ارسالها: 1,815
موضوعها: 844
تاریخ عضویت: Jul 2013
سپاس ها 19163
سپاس شده 21149 بار در 7575 ارسال
حالت من: هیچ کدام
مُهم شُد :V
مزخرف:
« مُـزَخْــرَف » یعنی « آراسته به زر » . ولی ما این واژه را به معنای « بیهوده ، جَفَنگ ، چرت و پرت و بیخود » به کار می بریم .
ارسالها: 3,754
موضوعها: 1,910
تاریخ عضویت: Mar 2014
سپاس ها 9002
سپاس شده 10781 بار در 2766 ارسال
حالت من: هیچ کدام
09-04-2015، 12:04
(آخرین ویرایش در این ارسال: 31-01-2017، 7:56، توسط L²evi.)
قربونت (: اره عزیزم(: چشم نمیخندم شما همیشه مدیری واس ما(:.__.*
.........................................................................
. «بوکس»: معادل آن گلمه «مشت زنی» را قرار داده اند. این کلمه از ترکیب اسم، بن مضارع فعل «زدن» و «یاء» مصدر ساز تشکیل شده است این معادل مانند کلمه لاتین به کارمی رود اما بازهم کاربرد کلمه لانین را بیشتر مشاهده می کنیم. از دیگر ترکیب های اسم با فعل مضارع می توان به «بادبزن» نیز اشاره کرد
..
[ ᴇvɪʟ ]
사람들의 수용을 위해 사는 경우, 거절로 죽을거야
..
ارسالها: 198
موضوعها: 1
تاریخ عضویت: Aug 2014
سپاس ها 209
سپاس شده 559 بار در 236 ارسال
حالت من: هیچ کدام
کاغذ / قاغذ
تبدیل تدریجی حروف بعضی کلمات، یکی از خصوصیات هر زبان است. ولی این تبدیل، گاهی طبیعی رخ میدهد و گاه نیز در اثر سهلانگاری اهالی زبان اتفاق میافتد که این نامطلوب است. یکی از این تبدیلهای نامطلوب، تغییر تدریجی کلمة کاغذ است که گاه به صورت قاغذ به کار میرود. حتی گاهی این تغییر شدید شده و این کلمه را به قاغس تبدیلکرده است..
ما باید حتیالامکان بکوشیم زبان را به همان صورت اصیلش حفظ کنیم، و تاوقتی ضرورت ایجاب نمیکند، از تغییر در شکل کهن کلمات بپرهیزیم. بزرگان ما همواره این کلمه را به صورت کاغذ به کار برده اند و هماکنون نیز در زبان فصیح کابل و دیگر نقاط افغانستان همین رایج است. این هم کلمة کاغذ به همین صورت درست، در شعر میرزا عبدالقادر بیدل.
ای ساز بر و دوش تو پیراهنِ کاغذ
تا چند به هر شعله زنی دامنِ کاغذ؟
گر آگهی، آیینهات از زنگ بپرداز
ای علمِ تو مصروفِ سیهکردن کاغذ
فریاد که در مکتبِ بیحاصلِ امکان
یک نسخه نیرزید به گرداندنِ کاغذ
این جالب بود
ارسالها: 3,754
موضوعها: 1,910
تاریخ عضویت: Mar 2014
سپاس ها 9002
سپاس شده 10781 بار در 2766 ارسال
حالت من: هیچ کدام
10-04-2015، 12:11
(آخرین ویرایش در این ارسال: 31-01-2017، 7:57، توسط L²evi.)
" معادل "وب سایت " را " تارنما " خواندیم که ریاست فرهنگستان زبان و ادبیات فارسی در نامه ای معادل این کلمه را " وب گاه " دانست.
..
[ ᴇvɪʟ ]
사람들의 수용을 위해 사는 경우, 거절로 죽을거야
..
ارسالها: 3,754
موضوعها: 1,910
تاریخ عضویت: Mar 2014
سپاس ها 9002
سپاس شده 10781 بار در 2766 ارسال
حالت من: هیچ کدام
21-04-2015، 14:25
(آخرین ویرایش در این ارسال: 31-01-2017، 8:00، توسط L²evi.)
اُرگانیزاسیون
سازمان
(.organisation(fr
30.
اُرگانیزه
سازْمَند
(.organise(fr
31.
اِسانْس
عطرمایه
(.essence(fr
32.
اِسپِرِی
اَفشانه
(.spray(en
33.
اِستامپ
جوهرگین
(.estampe(fr
34.
اِسکورت
همرُوان
(.escorte(fr
35.
اِسکورت کردن
همرُوی کردن
(.escorter(fr
36.
اِشِل
پایه
(.echelle(fr
37.
اِف اِف
دربازکن
f.f
38.
اکولوژی
بوم شناسی، بوم شناخت
(.ecology(en
39.
اِکیپ
گروهِ مجهّز
(.equipe(fr
40.
اَندیکاتور
نامه نما
(.indicateur(fr
41.
اندیکاتورنویس
نمانویس
..
