08-03-2015، 19:53
بی گمان اگر قرار بود چهره اهریمن را بکشند او را باید به شکل چنگیز خان می کشیدند.
تنها هدف او سلطه بر دنیا بود و برایش اهمیتی نداشت که چه تعداد انسان بیگناه در این راه کشته میشوند. وحشیگری او بینهایت بود؛
طوریکه تمام مردم را کشت و کشتار میکرد. در کل تاریخ هیچ کس را نمیتوان شرورتر از چنگیز خان نام برد. او یک چادرنشین از قوم همیشه وحشی مغول بود که در دهه اول قرن سیزدهم بی رحمانه بزرگترین امپراتور جهان میشود.
حملههای وحشیانهاش جسدهای بیشماری را از چین تا خاورمیانه بر جای گذاشت.چنگیز خان شخصیتی پیچیده داشت و بر این باور بود که باید دنیا را متحول سازد. از جوانی وقتی اجساد بیشمار را میدید دچار نوعی شعف میشد، او در نوجوانی هم خوی وحشیگری در رگهایش جریان داشت، او حتی برادرش را که سد راه بود به قتل رساند.
او طی جنگ هایش بیش از60 2میلیون نفر را به قتل رساند. تمایلات غیراخلاقی اش سیریناپذیر بود و در طول مسیرش از چین تا ایران، هزاران زن به زندگیشان پایان دادند تا از شر او در امان بمانند.
سلاح ترس
چنگیز برای فتح جهان میبایستی به سلطنت عظیم اسلامی آسیای مرکزی که محمد شاه دوم (خوارزمشاهی) بر آن حکومت داشت، حمله میکرد. او برای نخستین بار سپاهیانش را سریعا روانه نکرد؛ بلکه گروهی از تجار را با هدایا به سمت ایران فرستاد.
اما نمایندگان محمد شاه هدایای تجار را ضبط کرده و تعدادی از آنها را هم میکشند؛ اشتباهی بزرگ که چنگیز را بسیار خشمگین ساخت. سپاهیان وحشی مغول سریع وارد میدان میشوند و ارتش خوارزمشاهی هم در استحکامات شهر سنگر میگیرند. آنها تصور میکنند دیوارهای شهر و خندقهای عمیقشان از آنها محافظت خواهد کرد.
چنگیز خان هزاران نفر از افراد محمد شاه را به اسارت میگیرد و آنها را به درون خندقها میاندازد تا پلی انسانی بسازد و از آنها عبور کند. در میان ترس و وحشت مردم، سپاهیان مغولان از هزاران اسیر دیگر به عنوان سپر انسانی استفاده میکنند.اما نکتهای که بسیار جالب است نحوه تصرف دژ عظیم شهر مرو است.
مغولان حدود شش روز به دور شهر چرخیدند و مردم از ترسشان بالاخره دروازهها را به رویشان گشودند. در واقع شهر بدون هیچ مقاومتی تسلیم مغولان میشود. در اینجاست که درمی یابیم چنگیز از سلاح ترس در برابر مردم شهر استفاده میکرد و آنها را از پا در میآورد.
چنگیز استاد وحشتآفرینی بود و دقیقا میدانست چگونه در دل دشمنانش ترس بیفکند و در تمام طول زندگیاش از این روش استفاده میکرد. البته سلاح ترس برای تصاحب مرو کافی نبود. مغولان کشت و کشتار عظیمی را در این شهر به پا کرده و با استفاده از منجنیقهایشان شهر را ویران کردند.
جووینی، دانشمند آن دوران بیان میکند، مغولان تمامی مردم شهر را به بیابانها بردند و بهطرز فجیعی به قتل رساندند. او میگوید هر جنگجو نزدیک به ۳۰۰ نفر را به قتل رساند و در این فاجعه نزدیک به یک میلیون انسان بیگناه جان خود را از دست دادند.
