خاندان قاجاریه، از خانوادههای بزرگ ایران بودند. ایشان، سالیانی دراز بر ایران حکومت راندند. (1174-1304) و اعضای آن از نوادگان پسری شاهزادگان قاجار بودهاند. دودمان قاجار در تاریخ ایران به بیکفایتی مشهور بوده و در این دوره اقتصاد ایران رو به قهقرا میگذارد.
بنیانگذار این سلسله، آقامحمدخان است. او، رسماً در سال 1174 در تهران، تاجگذاری کرد. و آخرین پادشاه قاجار احمدشاه میباشد، که در سال 1304 برکنار شد و رضاشاه پهلوی جای او را گرفت.
مشهورترین پادشاه قاجار
ناصرالدین شاه قاجار، که پیش از پادشاهی، ناصرالدین میرزا خوانده میشد، در تاریخ 25 تیر 1210 به دنیا آمد. وی معروف به قبله عالم، سلطان صاحبقران و سپس شاه شهید نامیده شد. ایشان چهارمین پادشاه از دودمان قجر بود. وی طولانیترین دوره پادشاهی را، از میان خاندان قاجاریه داراست. همچنین نخستین پادشاه ایرانی است که خاطرات خود را نوشته است.
زمانی که محمدشاه، دوازده سال داشت، یعنی در سال 1234 به دستور فتحعلی شاه، با دخترعمه چهارده سالهاش ازدواج کرد. البته این ازدواج به نیت از بین بردن تفرقه، بین شاخههای قوانلو و دولو در ایل قاجار، صورت میگرفت. ناصرالدین شاه سومین پسر این زوج، در ششم صفر 1247 در کهنمو در نزدیکی تبریز به دنیا آمد. وی فرزند محمدشاه و نوه فتحعلی شاه بود.
فرمان ولیعهدی ناصرالدین میرزا، در سال 1251ق، در تبریز خوانده شد و محمدشاه در سال 1255ق وی را، به پایتخت فراخواند. و در تابستان 1261ق ولیعهد 14 ساله، با دخترعموی پدرش، گلین ازدواج کرد.
هنگامی که محمدشاه قاجار در سال 1227خ در سن 42 سالگی از دنیا رفت، ناصرالدین میرزا با حمایت میرزا تقیخان امیرنظام 1 از تبریز، راهی تهران شد. و در تاریخ 22 شهریور سال 1227 (14 شوال 1264) بر تخت سلطنت نشست و تا زمان مرگش یعنی روز جمعه 12 اردیبهشت 1275 (17 ذیالقعده 1313) که، به دست میرزا رضا کرمانی، در حرم حضرت عبدالعظیم ترور شد، شاه ایران بود.
امیرکبیر
وی پس از دریافت پست صدارت، شروع به بازسازی کشور نمود. و مسائلی همچون: شورش اللهیارخان آصفالدوله، مسئله باب، بازسازی ارتش، صنعت اسلحهسازی، فرمان حذف لقبهای اضافی در نامهنگاریها، ساماندهی درآمد کارکنان دولت، و جلوی رشوهخواری را گرفت. اقدامات امیرکبیر به سود مردم و به زیان شاهزادگان و اشراف بود و خشم این گروه را برانگیخت و پس از بدگمانی شاه به صدراعظمش فرمان قتل امیرکبیر در باغ فین کاشان صادر شد.
مهد علیا 2: مادر ناصرالدین شاه به کمک هوادارانش و سفارت انگلیس برای 40 روز پس از فوت محمدشاه، امور مملکت را به دست داشت وی با عنوان ملکه مادر، نایبالسلطنه، شورای سلطنت را، تشکیل داد. مهد علیا بر ادبیات فارسی و زبان عربی مسلط و با موسیقی و آواز آشنا، و خط را خوب مینوشت. از مهد علیا چند سجع مهر با عنوانهایی مثل: «ملک النساء العالمین»، «عصمهالدنیا والدین» و ... باقی مانده است. وی در زمان پادشاهی پسرش نفوذ بالایی در امور کشور داشت.
مظفرالدین شاه
مظفرالدین شاه قاجار، پسر چهارم ناصرالدین شاه، و فرزند شکوهالسلطنه بود. در 3 فروردین سال 1232 شمسی در تهران به دنیا آمد. وی در 5 سالگی، به ولیعهدی برگزیده شد. دوران ولیعهدی وی، سه برابر دوره سلطنتش به درازا کشید. مظفرالدین میرزا، فرزند چهارم ناصرالدین شاه بود. وی 4 ساله بود که به خدمت رضاقلیخان هدایت، به آذربایجان فرستاده شد. و یک سال بعد، به ولیعهدی رسید. و به پایتخت دوم ایران، تبریز فرستاده شد.
به روایت اغلب تاریخ نویسان مشروطه، مردان ناشایست دورهاش کرده و سبب شدند که سادهدل و کمسواد بار آید. او شاهی مهربان و سادهدل بود و در دوران سلطنت او، ایران با هیچ کشوری جنگ نکرد؛ اما در عین حال، امتیازات فراوانی به بیگانگان داد.
