01-07-2012، 12:33
(آخرین ویرایش در این ارسال: 21-01-2015، 18:13، توسط saeedrajabzade.)
Adele - Someone like you
I heard that you’re settled down.
من شنیدم که مشکلاتت رو حل کردی
That you, found a girl and your married now.
که حالا یه دختری رو پیدا کردی و باهاش ازدواج کردی
I heard that your dreams came true.
من شنیدم که رویاهات به حقیقت پیوستند
Guess she gave you things, I didn\'t give to you.
خیال میکنم که او به تو چیزهایی داده که من نتونستم به تو بدم
Old friend, why are you so shy?
ای دوست قدیمی، چرا اینقدر خجالت میکشی؟
It ain\'t like you to hold back or hide from the lie.
این موضوع طوری نیست که عقب بکشی یا پشت دروغ پنهان بشی
I hate to turn up out of the blue uninvited.
من از برخاستن غمی ناخوانده در وجودم متنفرم
But I couldn\'t stay away, I couldn\'t fight it.
ولی نتونستم ازش دور بشم... نتونستم باهاش مبارزه کنم
I\'d hoped you\'d see my face & that you\'d be reminded,
من امیدوار بودم که وقتی چهره منو دیدی و هروقت آنرا بیاد میاوردی...
That for me, it isn\'t over.
این یادآوری به خاطر من باشه، این جریان هنوز تموم نشده
Nevermind, I\'ll find someone like you.
بیخیال... منهم یکی رو مثل خودت پیدا میکنم
I wish nothing but the best, for you too.
من نمیخوام چیزی بخوام... ولی آرزو میکنم تو هم خوشبخت بشی
Don\'t forget me, I beg, I remember you said:-
خواهش میکنم مرا فراموش مکن... تو گفتی من در خاطرم خواهد ماند
\"Sometimes it lasts in love but sometimes it hurts instead\"
\"بعضی مواقع عشق ها طولانی میشوند... اما در بعضی دیگر بجای آن، تو را میرنجانند\"
Sometimes it lasts in love but sometimes it hurts instead, yeah.
بعضی مواقع عشق ها طولانی میشوند... اما در بعضی دیگر بجای آن، تو را میرنجانند... آره
You\'d know how the time flies.
تو میدونستی که زمان چقدر سریع پرواز میکنه
Only yesterday, was the time of our lives.
تنها دیروز زمان زندگی کردن ما بود
We were born and raised in a summery haze.
ما متولد شدیم و در مه ابهامی خوشایند بزرگ شدیم
Bound by the surprise of our glory days.
وابسته بودیم به غافلگیر شدن در روزهای شاد زندگیمون
I hate to turn up out of the blue uninvited.
من از برخاستن غمی ناخوانده در وجودم متنفرم
But I couldn\'t stay away, I couldn\'t fight it.
ولی نتونستم ازش دور بشم... نتونستم باهاش مبارزه کنم
I\'d hoped you\'d see my face & that you\'d be reminded,
من امیدوار بودم که وقتی چهره منو دیدی و هروقت آنرا بیاد میاوردی...
That for me, it isn\'t over.
این یادآوری به خاطر من باشه، این جریان هنوز تموم نشده
Nevermind, I\'ll find someone like you.
بیخیال... منهم یکی رو مثل خودت پیدا میکنم
I wish nothing but the best, for you too.
من نمیخوام چیزی بخوام... ولی آرزو میکنم تو هم خوشبخت بشی
Don\'t forget me, I beg, I remember you said:-
خواهش میکنم مرا فراموش مکن... تو گفتی من در خاطرم خواهد ماند
\"Sometimes it lasts in love but sometimes it hurts instead\"
\"بعضی مواقع عشق ها طولانی میشوند... اما در بعضی دیگر بجای آن، تو را میرنجانند\"
Nothing compares, no worries or cares.
هیچی با چیز دیگری فابل مقایسه نیست... مثی یک جنگجو و یک نگهبان
Regret\'s and mistakes they\'re memories made.
پشیمانی و اشتباهات، آنها ساخته شده ی خاطراتند
Who would have known how bittersweet this would taste?
چه کسی میفهمید که تلخ و شیرین، هرکدام چه مزه ای دارند؟
Nevermind, I\'ll find someone like you.
بیخیال... منهم یکی رو مثل خودت پیدا میکنم
I wish nothing but the best, for you too.
من نمیخوام چیزی بخوام... ولی آرزو میکنم تو هم خوشبخت بشی
Don\'t forget me, I beg, I remember you said:-
خواهش میکنم مرا فراموش مکن... تو گفتی من در خاطرم خواهد ماند
\"Sometimes it lasts in love but sometimes it hurts instead\"
\"بعضی مواقع عشق ها طولانی میشوند... اما در بعضی دیگر بجای آن، تو را میرنجانند\"
Nevermind, I\'ll find someone like you.
بیخیال... منهم یکی رو مثل خودت پیدا میکنم
I wish nothing but the best, for you too.
من نمیخوام چیزی بخوام... ولی آرزو میکنم تو هم خوشبخت بشی
Don\'t forget me, I beg, I remember you said
خواهش میکنم مرا فراموش مکن... تو گفتی من در خاطرم خواهد ماند
\"Sometimes it lasts in love but sometimes it hurts instead\"
\"بعضی مواقع عشق ها طولانی میشوند... اما در بعضی دیگر بجای آن، تو را میرنجانند\"
Sometimes it lasts in love but sometimes it hurts instead, yeah.