مغولان پست فطرت حرامی همچنین شهر های هرات و بلخ و نیشاپور و سمرقند و بخارا را که زیباترین شهر های جهان در جهان تاریک ان زمان بودند را به طور کلی ویران کردند. و مردم ایرانی تبار این شهر ها را بی رحمانه قتل و عام کردند.
چنان که در هرات و توس از جمعیت صد ها هزار نفری کمتر از هزار نفر زنده ماندند.
فتح جهان
مغولان آسیا را در مینوردند و از کشته ها، پشتهها میسازند. منابع پارسی زبان بسیاری وجود دارند که بیان میکنند مغولان 30میلیون نفر را در آسیای مرکزی به قتل میرسانند. این فتوحات زنان بسیاری را به اسارت در میآورد تا عطش سیریناپذیری چنگیز خان را آرام کند. او ممالک بسیاری را فتح میکند و به امپراتوریاش میافزاید. تمامی قلمرو خوارزمشاهی به دست او میافتد.
تا سال ۱۲۲۶، چنگیز خان با وحشیگری مشغول کشورگشایی در جهان بود. او برای این کشورگشایی دست به پنج سری لشکرکشی خونین زد تا وسعت امپراتوری خود را به حدود 9 میلیون کیلومتر مربع برساند. بیش از ۳۰میلیون نفر تحت حکمرانیاش زندگی میکردند.
برای جوانی که چوپانزادهای بیش نبود، این یک موفقیت چشمگیر محسوب میشد. در نهایت امپراتوری مغول از اقیانوس آرام به اروپا کشیده میشود.
آخرین وصیتش در بستر مرگ که در کتاب تاریخ محرمانه ذکر شده ترسناک است؛ «تانگوتها را از صفحه روزگار محو کنید، زنان و فرزندانش را.» ارتش وفادارش هم فرمان او را اطاعت میکند. چنگیز در اقیانوسی از آتش و خون تانگوتها میمیرد. کتابها سوزانده شدند، مردم نابود شدند و چیزی از تمدن تانگوتها باقی نماند.
تنها هدف او سلطه بر دنیا بود و برایش اهمیتی نداشت که چه تعداد انسان بیگناه در این راه کشته میشوند. وحشیگری او بینهایت بود؛
طوریکه تمام مردم را کشت و کشتار میکرد. در کل تاریخ هیچ کس را نمیتوان شرورتر از چنگیز خان نام برد. او یک چادرنشین از قوم همیشه وحشی مغول بود که در دهه اول قرن سیزدهم بی رحمانه بزرگترین امپراتور جهان میشود.
حملههای وحشیانهاش جسدهای بیشماری را از چین تا خاورمیانه بر جای گذاشت.چنگیز خان شخصیتی پیچیده داشت و بر این باور بود که باید دنیا را متحول سازد. از جوانی وقتی اجساد بیشمار را میدید دچار نوعی شعف میشد، او در نوجوانی هم خوی وحشیگری در رگهایش جریان داشت، او حتی برادرش را که سد راه بود به قتل رساند.
او طی جنگ هایش بیش از60 2میلیون نفر را به قتل رساند. تمایلات غیراخلاقی اش سیریناپذیر بود و در طول مسیرش از چین تا ایران، هزاران زن به زندگیشان پایان دادند تا از شر او در امان بمانند.
سلاح ترس
چنگیز برای فتح جهان میبایستی به سلطنت عظیم اسلامی آسیای مرکزی که محمد شاه دوم (خوارزمشاهی) بر آن حکومت داشت، حمله میکرد. او برای نخستین بار سپاهیانش را سریعا روانه نکرد؛ بلکه گروهی از تجار را با هدایا به سمت ایران فرستاد.