حسینقلی خان نظامالسلطنه مافی، در جلد اول خاطراتش میگوید: «مظفرالدین شاه از اول عمر، ضعیفالرای و بیتمیز و بیکمال و متنفر از معاشرت عقلا و فضلا و اهل هنر بود. هر وزیری که از دربار برای پیشکاری تعیین میشد، و ناصرالدین شاه محرمانه تاکید در راه رفتن با او میکرد، مفید نبود و اغلب اوقات به شورش خلق تبری، فراهم میآوردند. سی و هفت سال مدت ولیعهدی و توقف آذربایجان او طول کشید. در این مدت، معدودی از نوکرهای کاملش که فیالجمله ملاحظهای از آنها داشت، از میان رفتند و پسرهای آنها و برادرهای آنها که همسن خودش بودند، بیمانع ماندند».
وی قریب 40 سال، در شهر تبریز زندگی کرد تا اینکه پس از کشته شدن پدرش در سال 1275ش، در سن 44 سالگی به سلطنت رسید. از زمان کشته شدن ناصرالدین شاه تا جلوس مظفرالدین شاه به تخت سلطنت چهل روز به طول انجامید و طی این مدت علیاصغر اتابک، آخرین صدراعظم ناصرالدین شاه، اداره امور کشور را به دست گرفت.
وی پس از کشته شدن پدرش ناصرالدین شاه قاجار، بعد از چهل سال ولیعهدی به پادشاهی رسید، و از تبریز به تهران آمد. مظفرالدین شاه در عمارت بادگیر تاجگذاری نمود و دو ماه پس از جلوس وی، میرزا رضا کرمانی 3 در میدان مشق به دار آویخته شد. از رویدادهای مهم در دوران او، پیدایش نخستین سینماتوگراف بود.
تاجالسلطنه 5 در خاطراتش مینویسد: «سلطان جدید بعد از ورود به تهران روز بعد به اندرون آمده و به تمام خانمها تسلیت و تعزیت داد و فوقالعاده مهربانی کرد».
«وی پدری ساده، پاکدل و خیلی مهربان و رئوف بود. خانوادهاش منحصر به هفت زن و چند اولاد میشد. تمام خانوادهاش به کلی از آداب و رسوم به دور بودند. تاجالسلطنه در ادامه مینویسد: «این برادر بیچاره من خلق شده بود برایاینکه پدر خوبی باشد رییس فامیل محجوبی باشد. اما ابداً نمیشد فکر کرد که این سلطان باشد. به قدری باحیا، خجالت کش، و به قدری مظلوم بود که سختترین دلها برای او کباب میشد ... زود هر حرفی را قبول کن، از خود بیاراده، و با اراده سایرین کار کن. علیل و خیلی عوام...».
وی در ادامه مینویسد: «اشخاص هنرمند کارکن عالم را، در بدو ورود خارج، و تمام نوکرهای پدرش را اخراج، و نوکرهای کسان خودش را مصدر کار نمود».
و در ادامه آورده: «پس از یک هفته، اعلان از طرف سلطان شد که، تمام خانمها هر چه دارند مال خودشان و از اندرون خارج بشوند. جز خانمهایی که اولاد دارند، و آنها را (فرستاد) به حیاط «سروستان»، که منزل منیرالسلطنه مادر نایبالسلطنه بود... ».
تاجالسلطنه در خاطراتش مینویسد: « شاه تمام پسرهای خود را حاکم ولایات نموده، خون و مال مردم را به دست مستبدین خونخوار داده بود. در حقیقت برای این ملت بیچاره، این سلطان چاه عمیقی بود که انتها نداشت و تمام پول ایران سهل است، طلاهای روی کره را اگر درو میریختند، پر نمیشد».
مظفرالدین شاه در سال 1279، نخستین سفرش به اروپا را انجام داد و قراردادی برای دریافت 23 میلیون و پانصد هزار روبل قرضه از روسیه امضا کرد و عایدات گمرکات ایران را که ممر اصلی درآمد خزانه بود، در ازاء آن به وثیقه گذاشت. با دریافت این قرضه مقدمات سفر مظفرالدین شاه به فرانسه فراهم شد. این سفر هفت ماه به طول انجامید و کشورهای روسیه، اتریش، سویس، آلمان، بلژیک، فرانسه و در راه بازگشت از ترکیه (عثمانی) دیدن کرد. از وقایع مهم این سفر، سوءقصد به جان مظفرالدین شاه در پاریس بود، که جان سالم بدر برد.
