تنهایی یعنی
امشبم مثل شبای دیگهرو تختت دراز بکشی
آهنگ بزاری و بازم فکر کنی
به نبودنش
به حرفایی که باهم میزدید
به اینکه با غریبه ای رفته
و مثل همیشه چشمات تقاص پس بدن...!!!
اگه چشمات تقاص پس نده وای ب روزته.
دلم واسه چشماي تو
دلم واسه دستاي تو
دلم واسه حرفاي تو میمیره
دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
و اشک...
و خاطراتی مبهم از گذشته
و احساسی که ماند در کوچه های خیس سادگی ام
فرصت با تو بودن توهمی شیرین بود
خواب کودکانه ی من
و تو ماندی در خاطرم
بی آنکه تو را ..!!!
چه قدر سخت است که با آشنا ترینت بیگانه باشی...
بعد از این همه عبورِ کبود،
قول میدهم دیگر قدر خلوتهایم را بدانم...
عجیب درگیر اقلیم چشمانم شده ام
تا دلم هوای بودنت را میکند
باران میگیرد.
چیز دیگری نمی خواهم،
شاید فقط سهمم را!
از آغوش تو
که روزها به جنونم می کشد
شبها شاعر…!!
:
:
نامت را بر باد نوشته بودم
تا فراموشم شود
اما ندانستم
گردبادی از
نامت… یادت…
مرا به کام خود کشیده است
:
:
در من
کوچه هاییست که با تو…
سفر هاییست که با تو…
روزهایست که باتو…
شبهاییست که با تو…
عاشقانه هاییست که باتو…
نگشته ام
نرفته ام
سر نکرده ام
آرام نیافته ام
نگفته ام
می بینی چقدر با تو کار دارم؟
زودتر بیا!
چندی است زیاد حرف می زنم اما حرف هایم را نمی زنم…
:
:
گویـــا فرامـوش کـــرده ایی هـمـیـن دسـت و دلـــــبازی درخـرج کـردن احـسـاس بود کـه بـه عـشـقــم کــِـشـانـد… که به آتشم کشاند.
:
:
نمیدانم چرا چشمانم گاهی بی اختیار خیس می شوند.
می گویند حساسیت فصلی است.
آری من به فصل فصل این دنیای بی تو حساسم.