29-06-2020، 17:43
موریانه ها کامتان تلخ باد این تن پر از خاطره های شیرین بود/ این جوانی آرزوی کودکی هایم نبود /مرده شور با ناز بشور ناز کش نداشتم /تنم را با تمام آرزوهایم زنده به گور کردم /روزگارم بر خلاف آرزوهایم گذشت /ما که در دوره خود ز جفا هیچ ندیدیم بعد ما هر که وفا دید مرا یاد کند/ روزگار میگذره ورق میخوره ی جوونی مث من ول میچرخه عرق میخوره /از بخت بدم آینه فروش شهر کوران شدم /تا که خفتیم همه بیدار شدند تا که جستیم همگی یار شدند قدر آن شیشه بدانیم که هست ن در آن موقع که افتاد و شکست