حسینقلی نظامالسلطنه مافی مینویسد:
از این بیست و چهار کرور، ده تومان به مصرفی که برای ملت و دولت مفید باشد، نرسید. دو کرور و نیم تمام آن، خرج سفر فرنگ شد. ... چیزهایی که این پادشاه خریده بود و حمل میکرد که هیچ غیرتمندی نمیخرید نمیتوانم شرح بدهم. صدراعظم با حضور نوکرهای مقرب شاه میگفت، من خودم روی صندوقها نوشته دیدم: ظرف حصیری، پارچه مادام، سازهای مختلف، اسباب آتشبازی، سردست ملیله و گلابتون زنانه، دستکشها و زینتهای مجسمه از چینی و بلور که اطفال میخرند، اشکال مجسمه حیوانات که برای لعب اطفال کوک میکنند و صدا میکند، ماده گاو شیربده که ماهی هزار تومان خرج علوفه و مواجب مهتر و استاد شیردوش و استاد کرهساز مصنوعی داشت؛ امثال آن ماده گاوها در سیستان و اغلب ولایات ایران، زیاده از ده هزار راس دیدهایم و موجود است.
تاجالسلطنه خواهر مظفرالدین شاه میگوید: «از این مسافرت، قصههای عجیب نقل میکنند. از آن جمله: خرید درختهای قویهیکل به مبالغ بالا و کرایههای زیاد که تا سرحد نرسیده خشک میشدند. لولههای آهنی، مجسمههای بزرگ، اسبابهای بیربط، و مبالغ گزافی جهت هرزگی آقایان و مخارج گزاف «سویت». و تنها مبالغ گزافی قرض برای ایرانیان به جا ماند. و به جای اینکه برای استقلال کشور کاری کنند و اسلحه تهیه کنند و یا اینکه کارخانهای راه بیاندازند و یا زراعت و فلاحت ...».
تاجالسلطنه در ادامه خاطراتش مینویسد: «پس از این سفر امینالدوله 5 صدراعظم شد و پس از او عینالدوله 6 به صدراعظمی رسید. هر کس مسخره بود، بیشتر مورد توجه شاه قرار میگرفت و تمام امور مملکت به دست یک مشت اراذل و اوباش افتاده بود. و تمام اشخاص عالی (و) عاقل، خانهنشین و تمام مردم مفسد بیسواد مصدر کارهای عمده بزرگ».
دو سال بعد، شاه با دریافت وام جدیدی به مبلغ ده میلیون روبل از روسیه و اعطای امتیازات تازهای در شمال ایران به روسها، عازم اروپا شد. دومین سفر مظفرالدین شاه به اروپا که در 22 فروردین 1282 آغاز شد شش ماه به طول انجامید و در این مدت از اتریش، آلمان، بلژیک، فرانسه، انگلستان و ایتالیا بازدید کرد. مقصد نهایی مظفرالدین شاه در این سفر انگلستان بود.
تاجالسلطنه میگوید: «در این زمان هر کس به فکر خود بود و به هر وسیلهای که میشد قطعه قطعه مملکت را ویران مینمود، و شاه هم مشغول کار خودش بود و شبانه روز در خواب و غفلت عمیقی غرق شده بود، از جمله یک گردی از فرنگستان آورده بود که اگر در بدن و یا رختخواب کسی میریختند (آن شخص) شروع به خاراندن خود میکرد و حرکات مضحک از خود بروز میداد و او میخندید».
مسافرت سوم شاه به اروپا، در روز 16 خرداد 1284 آغاز و 4 ماه به طول انجامید. این سفر نیز متعاقب دریافت یک وام 290 هزار لیرهای از بانک شاهی انگلیس عملی شد. در جریان جنبش مشروطه بر خلاف کوششهای اتابک اعظم و عینالدوله با مشروطیت موافقت کرد، و «فرمان مشروطیت» را امضا کرد.
مظفرالدین شاه قاجار در 14 مرداد 1285 فرمان مشروطه ایران را امضا کرد، و از طریق آن با مشارکت مردم در امر حکومت موافقت نمود. و این چنین حکومت مشروطه برای نخستین بار در ایران تاسیس شد. و سرانجام مظفرالدین شاه قاجار در روز 12 دی 1285 خورشیدی در سن 54 سالگی درگذشت، و در حرم فاطمه معصومه (س) به خاک سپرده شد.
تمنیات قجران از حضرت سلطان
سند زیر، عریضهای است از درباریان به ایلخانی قاجار، علیرضاخان عضدالملک، در خصوص پرداخت مواجب متوفایان به بازماندگان و طایفهاش؛ اختصاص مکان استقرار در دربخانه؛ پرداخت نقدی سیورسات؛ درخواست تادیه مواجب طی سه قسط؛ پرداخت کمک خرج و معاش؛ گلهمندی از بینظمی صف سلام؛ درخواست برات کلی برای ماموریتها؛ در نهایت نیز با آرزوی سلامتی شاه، خواهان رسیدگی است به تمنیات معروضه.
