذاشتم نظر شما نازی ها هم باشد. ولی اګه من برم سایت شما نازی ها سری مطلق ګرایی تون ګل می کنه.
15-11-2011، 13:10
به این آمریکا هم انگلیس داره خط میده اگر انگلیس نبود آمریکا هیچی نبود
15-11-2011، 13:15
(15-11-2011، 13:10)rowling2 نوشته است: دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید. خوب این چه ربطی به نازیسم و مشکلاتش داره؟؟
15-11-2011، 17:59
تا بحث مشکلات خودشون پیش میاد سری بحث رو منحرف می کنن میګن: امریکا بل بود انګلیس ال بود.
(15-11-2011، 10:13)فرید_کامیاب نوشته است: دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.هه هه امریکا به مردم دنیا کمک می کند؟؟؟ لطیفه تعریف نکنید برادر امریکا دست از سر دنیا بردار بهتر است امریکا حکومت های ساختگی خودش فقط داره عوض می کنه خیلی کارش درسته برود تو جای که منافع نداشته باشه به مردم دنیا کمک کنه شما بجای ملی گرا بهتر خودت امریکای زده معرفی کنید بیشتر بهتون میاد (15-11-2011، 17:59)shayan1 نوشته است: دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.من مشگلی ندیدم این حرف های جناب فرید هم زحمت چند سال خیال بافی خودش است
15-11-2011، 18:16
شما بهتره فکر کنی امریکا داره حکومت های ساختگی خودش فقط داره عوض می کنه خیلی کارش درسته برود تو جای که منافع نداشته باشه به مردم دنیا کمک کنه خیلی کوچک فکر می کنی. | ||||||||||||||
|
به اشتراک گذاری/بوکمارک (نمایش همه) | |||||||
برای ارسال نظر وارد حساب کاربری خود شوید یا ثبت نام کنید | ||
شما جهت ارسال نظر در مطلب نیازمند عضویت در این انجمن هستید | ||
ایجاد حساب کاربری
ساخت یک حساب کاربری شخصی در انجمن ما. این کار بسیار آسان است!
|
یا |
ورود
از قبل حساب کاربری دارید? از اینجا وارد شوید.
|