[ ᴇvɪʟ ]
사람들의 수용을 위해 사는 경우, 거절로 죽을거야
..
ارسالها: 3,754
موضوعها: 1,910
تاریخ عضویت: Mar 2014
سپاس ها 9002
سپاس شده 10781 بار در 2766 ارسال
حالت من: هیچ کدام
01-05-2015، 12:51
(آخرین ویرایش در این ارسال: 31-01-2017، 8:01، توسط L²evi.)
اَنْستیتو
مؤسسه
(.institut(fr
43.
اَنسِرینگ ماشین
پیام گیر
(.answering machine(en
44.
انیماتور
پویانما
(.animator(en
45.
انیمیشن
پویانمایی
(.animation(en
46.
اولتیماتوم
اتمامِ حجت، زنهاره
(.ultimatum(fr
47.
اونیفورم
هم سانه
(.uniforme(fr
48.
ایمِیل
پیام نگار
(.E-mail(en
49.
ایندِکس
نمایه
(.index(en.),(fr
..
[ ᴇvɪʟ ]
사람들의 수용을 위해 사는 경우, 거절로 죽을거야
..
ارسالها: 3,754
موضوعها: 1,910
تاریخ عضویت: Mar 2014
سپاس ها 9002
سپاس شده 10781 بار در 2766 ارسال
حالت من: هیچ کدام
نکتههای نگارش
امروزه در نگارش، به ویژه در میان جوانترها گرایش غالب به سمت جدانویسی است و این گرایش گاهی شکلی کمابیش افراطی یافتهاست.
در این تردیدی نیست که جدانویسی در حدّ معقول خود به بهسازی خط فارسی در این چند دهه کمک کرده است. این را هم باید به عنوان یک قاعده پذیرفت که در جایهایی که در میان جدانویسی و یا پیوستهنویسی اجزای یک کلمه یا ترکیب تردیدی داریم، یعنی آنگونه نیست که یکی از دو جانب قضیه ارجحیتی قطعی داشته باشد، جدانوشتن به احتیاط نزدیکتر است.
ولی این گرایش به جدانویسی نباید یک مزیت مهم پیوستهنویسی را از نظر ما دور بدارد و آن، استفاده از شکل هندسی کلمات برای خواندن متن است. این را باید توضیح دهم.
بیشتر حروف در خط فارسی امکان اتصال دارد، بر خلاف خطهای لاتینی که در آنها حروف کاملاً مستقلاند. این گاهی برای فارسیزبانان مایة دردسر است; مثلاً آنجا که میباید شکلهای مختلف یک حرف را فراگیرند، مثل «ب» اول و «ب» وسط و «ب» آخر، و نیز در جدانویسی و پیوستهنویسی بعضی کلمات و ترکیبات.
ولی باید پذیرفت که خط فارسی به سبب همین ویژگی یک مزیت هم دارد و آن ایجاد شکلهای هندسی متفاوت و متمایز برای کلمات است. یعنی خط بدین ترتیب جنبة بصری بیشتری مییابد و راحتتر خوانده میشود.
مثلاً دو کلمة «حافظ» و «حفیظ» در خط فارسی شکل هندسی متفاوتی دارند که همین سبب میشود چشم خواننده بدون زحمتی این دو را در جمله تشخیص دهد و نیازی به خواندن تک تک حروف نباشد. ولی همین دو کلمهه با خط انگلیسی چنین میشوند: Hafez و .Hafiz اینجا خوانندة متن باید تک تک حروف را بخواند. همینگونه است کلمات «سعید» و «سعدی» که هر یک ساختار هندسی متفاوتی دارند. حرف «ی» در سعید، به صورت «ـیـ» آمده است و در «سعدی» به صورت «ی». کلمه «سعید» یکپارچه است و «سعدی» دوپارچه. همین دو ساختار هندسی متفاوت به کلمات داده است.
ما بسیار وقتها به جای تمرکز در تک تک حروف، این ساختارها را با سابقهای که از حضورشان در ذهن داریم تشخیص میدهیم.
حالا هرچه به سمت جدانویسی حرکت کنیم، از این ساختارهای هندسی دورتر میشویم. یعنی اگر در حدّ نهایی قضیه، همه حروف را جدا از هم بنویسیم (مثل انگلیسی) خواندن خط فارسی بسیار دشوار خواهد شد. شما این جمله را چه خواهید خواند؟
بنی آدم اعضای یک دیگرند
شاید بگویید «اگر عادت کنیم، همین را هم به سهولت خواهیم خواند». شاید تا حدودی به سهولت بتوان خواند ولی به این سرعتی که اکنون میخوانیم. هیچگاه مثلاً کلمة «ادبیات» آن ویژگی و تمایز هندسی را نخواهد داشت که «ادبیات» دارد. در «ادبیات» ما دیگر حروف را نمیخوانیم و کلمه را یکجا میخوانیم.
..
[ ᴇvɪʟ ]
사람들의 수용을 위해 사는 경우, 거절로 죽을거야
..