محض فرمایش جنابعالی که فرموده بودید مطالب قاجاریه معلوم و معروض شود، لهذا، جسارت شد:
در باب متوفای قاجار، از خارج که به قاجار نمیدهند؛ مواجب قاجار را هم که دیگران بخواهند ببرند، وای بر احوال ما! دو سه مرتبه مواجب قاجاریه از مرحوم میرزا تقیخان و از مرحوم ملکآرا کسر و نقص شد. استدعا داریم که مواجب پدر در حق پسر و هرگاه اولاد نداشته باشد، برادر و منسوب و متعلقدار آنها هم به خود همان طایفه. دیگران مداخله و خیال بردن مواجب قاجاریه را مینمایند؛ چنانچه دستخط مبارک هم در همین باب صادر شده که الان در دست داریم. زیرا که این مواجب که مکرر کسر شده، غالباً از عصر شاه شهید جنت مکان باقی مانده. هر یک در این دولت علیه چندین پشت خدمت کردهایم، امیدوار به فضل و مرحمت پادشاهی و رعایت و حمایت جنابعالی میباشیم.
سابقاً، محض التفات و احترام قاجاریه ، در « درخانه» جا و منزل در بالاخانه داشتیم که همه روز رؤسا و معارف قاجاریه حاضر خدمت بودند؛ و حال، مکان و منبری در درخانه نداریم. استدعا داریم که کمافیالسابق جا و مکانی معین و مرحمت شود که اسباب مفاخرت و مزید امیدواری خواهد بود.
در باب سیورسات قاجاریه، مکرر عرض شد. حال هم استدعا داریم که تسعیر سیورسات این فیوضات هم به طریق سایر چاکران که ملتزم رکاب مبارک هستند، از تسعیر غله و کاه مرحمت شود که موجب مفاخرت خواهد بود.
چون اکثری از قاجاریه ماخذ مواجب و جیره آنها مبلغ شصت تومان است که با این جزیی مواجب گذران عیال و مخارج اسب [را] باید در عرض سال نموده و به جهت تاخیر در وصول و ایصال آنها ، البته یک ثلث از این شصت تومان منافع و تنزیل میرود و به کلی از حالت نوکری بازمیمانند، موجب انفعال و بیکفایتی این چاکران خواهد شد. استدعا اینکه در خاکپای مبارک استدعا کنید که مواجب و جیره قاجاریه به سه قسط مرحمت شود: اول سال، وسط سال و آخر سال؛ که با این جزیی مواجب، اقلاً از منفعت و تنزیل تنخواه آسوده باشند. به جهت دیوان اعلی تفاوت و ضرری هم ندارد و غیر از پاداری و آسودگی این چاکران. الی دو سه ماه از سال نو میگذرد و مواجب سه ماهه سنه ماضیه الی الان باقی مانده است. صاحب اختیارید.
در خور هر منصبی که از جانب [...] به حوالت اعلیحضرت شهریاری، روحالعالمین فداه، به عموم چاکران مرحمت میشود، تفاوت مواجب و مرسومی هم به جهت مدد خرج و معاش عنایت میشود، در حق این فدویان رؤسای قاجار مرحمت میشود. مستدعی هستیم که با ریاست ایلخانی و قرب و منزلتی که خاکپای مبارک دارید، توجهی در این باب بفرمایید که تفاوتی مرحمت شود که معاش و گذران به سختی و صعوبت نگذرد.
بینظمی در امور قاجاریه موجب کسر و نقص کارگزاران جنابعالی خواهد بود. در جمع مذاهب و ملل و قانون دولتی، ترجیح بلا ترجیح جایز نیست: هر نوکری به مقتضای شان و مراتب و منزلتی که دارد، باید به او رفتار شود. با همه کفایت و درایت جنابعالی، امر سلام قاجاریه چرا باید بینظمی داشته باشد؟ از جمله : بعضی هستند که منزله پسر را دارند و حال بالا دست عموی خود که منزله پدر است، میایستند. استدعا داریم که نظمی در این باب بدهند تا آنکه رسوم و آداب قدیمی که در میان قاجاریه معمول بود، بههم نخورد؛ کوچک حرمت بزرگتر از خود را بدارد و ترتیب سلام علیقدر شان و درجه، که هریک را جنابعالی بهتر از همه میشناسند. استدعا داریم که حکم آن را مرقوم فرمایید که بعدها در سلام قائله و گفتگویی روی ندهد و ترجیح بلا ترجیح شود، هر یک جای خود را بدانند.
در سنوات سابق سه سال یک مرتبه برات صادره قاجاریه صادر میشد. که هر وقت مامور میشدند، معطل نمیماندند. حال هم رقعه به جناب وزیر لشگر مرقوم شود که به مباشر قاجار حکم کنند برات کلی صادر شود، در دست باشد که وقت ماموریت قاجار اتفاق افتد، علیقدر حاجت از جام جامه دریافت میشود [...] ماموریت دفعه به دفعه به راه حرم صادر کردن اسباب خواهد شد.
عرض آخر: سلامتی وجود مبارک پادشاه عالمپناه است که، انشاءالله تعالی، عرایض مفصله به توسط جنابعالی به اجابت مقرون شود که موجب اسودگی این چاکران است. انشاءالله ، بر تهیه و تدارک نوکری خود افزوده از همه جهت آسوده و [...] دیوان شده باشیم.
