احمد شاملو | فروغ فرخزاد

[Emmɑ]

شاملو یه جا به آیدا میگه:
باید ماند و به تو ثابت کرد که
باموی سفید هم
زیبایی..
به همین قشنگی(:

[ѕααяeη]

ﺩ‌ﻝ ﻫﺎﯼ ﻣﺎ ﮐﻪ ﺑﻪ ﻫﻢ ﻧﺰﺩﯾﮏ ﺑﺎﺷﻦ
ﺩﯾﮕﺮ ﭼﻪ ﻓﺮﻗﯽ ﻣﯽ ﮐﻨﺪ
ﮐﻪ ﮐﺠﺎﯼ ﺍﯾﻦ ﺟﻬﺎﻥ ﺑﺎﺷﯿﻢ
ﺩﻭﺭ ﺑﺎﺵ ﺍﻣﺎ ﻧﺰﺩﯾﮏ
ﻣﻦ ﺍﺯ ﻧﺰﺩﯾﮏ ﺑﻮﺩﻥ‌ﻫﺎﯼ ﺩﻭﺭ ﻣﯽ‌ﺗﺮﺳﻢ

احمد شاملو

[ⓩⓐⓗⓡⓐ]

آیدا، نازنین ترین چیز من...

چه قدر جای تو، این جا، در کنار من، توی نگاه من، خالی است… گو این که لحظه یی بی تو نیستم. خودت بهتر می دانی: من، برای آن که از خودم خبری بگیرم، باید از تو شروع کنم! -نفسی نمی کشم مگر این که با یاد تو باشد؛ قلبم نمی تپد مگر این که یادش باشد زندگی دوباره را از کجا شروع کرده است؛ مگر این که یادش باشد برای چه می تپد.
آه که اگر فقط این دوری اجباری از تو نبود، اگر فقط تو را در کنار خود داشتم، می توانستم بگویم که آرام ترین، شادترین و امیدوارترین روزهای عمرم را می گذرانم.….

#احمد_شاملو
"مثل خون در رگهای من"

[βάરãɲ]

د‌ل های ما که به هم نزدیک باشن
دیگر چه فرقی می کند
که کجای این جهان باشیم
دور باش اما نزدیک
من از نزدیک بودن‌های دور می‌ترسم..♡

احمد شاملو

[امیر‌حسین]

«من اصولاً اندوه را دوست دارم و از رنج لذّت مي برم...خدا چيزي زيباتر از غم نيافريده و مستي و لذّتي که در غم نهفته است به تمام شادي هاي جهان مي ارزد و راست است که من اکنون خود را به سبب داشتن غم فراوان، موجود خوشبختي مي دانم».

فروغ فرخزاد

[ѕααяeη]

ﺩﻟﻢ ﻣﯽ ﺧﻮﺍﺳﺖ ﻫﺎﯼ ﻣﻦ ﺯﯾﺎﺩﻧﺪ
ﺑﻠﻨﺪﻧﺪ
ﻃﻮﻻﻧﯽ ﺍﻧﺪ
ﺍﻣﺎ ﻣﻬﻢ ﺗﺮﯾﻦ ﺩﻟﻢ ﻣﯽ ﺧﻮﺍﺳﺖ ﻫﺎﯼ ﻣﻦ ﺍﯾﻦ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ :
ﺍﻧﺴﺎﻥ ﺑﺎﺷﻢ ﺍﻧﺴﺎﻥ ﺑﻤﺎﻧﻢ ﻭ ﺍﻧﺴﺎﻥ ﻣﺤﺸﻮﺭ ﺷﻮﻡ
ﭼﻘﺪﺭ ﻭﻗﺖ ﮐﻢ ﺍﺳﺖ ﺗﺎ ﻭﻗﺖ ﺩﺍﺭﻡ ﺑﺎﯾﺪ ﻣﻬﺮ ﺑﻮﺭﺯﻡ
ﻭﻗﺖ ﮐﻢ ﺍﺳﺖ ﺑﺎﯾﺪ ﺧﻮﺏ ﺑﺎﺷﻢ ﻣﻬﺮﺑﺎﻥ ﺑﺎﺷﻢ
ﻭ ﺩﻭﺳﺖ ﺑﺪﺍﺭﻡ ﻫﻤﻪ ﺯﯾﺒﺎﯾﯽ ﻫﺎ ﺭﺍ

#فروغ فرخزاد

[امیر‌حسین]

آیدای خودم، آیدای احمد
شریکِ سرنوشت و رفیقِ راه من!
هنوز نمی توانم باور کنم، نمی توانم بنویسم، نمیتوانم فکر کنم - همینقدر مست و برق‌زده، گیج و خوشبخت با خودم می‌ گویم: برکت عشقِ تو با من باد و این، دعای همه‌ی عمر من است. هر بامداد که با تو از خواب بیدار شوم و هر شامگاه که در کنار تو به خواب روم، برکت عشقِ تو با من باد ..

احمد شاملو
"کتاب: مثل خون در رگهای من"

[امیر‌حسین]

[*Aɴѕel*]

گر بدین‌سان زیست باید پست

من چه بی‌شرمم اگر فانوسِ عمرم را به رسوایی نیاویزم

بر بلندِ کاجِ خشکِ کوچه‌ی بن‌بست.

گر بدین‌سان زیست باید پاک

من چه ناپاکم اگر ننشانم از ایمانِ خود، چون کوه

یادگاری جاودانه، بر ترازِ بی‌بقایِ خاک


شاملو

[Prometheus]

هیچ صیادی در جوی حقیری که به گودالی میریزد مرواریدی صید نخواهد کرد!

-فروغ