بعضی مواقع عشق ها طولانی میشوند... اما در بعضی دیگر بجای آن، تو را میرنجانند... آره[/size]
I heard that you’re settled down.
من شنیدم که مشکلاتت رو حل کردی
That you, found a girl and your married now.
که حالا یه دختری رو پیدا کردی و باهاش ازدواج کردی
I heard that your dreams came true.
من شنیدم که رویاهات به حقیقت پیوستند
Guess she gave you things, I didn\'t give to you.
خیال میکنم که او به تو چیزهایی داده که من نتونستم به تو بدم
Old friend, why are you so shy?
ای دوست قدیمی، چرا اینقدر خجالت میکشی؟
It ain\'t like you to hold back or hide from the lie.
این موضوع طوری نیست که عقب بکشی یا پشت دروغ پنهان بشی
I hate to turn up out of the blue uninvited.
من از برخاستن غمی ناخوانده در وجودم متنفرم
But I couldn\'t stay away, I couldn\'t fight it.
ولی نتونستم ازش دور بشم... نتونستم باهاش مبارزه کنم
I\'d hoped you\'d see my face & that you\'d be reminded,
من امیدوار بودم که وقتی چهره منو دیدی و هروقت آنرا بیاد میاوردی...
That for me, it isn\'t over.
این یادآوری به خاطر من باشه، این جریان هنوز تموم نشده
Nevermind, I\'ll find someone like you.
بیخیال... منهم یکی رو مثل خودت پیدا میکنم
I wish nothing but the best, for you too.
من نمیخوام چیزی بخوام... ولی آرزو میکنم تو هم خوشبخت بشی
Don\'t forget me, I beg, I remember you said:-
خواهش میکنم مرا فراموش مکن... تو گفتی من در خاطرم خواهد ماند
\"Sometimes it lasts in love but sometimes it hurts instead\"
\"بعضی مواقع عشق ها طولانی میشوند... اما در بعضی دیگر بجای آن، تو را میرنجانند\"
Sometimes it lasts in love but sometimes it hurts instead, yeah.
بعضی مواقع عشق ها طولانی میشوند... اما در بعضی دیگر بجای آن، تو را میرنجانند... آره
You\'d know how the time flies.
تو میدونستی که زمان چقدر سریع پرواز میکنه
Only yesterday, was the time of our lives.
تنها دیروز زمان زندگی کردن ما بود
We were born and raised in a summery haze.
ما متولد شدیم و در مه ابهامی خوشایند بزرگ شدیم
Bound by the surprise of our glory days.
وابسته بودیم به غافلگیر شدن در روزهای شاد زندگیمون
I hate to turn up out of the blue uninvited.
من از برخاستن غمی ناخوانده در وجودم متنفرم
But I couldn\'t stay away, I couldn\'t fight it.
ولی نتونستم ازش دور بشم... نتونستم باهاش مبارزه کنم
I\'d hoped you\'d see my face & that you\'d be reminded,
من امیدوار بودم که وقتی چهره منو دیدی و هروقت آنرا بیاد میاوردی...
That for me, it isn\'t over.
این یادآوری به خاطر من باشه، این جریان هنوز تموم نشده
Nevermind, I\'ll find someone like you.
بیخیال... منهم یکی رو مثل خودت پیدا میکنم
I wish nothing but the best, for you too.
من نمیخوام چیزی بخوام... ولی آرزو میکنم تو هم خوشبخت بشی
Don\'t forget me, I beg, I remember you said:-
خواهش میکنم مرا فراموش مکن... تو گفتی من در خاطرم خواهد ماند
\"Sometimes it lasts in love but sometimes it hurts instead\"
\"بعضی مواقع عشق ها طولانی میشوند... اما در بعضی دیگر بجای آن، تو را میرنجانند\"
Nothing compares, no worries or cares.
هیچی با چیز دیگری فابل مقایسه نیست... مثی یک جنگجو و یک نگهبان
Regret\'s and mistakes they\'re memories made.
پشیمانی و اشتباهات، آنها ساخته شده ی خاطراتند
Who would have known how bittersweet this would taste?
چه کسی میفهمید که تلخ و شیرین، هرکدام چه مزه ای دارند؟
Nevermind, I\'ll find someone like you.
بیخیال... منهم یکی رو مثل خودت پیدا میکنم
I wish nothing but the best, for you too.
من نمیخوام چیزی بخوام... ولی آرزو میکنم تو هم خوشبخت بشی
Don\'t forget me, I beg, I remember you said:-
خواهش میکنم مرا فراموش مکن... تو گفتی من در خاطرم خواهد ماند
\"Sometimes it lasts in love but sometimes it hurts instead\"
\"بعضی مواقع عشق ها طولانی میشوند... اما در بعضی دیگر بجای آن، تو را میرنجانند\"
Nevermind, I\'ll find someone like you.
بیخیال... منهم یکی رو مثل خودت پیدا میکنم
I wish nothing but the best, for you too.
من نمیخوام چیزی بخوام... ولی آرزو میکنم تو هم خوشبخت بشی
Don\'t forget me, I beg, I remember you said
خواهش میکنم مرا فراموش مکن... تو گفتی من در خاطرم خواهد ماند
\"Sometimes it lasts in love but sometimes it hurts instead\"
\"بعضی مواقع عشق ها طولانی میشوند... اما در بعضی دیگر بجای آن، تو را میرنجانند\"
Sometimes it lasts in love but sometimes it hurts instead, yeah.
بعضی مواقع عشق ها طولانی میشوند... اما در بعضی دیگر بجای آن، تو را میرنجانند... آره[/size]