[9701 ق]
ناصرالدین شاه قاجار در حال کشیدن قلیان به اتفاق جمعی از همراهان در شکارگاه دوشان تپه شماره آرشیو عکس: 3247- 1ع
مشهورترین پادشاه قاجار
ناصرالدین شاه قاجار، که پیش از پادشاهی، ناصرالدین میرزا خوانده میشد، در تاریخ 25 تیر 1210 به دنیا آمد. وی معروف به قبله عالم، سلطان صاحبقران و سپس شاه شهید نامیده شد. ایشان چهارمین پادشاه از دودمان قجر بود. وی طولانیترین دوره پادشاهی را، از میان خاندان قاجاریه داراست. همچنین نخستین پادشاه ایرانی است که خاطرات خود را نوشته است.
زمانی که محمدشاه، دوازده سال داشت، یعنی در سال 1234 به دستور فتحعلی شاه، با دخترعمه چهارده سالهاش ازدواج کرد. البته این ازدواج به نیت از بین بردن تفرقه، بین شاخههای قوانلو و دولو در ایل قاجار، صورت میگرفت. ناصرالدین شاه سومین پسر این زوج، در ششم صفر 1247 در کهنمو در نزدیکی تبریز به دنیا آمد. وی فرزند محمدشاه و نوه فتحعلی شاه بود.
فرمان ولیعهدی ناصرالدین میرزا، در سال 1251ق، در تبریز خوانده شد و محمدشاه در سال 1255ق وی را، به پایتخت فراخواند. و در تابستان 1261ق ولیعهد 14 ساله، با دخترعموی پدرش، گلین ازدواج کرد.
هنگامی که محمدشاه قاجار در سال 1227خ در سن 42 سالگی از دنیا رفت، ناصرالدین میرزا با حمایت میرزا تقیخان امیرنظام 1 از تبریز، راهی تهران شد. و در تاریخ 22 شهریور سال 1227 (14 شوال 1264) بر تخت سلطنت نشست و تا زمان مرگش یعنی روز جمعه 12 اردیبهشت 1275 (17 ذیالقعده 1313) که، به دست میرزا رضا کرمانی، در حرم حضرت عبدالعظیم ترور شد، شاه ایران بود.
امیرکبیر
وی پس از دریافت پست صدارت، شروع به بازسازی کشور نمود. و مسائلی همچون: شورش اللهیارخان آصفالدوله، مسئله باب، بازسازی ارتش، صنعت اسلحهسازی، فرمان حذف لقبهای اضافی در نامهنگاریها، ساماندهی درآمد کارکنان دولت، و جلوی رشوهخواری را گرفت. اقدامات امیرکبیر به سود مردم و به زیان شاهزادگان و اشراف بود و خشم این گروه را برانگیخت و پس از بدگمانی شاه به صدراعظمش فرمان قتل امیرکبیر در باغ فین کاشان صادر شد.
مهد علیا 2: مادر ناصرالدین شاه به کمک هوادارانش و سفارت انگلیس برای 40 روز پس از فوت محمدشاه، امور مملکت را به دست داشت وی با عنوان ملکه مادر، نایبالسلطنه، شورای سلطنت را، تشکیل داد. مهد علیا بر ادبیات فارسی و زبان عربی مسلط و با موسیقی و آواز آشنا، و خط را خوب مینوشت. از مهد علیا چند سجع مهر با عنوانهایی مثل: «ملک النساء العالمین»، «عصمهالدنیا والدین» و ... باقی مانده است. وی در زمان پادشاهی پسرش نفوذ بالایی در امور کشور داشت.
مهد علیا
مظفرالدین شاه
مظفرالدین شاه قاجار، پسر چهارم ناصرالدین شاه، و فرزند شکوهالسلطنه بود. در 3 فروردین سال 1232 شمسی در تهران به دنیا آمد. وی در 5 سالگی، به ولیعهدی برگزیده شد. دوران ولیعهدی وی، سه برابر دوره سلطنتش به درازا کشید. مظفرالدین میرزا، فرزند چهارم ناصرالدین شاه بود. وی 4 ساله بود که به خدمت رضاقلیخان هدایت، به آذربایجان فرستاده شد. و یک سال بعد، به ولیعهدی رسید. و به پایتخت دوم ایران، تبریز فرستاده شد.
مظفرالدین شاه قاجار
شماره آرشیو عکس: 3265- 1ع
به روایت اغلب تاریخ نویسان مشروطه، مردان ناشایست دورهاش کرده و سبب شدند که سادهدل و کمسواد بار آید. او شاهی مهربان و سادهدل بود و در دوران سلطنت او، ایران با هیچ کشوری جنگ نکرد؛ اما در عین حال، امتیازات فراوانی به بیگانگان داد.
