24-04-2015، 11:48
اگر ما دانستیم که بایستی عبادت کنیم و خداوند عبادت را از ما می خواهد حال می توان از انگیزه های پیش برنده ی عبادت پرسید! به چه انگیزه ای خدا را عبادت کنیم؟ از ترس دوزخ و یا به امید ثواب و یا بقای خودش و یا .... چرا خدا را عبادت کنیم؟ برخلاف تصور اولیه که حد برتر انگیزه های عبادت را لقا و رضای الهی می شمارند ما می خواهیم در این نوشتار بگوییم بیایید انگیزه ی عبادتمان را امید ثواب و ترس از دوزخ بگذاریم!
بیایید خدا را نه بخاطر لقای او که به خاطر ثواب او عبادت کنیم!!
تعجب نکنید جدی گفتیم! اما اینکه چرا باید بگوییم، کلی دلیل و مدرک معتبر قرآنی و روایی هم داریم! همراه ما باشید تا قدم به قدم خدا را عبادت کنیم!
بیایید تاجر شویم!
برای ما آدم هایی که تازه مسلمانی را در مکتب اسلام شروع کرده ایم و در این راه نو پا هستیم ،حرف از رضوان الهی که به تعبیر قرآن "و رضوان من الله اکبر" کمی سنگین است. آخر ما کوچکیم و با اکبر و بزرگ ها کاری نداریم! البته فکر نکنید ما تازه أشهد گفته و مسلمان شده ایم! نخیر ما اساسا مسلمان از مادر زاده شدیم ولی از نظر معرفتی و سطح ایمان و اعتقادات (البته خودم را عرض می کنم جسارت به ساحت شما نباشد) کلاس اولی و نو پا هستیم! از این رو وقتی قرار است عبادت کنیم می گردیم دنبال نفع و دفع ضرر! به همین سادگی!!
توصیه ی بزرگان!
از امیرالمومنین(علیه السلام) روایتی مشهور است که فرمودند: عبادت کنندگان سه دسته اند: گروهی تاجرند و عبادت را برای سود می کنند گروهی هم بنده اند و عبادت از ترس دوزخ می کنند، اما گروهی هستند که آزاده و احرارند و عبادت را برای خود خدا و رضوان او می کنند! با توجه به این روایت شریفه هر سه گروه عبادت می کنند اما در مراتب مختلف! گرچه مرتبه ی گروه اول و دوم بسیار پایین تر از مرتبه ی گروه احرار است اما این به این معنی نیست که حضرت(علیه السلام) توصیه می فرمایند عبادت تاجرانه و بندگانه نداشته باشید!
بلکه می فرمایند آدمها براساس مرتبه ی معرفتی شان عبادت می کنند!
برای یک تاجر خوب بودن در تجارت با خداوند همانند یک غلام و بنده باید به وظایف عمل کرد تا ضررهای اخروی تجارت سود دهنده مان راخراب نکند!
نتیجه ی حسابی حرف!پس دوست من! اگر مرتبه ی معرفتی شما به حد احرار و آزادگان نرسیده که عبادت را برای خود خدا انجام دهی پس بیا و درست و حسابی تاجر و یا بنده باش! بیا با خدا تجارت کن و اینطوری انگیزه ی عبادتت را تقویت کن! خداوند متعال نیز در قرآن بسیار توصیه به این عبادت تاجرانه می کند! باور نمی کنید! مگر آیات قرآنی درباره ی قرض الحسنه را نشنیده اید که می فرماید با من تجارت کنید و به دیگران قرض نیکو بدهید!
شهدا هم تاجر بودند!
و یا مثلا آیاتی که درباره ی شهید و جهاد در راه الهی است به صورت صریح دلالت بر تجارت با خدا دارند آنجا که می فرماید: شهدا بر سر جانهایشان با خدا معامله می کنند و خداوند مشتری خوبی است که جانهایشان را می خرد! آیات قرآنی برای دعوت به عبادت تاجرانه کم نیستند! پس بیایید تاجر شویم!
اگر مرتبه ی معرفتی شما به حد احرار و آزادگان نرسیده که عبادت را برای خود خدا انجام دهی پس بیا و درست و حسابی تاجر و یا بنده باش! بیا با خدا تجارت کن و اینطوری انگیزه ی عبادتت را تقویت کن! خداوند متعال نیز در قرآن بسیار توصیه به این عبادت تاجرانه می کند!
دفع ضرر در تجارت!اگر کمی به تجارت وارد باشید قطعا می دانید که حرف اول در تجارت پس از کسب سود دفع ضرر است، تا کسب و کار بگیرد و سود بدست آید باید از ضررهای تجارت برحذر بود. در تجارت با خداوند متعال برای کسب بهشت و ثواب اخروی باید از ضررهای حتی احتمالی جهنم و دوزخ و عذاب الهی ترسید. باید از ضرر خود را دور نگه داشت و از آن ترسید تا بتوان تاجر موفقی بود. پس برای یک تاجر خوب بودن در تجارت با خداوند همانند یک غلام و بنده باید به وظایف عمل کرد تا ضررهای اخروی تجارت سود دهنده مان راخراب نکند!
آخر معامله!
پس اگر بنابر آموزه های قرآنی و روایی دانستیم که خداوند متعال جن و انس را فقط برای عبادت آفرید و دانستیم که رمز حیات، در بندگی و عبدالله شدن است. پس برای این عبادت حیاتی باید فوت و فن معامله و تجارت را آموخت اگر بهشت را می طلبی بکوش که قیمت بهشت سابقون را بیابی. شاید برای تو بهشت اصحاب یمین هم کم باشد! در تجارت پیشی بگیر و برای اجر و ثواب عمل کن! این وصیت مشفقانه ی پدر مهربانی به فرزندانش است. آنجا که امیرالمومنین علی(علیه السلام) در نامه ی 31 نهج البلاغه به نور دیدگان و عزیزان دلبندش که سید جوانان اهل بهشتند می فرماید: اعملا للاجر، شما دو نفر برای ثواب و اجر (در این دنیا) عمل کنید (و عبادت نمایید)!
بهشت منتظر ماست!
ن. رادفر
دکترای فلسفه و کلام
منابع و مآخذ:1- بیانات حجة الاسلام پناهیان – محرم 1391 – مسجد جامع نارمک
2- شرح نهج البلاغه – علامه جعفری (ره)
3- مجموعه آثار – شهید مطهری (ره)
4- تفسیر المیزان – علامه طباطبایی
5- زندگی آرمانی و آرمانهای زندگی – علامه جعفری (ره)