امتیاز موضوع:
  • 6 رأی - میانگین امتیازات: 4
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

گریه نمیکنم...

#11
چِـه کلمـِـه مظلــومــي استــــ

قٍسمت . . .

تَمــــام ِ تَقصــيرهـــاي مــا را

بـِـه عُهــده مــي گيـــرَد ..
گریه نمیکنم... 2
پاسخ
 سپاس شده توسط aCrimoniouSs
آگهی
#12
اعترآضـے وآرב نیست !

حڪمـ בاבگآه : زندگے اجبارے !

ختـمـ جلسـہ ...
گریه نمیکنم... 2
پاسخ
 سپاس شده توسط aCrimoniouSs ، ps3000
#13
پاییز آمدست که خود را ببارمت
پاییز لفظ دیگر “من دوست دارمت”
بر باد می دهم همه ی بود خویش را
یعنی تو را به دست خودت می سپارمت !
باران بشو ، ببار به کاغذ ، سخن بگو
وقتی که در میان خودم می فشارمت
پایان تو رسیده گل کاغذی من
حتی اگر خاک شوم تا بکارمت
اصرار می کنی که مرا زودتر بگو
گاهی چنان سریع که جا می گذارمت
پاییز من ، عزیز غم انگیز برگریز
یک روز می رسم و تو را می بهارمت !!!
SadSad
رفتم تو کوه داد زدم .. یعنی از من خوشگل ترم هست !؟

صدا اومد هست هست هست … هیچی دیگه برگشتم خونه!
:ngh:
پاسخ
 سپاس شده توسط aCrimoniouSs
#14
یکی بود!!!

یکی نبود !!!


اما ای کاش ؛ خدایا :


زیر این گنبد کبود هیچ وقت




هیچ کس ؛ نبـــــــــود !
گریه نمیکنم... 2
پاسخ
 سپاس شده توسط aCrimoniouSs ، ps3000
#15
غمگینم...
همانند پرنده ای که به دانه های روی تله خیره شده و به این فکر می کند که چگونه بمیرد...؟
گرسنه و آزاد
یا سیر و اسیر..
گریه نمیکنم... 2
پاسخ
 سپاس شده توسط aCrimoniouSs ، ps3000
#16
مـــــــــــیان این همــــــــه "اگـــر"
تــــو چـــــــــــقدر "بایدی "
A Friend is nothing but a known enemy
دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
گریه نمیکنم... 2
پاسخ
 سپاس شده توسط Armina ، aCrimoniouSs
#17
گریه نمیکنم... 2
گریه نمیکنم... 2
پاسخ
 سپاس شده توسط aCrimoniouSs ، ps3000
#18
گریه نکن،
بخند،
بخند که قلب ما
از اتیش خاک شده است!
خوب، ولی اشتباه...
پاسخ
 سپاس شده توسط aCrimoniouSs ، pink♥angel
#19
امشب یهو دلــــــــــــم کودتا کرد...
تو رو می خواســـــــــــت..
.
.
.
.
.
.
.
ســَـرَم رو کردم زیر ِ بالشت
آروم به دلـــــــــــم گفتم
خــــــــــفه شو....
دوره دموکراسی گذشته.... می زنم لهـــــــــت میکنم!!!!!!!!
گریه نمیکنم... 2
پاسخ
 سپاس شده توسط aCrimoniouSs ، ps3000
#20
دفتری بود که گاهی من و تو

می نوشتیم در آن

از غم و شادی و رویاهامان

از گلایه هایی که ز دنیا داشتیم

من نوشتم از تو:

که اگر با تو قرارم باشد

تا ابد خواب به چشم من بی خواب نخواهد آمد

که اگر دل به دلم بسپاری

و اگر همسفر من گردی

من تو را خواهم برد تا فراسوی خیال

تا بدانجا که تو باشی و من و عشق و خدا!!!

تو نوشتی از من:

من که تنها بودم با تو شاعر گشتم

با تو گریه کردم

با تو خندیدم و رفتم تا عشق

نازنیم ای یار

من نوشتم هر بار

با تو خوشبخترین انسانم…

ولی افسوس

مدتی هست که دیگر نه قلم دست تو مانده است و نه من!!!
A Friend is nothing but a known enemy
دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
گریه نمیکنم... 2
پاسخ
 سپاس شده توسط aCrimoniouSs


[-]
به اشتراک گذاری/بوکمارک (نمایش همه)
google Facebook cloob Twitter
برای ارسال نظر وارد حساب کاربری خود شوید یا ثبت نام کنید
شما جهت ارسال نظر در مطلب نیازمند عضویت در این انجمن هستید
ایجاد حساب کاربری
ساخت یک حساب کاربری شخصی در انجمن ما. این کار بسیار آسان است!
یا
ورود
از قبل حساب کاربری دارید? از اینجا وارد شوید.


پرش به انجمن:


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 8 مهمان