حسینقلی خان نظامالسلطنه مافی، در جلد اول خاطراتش میگوید: «مظفرالدین شاه از اول عمر، ضعیفالرای و بیتمیز و بیکمال و متنفر از معاشرت عقلا و فضلا و اهل هنر بود. هر وزیری که از دربار برای پیشکاری تعیین میشد، و ناصرالدین شاه محرمانه تاکید در راه رفتن با او میکرد، مفید نبود و اغلب اوقات به شورش خلق تبری، فراهم میآوردند. سی و هفت سال مدت ولیعهدی و توقف آذربایجان او طول کشید. در این مدت، معدودی از نوکرهای کاملش که فیالجمله ملاحظهای از آنها داشت، از میان رفتند و پسرهای آنها و برادرهای آنها که همسن خودش بودند، بیمانع ماندند».
وی قریب 40 سال، در شهر تبریز زندگی کرد تا اینکه پس از کشته شدن پدرش در سال 1275ش، در سن 44 سالگی به سلطنت رسید. از زمان کشته شدن ناصرالدین شاه تا جلوس مظفرالدین شاه به تخت سلطنت چهل روز به طول انجامید و طی این مدت علیاصغر اتابک، آخرین صدراعظم ناصرالدین شاه، اداره امور کشور را به دست گرفت.
وی پس از کشته شدن پدرش ناصرالدین شاه قاجار، بعد از چهل سال ولیعهدی به پادشاهی رسید، و از تبریز به تهران آمد. مظفرالدین شاه در عمارت بادگیر تاجگذاری نمود و دو ماه پس از جلوس وی، میرزا رضا کرمانی 3 در میدان مشق به دار آویخته شد. از رویدادهای مهم در دوران او، پیدایش نخستین سینماتوگراف بود.
سر در قدیمی مجلس شورای ملی
شماره آرشیو عکس: 4685- 1ع
تاجالسلطنه 5 در خاطراتش مینویسد: «سلطان جدید بعد از ورود به تهران روز بعد به اندرون آمده و به تمام خانمها تسلیت و تعزیت داد و فوقالعاده مهربانی کرد».
«وی پدری ساده، پاکدل و خیلی مهربان و رئوف بود. خانوادهاش منحصر به هفت زن و چند اولاد میشد. تمام خانوادهاش به کلی از آداب و رسوم به دور بودند. تاجالسلطنه در ادامه مینویسد: «این برادر بیچاره من خلق شده بود برایاینکه پدر خوبی باشد رییس فامیل محجوبی باشد. اما ابداً نمیشد فکر کرد که این سلطان باشد. به قدری باحیا، خجالت کش، و به قدری مظلوم بود که سختترین دلها برای او کباب میشد ... زود هر حرفی را قبول کن، از خود بیاراده، و با اراده سایرین کار کن. علیل و خیلی عوام...».
وی در ادامه مینویسد: «اشخاص هنرمند کارکن عالم را، در بدو ورود خارج، و تمام نوکرهای پدرش را اخراج، و نوکرهای کسان خودش را مصدر کار نمود».
و در ادامه آورده: «پس از یک هفته، اعلان از طرف سلطان شد که، تمام خانمها هر چه دارند مال خودشان و از اندرون خارج بشوند. جز خانمهایی که اولاد دارند، و آنها را (فرستاد) به حیاط «سروستان»، که منزل منیرالسلطنه مادر نایبالسلطنه بود... ».
تاجالسلطنه در خاطراتش مینویسد: « شاه تمام پسرهای خود را حاکم ولایات نموده، خون و مال مردم را به دست مستبدین خونخوار داده بود. در حقیقت برای این ملت بیچاره، این سلطان چاه عمیقی بود که انتها نداشت و تمام پول ایران سهل است، طلاهای روی کره را اگر درو میریختند، پر نمیشد».
مظفرالدین شاه در سال 1279، نخستین سفرش به اروپا را انجام داد و قراردادی برای دریافت 23 میلیون و پانصد هزار روبل قرضه از روسیه امضا کرد و عایدات گمرکات ایران را که ممر اصلی درآمد خزانه بود، در ازاء آن به وثیقه گذاشت. با دریافت این قرضه مقدمات سفر مظفرالدین شاه به فرانسه فراهم شد. این سفر هفت ماه به طول انجامید و کشورهای روسیه، اتریش، سویس، آلمان، بلژیک، فرانسه و در راه بازگشت از ترکیه (عثمانی) دیدن کرد. از وقایع مهم این سفر، سوءقصد به جان مظفرالدین شاه در پاریس بود، که جان سالم بدر برد.
