08-01-2013، 10:14
به سلامتی سیگاری که صادقانه نوشته سرطان زا،
نه آبمیوه ای که به نادرستی نوشته ۱۰۰% طبیعی!
نه آبمیوه ای که به نادرستی نوشته ۱۰۰% طبیعی!
|
" داستــآن هــآی عــآشقــآنه " |
||||||||||||||||||||
08-01-2013، 10:14
به سلامتی سیگاری که صادقانه نوشته سرطان زا،
نه آبمیوه ای که به نادرستی نوشته ۱۰۰% طبیعی!
08-01-2013، 19:39
آرامـِـش را در ڪـُجـا جــُست و جــو ڪـــُنمـ؟!
وقتـے نــَﮧ نـِـگــاهـَت را دارَمـ نـَـﮧ دستـانـَـت را آرامـ بــاشـَـمـ؟! وَقــتے تــُـو نیستــے و فــَـرسـَـنگــ هـا فـاصـِـلـِﮧ دارے و ایــטּ فاصِلــِـﮧ را دلتــَـنــگے پــُر مے ڪـُند و اضطـِـراب و طـَـعــْم تــَـلـ ـخ دورے ... !
09-01-2013، 11:31
گـآهــے انســآטּ בستـــ بـہ {פֿـوבڪشـے} مـے زنــב
نـہ اینـڪــہ {تـیغـ} بـرבآرב و رگـشــ رآ بـزنـــב،نــــــہ !! فقط {قیـــב اפـسـاسشــ} رآ مـے زنــב . . .(!)
09-01-2013، 13:35
چو عاشق ميشدم گفتم ربودم گوهر مقصود
ندانستم كه اين دريا چه موج خون فشان دارد
09-01-2013، 13:36
از فکر من بگذر خیالت تخت باشد
من می تواند بی تو هم خوشبخت باشد این من که با هر ضربه ای از پا در آمد تصمیم دارد بعد زا این سرسخت باشد تصمیم دارد با خودش ،با کم بسازد تصمیم دارد هم بسوزد ،هم بسازد خبر به دورترین نقطه ی جهان برسد نخواست او به من خسته بی گمان برسد شکنجه بیشتر از این که پیش چشم خودت کسی که سهم تو باشد به دیگران برسد چه میکنی اگر او راکه خواستی یک عمر به راحتی کسی از راه ناگهان برسد رها کند برود از دلت جدا باشد به آنکه دوست ترش داشته به آن برسد رها کنی بروند تا دوتا پرنده شوند خبر به دورترین نقطه ی جهان برسد گلایه ای نکنی ، بغض خویش را بخوری که هق هق تو مبادا به گوششان برسد خدا کند که نه…!!نفرین نمیکنم که مباد به او که عاشق او بوده ام زیان برسد خدا کند که فقط این عشق از سرم برود خدا کند که فقط زمان آن برسد
09-01-2013، 14:03
بهانه های دنیا تو را از یادم نخواهد برد ،
من تو را در قلبم دارم نه در دنیا مرسیییی
09-01-2013، 14:03
منو خدا....
تــــــو و همه ی لاشیای دورت... ببینم کی خوشحال تره...
09-01-2013، 14:10
وقتی از چشم تو افتادم دل مستم شکست
عهد و پیمانی که روزی با دلت بستم شکست ناگهان- دریا! تو را دیدم حواسم پرت شد کوزه ام بی اختیار افتاد از دستم شکست در دلم فریاد زد فرهاد و کوهستان شنید هی صدا در کوه،هی “من عاشقت هستم” شکست بعد ِ تو آیینه های شعر سنگم میزنند دل به هر آیینه،هر آیینه ایی بستم شکست عشق زانو زد غرور گام هایم خرد شد قامتم وقتی به اندوه تو پیوستم شکست وقتی از چشم تو افتادم نمیدانم چه شد پیش رویت آنچه را یک عمر نشکستم شکست …
09-01-2013، 18:29
من که از آتش دل چون خُم می در جوشم
مُهر بر لب زده خون میخورم و خاموشم قصد جان است طمع در لب جانان کردن تو مرا بین که در این کار به جان میکوشم من کی آزاد شوم از غمِ دل چون هر دم هندوی زلف بتی حلقه کند در گوشم حاش لله که نیم معتقد طاعت خویش این قدر هست که گه گه قدحی می نوشم هست امیدم که علیرغم عدو روز جزا فیض عفوش ننهد بار گنه بر دوشم پدرم روضه رضوان به دو گندم بفروخت من چرا ملک جهان را به جوی نفروشم خرقه پوشی من از غایت دین داری نیست پردهای بر سرِ صد عیب نهان میپوشم من که خواهم که ننوشم بجز از راوق خُم چه کنم گر سخن پیر مغان ننیوشم گر از این دست زند مطرب مجلس ره عشق شعر حافظ ببرد وقت سماع از هوشم
09-01-2013، 18:41
مـــــآ ادما
دو دسته ایم. یا خوب یا بد ولی با تولد تو به 3 دسته ارتقاع پیدا کرد! عاشققققققققققققققق
| ||||||||||||||||||||
|
به اشتراک گذاری/بوکمارک (نمایش همه) | |||||||
برای ارسال نظر وارد حساب کاربری خود شوید یا ثبت نام کنید | ||
شما جهت ارسال نظر در مطلب نیازمند عضویت در این انجمن هستید | ||
ایجاد حساب کاربری
ساخت یک حساب کاربری شخصی در انجمن ما. این کار بسیار آسان است!
|
یا |
ورود
از قبل حساب کاربری دارید? از اینجا وارد شوید.
|
موضوعات مرتبط با این موضوع... | |||||
داستــآن|سهراب و گردآفريد| | |||||
داستــآن|سياوش و سودابه| | |||||
داستــآن|شاهنامه_زال| | |||||
داستــآن "ویتــآتو ژیلینسـ ـ ــکآی" |