اما نمایندگان محمد شاه هدایای تجار را ضبط کرده و تعدادی از آنها را هم میکشند؛ اشتباهی بزرگ که چنگیز را بسیار خشمگین ساخت. سپاهیان وحشی مغول سریع وارد میدان میشوند و ارتش خوارزمشاهی هم در استحکامات شهر سنگر میگیرند. آنها تصور میکنند دیوارهای شهر و خندقهای عمیقشان از آنها محافظت خواهد کرد.
چنگیز خان هزاران نفر از افراد محمد شاه را به اسارت میگیرد و آنها را به درون خندقها میاندازد تا پلی انسانی بسازد و از آنها عبور کند. در میان ترس و وحشت مردم، سپاهیان مغولان از هزاران اسیر دیگر به عنوان سپر انسانی استفاده میکنند.اما نکتهای که بسیار جالب است نحوه تصرف دژ عظیم شهر مرو است.
مغولان حدود شش روز به دور شهر چرخیدند و مردم از ترسشان بالاخره دروازهها را به رویشان گشودند. در واقع شهر بدون هیچ مقاومتی تسلیم مغولان میشود. در اینجاست که درمی یابیم چنگیز از سلاح ترس در برابر مردم شهر استفاده میکرد و آنها را از پا در میآورد.
چنگیز استاد وحشتآفرینی بود و دقیقا میدانست چگونه در دل دشمنانش ترس بیفکند و در تمام طول زندگیاش از این روش استفاده میکرد. البته سلاح ترس برای تصاحب مرو کافی نبود. مغولان کشت و کشتار عظیمی را در این شهر به پا کرده و با استفاده از منجنیقهایشان شهر را ویران کردند.
جووینی، دانشمند آن دوران بیان میکند، مغولان تمامی مردم شهر را به بیابانها بردند و بهطرز فجیعی به قتل رساندند. او میگوید هر جنگجو نزدیک به ۳۰۰ نفر را به قتل رساند و در این فاجعه نزدیک به یک میلیون انسان بیگناه جان خود را از دست دادند.
مغولان پست فطرت حرامی همچنین شهر های هرات و بلخ و نیشاپور و سمرقند و بخارا را که زیباترین شهر های جهان در جهان تاریک ان زمان بودند را به طور کلی ویران کردند. و مردم ایرانی تبار این شهر ها را بی رحمانه قتل و عام کردند.
چنان که در هرات و توس از جمعیت صد ها هزار نفری کمتر از هزار نفر زنده ماندند.
فتح جهان
مغولان آسیا را در مینوردند و از کشته ها، پشتهها میسازند. منابع پارسی زبان بسیاری وجود دارند که بیان میکنند مغولان 30میلیون نفر را در آسیای مرکزی به قتل میرسانند. این فتوحات زنان بسیاری را به اسارت در میآورد تا عطش سیریناپذیری چنگیز خان را آرام کند. او ممالک بسیاری را فتح میکند و به امپراتوریاش میافزاید. تمامی قلمرو خوارزمشاهی به دست او میافتد.
تا سال ۱۲۲۶، چنگیز خان با وحشیگری مشغول کشورگشایی در جهان بود. او برای این کشورگشایی دست به پنج سری لشکرکشی خونین زد تا وسعت امپراتوری خود را به حدود 9 میلیون کیلومتر مربع برساند. بیش از ۳۰میلیون نفر تحت حکمرانیاش زندگی میکردند.
برای جوانی که چوپانزادهای بیش نبود، این یک موفقیت چشمگیر محسوب میشد. در نهایت امپراتوری مغول از اقیانوس آرام به اروپا کشیده میشود.
آخرین وصیتش در بستر مرگ که در کتاب تاریخ محرمانه ذکر شده ترسناک است؛ «تانگوتها را از صفحه روزگار محو کنید، زنان و فرزندانش را.» ارتش وفادارش هم فرمان او را اطاعت میکند. چنگیز در اقیانوسی از آتش و خون تانگوتها میمیرد. کتابها سوزانده شدند، مردم نابود شدند و چیزی از تمدن تانگوتها باقی نماند.