حسینقلی نظامالسلطنه مافی مینویسد:
از این بیست و چهار کرور، ده تومان به مصرفی که برای ملت و دولت مفید باشد، نرسید. دو کرور و نیم تمام آن، خرج سفر فرنگ شد. ... چیزهایی که این پادشاه خریده بود و حمل میکرد که هیچ غیرتمندی نمیخرید نمیتوانم شرح بدهم. صدراعظم با حضور نوکرهای مقرب شاه میگفت، من خودم روی صندوقها نوشته دیدم: ظرف حصیری، پارچه مادام، سازهای مختلف، اسباب آتشبازی، سردست ملیله و گلابتون زنانه، دستکشها و زینتهای مجسمه از چینی و بلور که اطفال میخرند، اشکال مجسمه حیوانات که برای لعب اطفال کوک میکنند و صدا میکند، ماده گاو شیربده که ماهی هزار تومان خرج علوفه و مواجب مهتر و استاد شیردوش و استاد کرهساز مصنوعی داشت؛ امثال آن ماده گاوها در سیستان و اغلب ولایات ایران، زیاده از ده هزار راس دیدهایم و موجود است.
تاجالسلطنه خواهر مظفرالدین شاه میگوید: «از این مسافرت، قصههای عجیب نقل میکنند. از آن جمله: خرید درختهای قویهیکل به مبالغ بالا و کرایههای زیاد که تا سرحد نرسیده خشک میشدند. لولههای آهنی، مجسمههای بزرگ، اسبابهای بیربط، و مبالغ گزافی جهت هرزگی آقایان و مخارج گزاف «سویت». و تنها مبالغ گزافی قرض برای ایرانیان به جا ماند. و به جای اینکه برای استقلال کشور کاری کنند و اسلحه تهیه کنند و یا اینکه کارخانهای راه بیاندازند و یا زراعت و فلاحت ...».
تاجالسلطنه در ادامه خاطراتش مینویسد: «پس از این سفر امینالدوله 5 صدراعظم شد و پس از او عینالدوله 6 به صدراعظمی رسید. هر کس مسخره بود، بیشتر مورد توجه شاه قرار میگرفت و تمام امور مملکت به دست یک مشت اراذل و اوباش افتاده بود. و تمام اشخاص عالی (و) عاقل، خانهنشین و تمام مردم مفسد بیسواد مصدر کارهای عمده بزرگ».
دو سال بعد، شاه با دریافت وام جدیدی به مبلغ ده میلیون روبل از روسیه و اعطای امتیازات تازهای در شمال ایران به روسها، عازم اروپا شد. دومین سفر مظفرالدین شاه به اروپا که در 22 فروردین 1282 آغاز شد شش ماه به طول انجامید و در این مدت از اتریش، آلمان، بلژیک، فرانسه، انگلستان و ایتالیا بازدید کرد. مقصد نهایی مظفرالدین شاه در این سفر انگلستان بود.
تاجالسلطنه میگوید: «در این زمان هر کس به فکر خود بود و به هر وسیلهای که میشد قطعه قطعه مملکت را ویران مینمود، و شاه هم مشغول کار خودش بود و شبانه روز در خواب و غفلت عمیقی غرق شده بود، از جمله یک گردی از فرنگستان آورده بود که اگر در بدن و یا رختخواب کسی میریختند (آن شخص) شروع به خاراندن خود میکرد و حرکات مضحک از خود بروز میداد و او میخندید».
مسافرت سوم شاه به اروپا، در روز 16 خرداد 1284 آغاز و 4 ماه به طول انجامید. این سفر نیز متعاقب دریافت یک وام 290 هزار لیرهای از بانک شاهی انگلیس عملی شد. در جریان جنبش مشروطه بر خلاف کوششهای اتابک اعظم و عینالدوله با مشروطیت موافقت کرد، و «فرمان مشروطیت» را امضا کرد.
مظفرالدین شاه قاجار در 14 مرداد 1285 فرمان مشروطه ایران را امضا کرد، و از طریق آن با مشارکت مردم در امر حکومت موافقت نمود. و این چنین حکومت مشروطه برای نخستین بار در ایران تاسیس شد. و سرانجام مظفرالدین شاه قاجار در روز 12 دی 1285 خورشیدی در سن 54 سالگی درگذشت، و در حرم فاطمه معصومه (س) به خاک سپرده شد.
تمنیات قجران از حضرت سلطان
سند زیر، عریضهای است از درباریان به ایلخانی قاجار، علیرضاخان عضدالملک، در خصوص پرداخت مواجب متوفایان به بازماندگان و طایفهاش؛ اختصاص مکان استقرار در دربخانه؛ پرداخت نقدی سیورسات؛ درخواست تادیه مواجب طی سه قسط؛ پرداخت کمک خرج و معاش؛ گلهمندی از بینظمی صف سلام؛ درخواست برات کلی برای ماموریتها؛ در نهایت نیز با آرزوی سلامتی شاه، خواهان رسیدگی است به تمنیات معروضه.
