نظرسنجی: مطلب به نظر شما چگونه بود؟؟؟؟
عالی بود
خیلی خوب بود
زیاد جالب نبود
حرف نداشت
خیلی قشنگ بود
اصلا خوب نبود
دوست میداشتم
جالب بود
[نمایش نتایج]
 
 
امتیاز موضوع:
  • 108 رأی - میانگین امتیازات: 4.44
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

" داستــآن هــآی عــآشقــآنه "

سیگارلایت را به موسیقی لایت ترجیح میدهم!!

روح من با هیچ نغمه ای لایت نمیشود،

به من عشق تعارف نکنید!!

قبلا صرف شده.....!!!!

به دستانم فندکی،کبریتی،

سنگ آتش زنه ای برسانید تا

برای هضم عشق

سیگاری آتش کنم ...
" داستــآن هــآی عــآشقــآنه " 54
پاسخ
آگهی
تلخ ترین قسمت زندگی اونجاست که آدم به خودش میگه “چی فکر میکردیم و چی شد !”
+من از اینجا פֿــوـاهــم رفت..

و فرقے هــم نمے ڪنـב فانـوــωـے בاشتـہ باشم یا نهــ!

 ڪـωـے ڪـہ میگریزב..

 از گُم شـבن نمے هــراـωــב..
 
پاسخ
 سپاس شده توسط aCrimoniouSs
خیلی وقت است فراموش کرده ام کدامیک را سخت تر می کشم ؟
رنج !
انتظار !
یا نفس را
" داستــآن هــآی عــآشقــآنه " 54
پاسخ
من زبان برگ ها را می دانم …
مثلا “خش خش” یعنی “امان از جدایی”
پیش از جدایی از درخت هیچ برگی خش خش نمی کند …
+من از اینجا פֿــوـاهــم رفت..

و فرقے هــم نمے ڪنـב فانـوــωـے בاشتـہ باشم یا نهــ!

 ڪـωـے ڪـہ میگریزב..

 از گُم شـבن نمے هــراـωــב..
 
پاسخ
راستش را بخواهی از موقعی که رفتی هیچ چیز تغییرنکرده است،

- من هنوز قهوه می خورم

- سیگار می کشم

- پیاده میرم

هستم ؛ اما

- تلخ تر

- تنهاتر ...
" داستــآن هــآی عــآشقــآنه " 54
پاسخ
بـﮧ یـآدگـآر سـآعـتـﮯ بَـر دسـﭞ اﭞ بـسـتـﮧ امـ . . .
ڪـﮧ یـادﭞ نـرود !
چـقـدر زمـآن بـآیـد بـگـذرد . .،
تـآ یـڪـﮯ مـثـلِ مـن . . .
دوبـآره عـآشـقِ یـڪـﮯ مـثـلِ تـو شـود . . .
خــط زدنِ مَـــن ، پـایــآنِ من نبـــود !!!
آغـــاز بی لیاقتـــیِ تـو بــود!
پاسخ
 سپاس شده توسط Elahe_Active
هیچ قصه گویی نیست که داستانش این گونه آغاز شود ،
که یکی بود ، دیگری هم بود . همه با هم بودند .
و ما اسیر این قصه کهن ، برای بودن یکی ، یکی را نیست می کنیم .
از دارایی ، از آبرو ، از هستی . انگار که بودنمان وابسته نبودن دیگریست .
هیچ کس نمیداند ، جز ما . هیچ کس نمی فهمد جز ما .
و آن کس که نمی داند و نمی فهمد ، ارزشی ندارد ، حتی برای زیستن .
و این هنری است که آن را خوب آموخته ایم .
هنر نبودن دیگری
A Friend is nothing but a known enemy
دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
" داستــآن هــآی عــآشقــآنه " 54
پاسخ
یه صفحه سفید، به همراه یک قلم

این بار حرف ،حرف نگفته ست

یک حرف تازه

نه از تو …

هی فکر می کنم

هی با قلم به کاغذ سیخ می زنم

اما

دیگر تمام صفحه ها معتاد نامت اند

انگار این قلم

جز با حضور نام تو فرمان نمی برد

در تمام صفحه های دفتر شعرم

در گوشه های خالی قلبم

در لحظه های تلخ سکوتم و فکرهام

چیزی به جز تو نیست که تکرار می شود

مثل درخت در دل من ریشه کرده ای
بعضیــآ مثــل ســُس خـــرســی مهــرآم میمونـــن !

فقط تــِــر تــِـر میکنـن ..


بــدون اینـــکه بــآزدهــی دآشتــه بـآشــن .. !!
پاسخ
یـه چیـزی که هیـچ وقـت فکـرشُ نمـیکـردم


کـه به ایـن زودی بهـش بـرسـم


این بود که تـو این سـن بشینـمُ گـاهـی ناخودآگـاه


نفسهـای عمیـق از تـه دل بکشـم...


واسـه کشیـدنـشون حـالا زود بود ...!!!! خـــــیــــلی زود!!!
بعضیــآ مثــل ســُس خـــرســی مهــرآم میمونـــن !

فقط تــِــر تــِـر میکنـن ..


بــدون اینـــکه بــآزدهــی دآشتــه بـآشــن .. !!
پاسخ
مشکل از اونجایی شروع شد که خودش رفت اما یادش نه …
+من از اینجا פֿــوـاهــم رفت..

و فرقے هــم نمے ڪنـב فانـوــωـے בاشتـہ باشم یا نهــ!

 ڪـωـے ڪـہ میگریزב..

 از گُم شـבن نمے هــراـωــב..
 
پاسخ
 سپاس شده توسط maryam.ekh


[-]
به اشتراک گذاری/بوکمارک (نمایش همه)
google Facebook cloob Twitter
برای ارسال نظر وارد حساب کاربری خود شوید یا ثبت نام کنید
شما جهت ارسال نظر در مطلب نیازمند عضویت در این انجمن هستید
ایجاد حساب کاربری
ساخت یک حساب کاربری شخصی در انجمن ما. این کار بسیار آسان است!
یا
ورود
از قبل حساب کاربری دارید? از اینجا وارد شوید.


پرش به انجمن:


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 23 مهمان