محض فرمایش جنابعالی که فرموده بودید مطالب قاجاریه معلوم و معروض شود، لهذا، جسارت شد:
در باب متوفای قاجار، از خارج که به قاجار نمیدهند؛ مواجب قاجار را هم که دیگران بخواهند ببرند، وای بر احوال ما! دو سه مرتبه مواجب قاجاریه از مرحوم میرزا تقیخان و از مرحوم ملکآرا کسر و نقص شد. استدعا داریم که مواجب پدر در حق پسر و هرگاه اولاد نداشته باشد، برادر و منسوب و متعلقدار آنها هم به خود همان طایفه. دیگران مداخله و خیال بردن مواجب قاجاریه را مینمایند؛ چنانچه دستخط مبارک هم در همین باب صادر شده که الان در دست داریم. زیرا که این مواجب که مکرر کسر شده، غالباً از عصر شاه شهید جنت مکان باقی مانده. هر یک در این دولت علیه چندین پشت خدمت کردهایم، امیدوار به فضل و مرحمت پادشاهی و رعایت و حمایت جنابعالی میباشیم.
سابقاً، محض التفات و احترام قاجاریه ، در « درخانه» جا و منزل در بالاخانه داشتیم که همه روز رؤسا و معارف قاجاریه حاضر خدمت بودند؛ و حال، مکان و منبری در درخانه نداریم. استدعا داریم که کمافیالسابق جا و مکانی معین و مرحمت شود که اسباب مفاخرت و مزید امیدواری خواهد بود.
در باب سیورسات قاجاریه، مکرر عرض شد. حال هم استدعا داریم که تسعیر سیورسات این فیوضات هم به طریق سایر چاکران که ملتزم رکاب مبارک هستند، از تسعیر غله و کاه مرحمت شود که موجب مفاخرت خواهد بود.
چون اکثری از قاجاریه ماخذ مواجب و جیره آنها مبلغ شصت تومان است که با این جزیی مواجب گذران عیال و مخارج اسب [را] باید در عرض سال نموده و به جهت تاخیر در وصول و ایصال آنها ، البته یک ثلث از این شصت تومان منافع و تنزیل میرود و به کلی از حالت نوکری بازمیمانند، موجب انفعال و بیکفایتی این چاکران خواهد شد. استدعا اینکه در خاکپای مبارک استدعا کنید که مواجب و جیره قاجاریه به سه قسط مرحمت شود: اول سال، وسط سال و آخر سال؛ که با این جزیی مواجب، اقلاً از منفعت و تنزیل تنخواه آسوده باشند. به جهت دیوان اعلی تفاوت و ضرری هم ندارد و غیر از پاداری و آسودگی این چاکران. الی دو سه ماه از سال نو میگذرد و مواجب سه ماهه سنه ماضیه الی الان باقی مانده است. صاحب اختیارید.
در خور هر منصبی که از جانب [...] به حوالت اعلیحضرت شهریاری، روحالعالمین فداه، به عموم چاکران مرحمت میشود، تفاوت مواجب و مرسومی هم به جهت مدد خرج و معاش عنایت میشود، در حق این فدویان رؤسای قاجار مرحمت میشود. مستدعی هستیم که با ریاست ایلخانی و قرب و منزلتی که خاکپای مبارک دارید، توجهی در این باب بفرمایید که تفاوتی مرحمت شود که معاش و گذران به سختی و صعوبت نگذرد.
بینظمی در امور قاجاریه موجب کسر و نقص کارگزاران جنابعالی خواهد بود. در جمع مذاهب و ملل و قانون دولتی، ترجیح بلا ترجیح جایز نیست: هر نوکری به مقتضای شان و مراتب و منزلتی که دارد، باید به او رفتار شود. با همه کفایت و درایت جنابعالی، امر سلام قاجاریه چرا باید بینظمی داشته باشد؟ از جمله : بعضی هستند که منزله پسر را دارند و حال بالا دست عموی خود که منزله پدر است، میایستند. استدعا داریم که نظمی در این باب بدهند تا آنکه رسوم و آداب قدیمی که در میان قاجاریه معمول بود، بههم نخورد؛ کوچک حرمت بزرگتر از خود را بدارد و ترتیب سلام علیقدر شان و درجه، که هریک را جنابعالی بهتر از همه میشناسند. استدعا داریم که حکم آن را مرقوم فرمایید که بعدها در سلام قائله و گفتگویی روی ندهد و ترجیح بلا ترجیح شود، هر یک جای خود را بدانند.
در سنوات سابق سه سال یک مرتبه برات صادره قاجاریه صادر میشد. که هر وقت مامور میشدند، معطل نمیماندند. حال هم رقعه به جناب وزیر لشگر مرقوم شود که به مباشر قاجار حکم کنند برات کلی صادر شود، در دست باشد که وقت ماموریت قاجار اتفاق افتد، علیقدر حاجت از جام جامه دریافت میشود [...] ماموریت دفعه به دفعه به راه حرم صادر کردن اسباب خواهد شد.
عرض آخر: سلامتی وجود مبارک پادشاه عالمپناه است که، انشاءالله تعالی، عرایض مفصله به توسط جنابعالی به اجابت مقرون شود که موجب اسودگی این چاکران است. انشاءالله ، بر تهیه و تدارک نوکری خود افزوده از همه جهت آسوده و [...] دیوان شده باشیم.
[9701 ق]