11-07-2014، 3:23
پس چرا من نترسیدم
|
داستان وحشتناک رستوران مردگان!!! داستان واقعی!! |
||
11-07-2014، 3:23
پس چرا من نترسیدم
14-07-2014، 11:51
خیلی قشنگ بود واقعا قشنگ بود ممنونم!!!!!!
![]() ![]() ![]()
27-07-2014، 0:00
این که سوال نداره واقعا فکر کرده ما خریم
![]() ![]() ![]()
28-07-2014، 8:25
وايي
![]()
06-08-2014، 19:31
![]()
04-10-2014، 19:22
![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() (08-11-2012، 18:54)!romina! نوشته است: دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.راست میگی خیلی تخیملیه عمرا واقعی باشه
06-01-2015، 13:53
:vil::vil:یه کم ترسناک بود..............
03-06-2015، 22:56
شومابهاین قوه تخیل بالاتونچیجوریمیخوابی نفس خخخخخخخخ بازم عالی بود
04-06-2015، 13:45
(آخرین ویرایش در این ارسال: 04-06-2015، 13:45، توسط S.MohaMMaD.M.)
آقا ما میگیم اون اوایلو راست ولی از اونجایی که پیر مرده چاقو زده رو دقیقا کی گفته؟؟؟مرده که مرده بوده پیرمرد هم همینطور...یه تیکه ای از داستان هم نوشته بود مهسا به دنبال شوهرش میگشت پس مهسا هم نمیدوسنت از چه قراره!!!دقیقا اون تیکه ای که میگ ه چهره ی جنون وار پیر مرد را دیدم رو کی گفته؟؟؟
من دیگه حرفی ندارم ![]() | ||
|
![]() |
|||||||
![]() |
![]() |
![]() |
![]() |
برای ارسال نظر وارد حساب کاربری خود شوید یا ثبت نام کنید | ||
شما جهت ارسال نظر در مطلب نیازمند عضویت در این انجمن هستید | ||
ایجاد حساب کاربری
ساخت یک حساب کاربری شخصی در انجمن ما. این کار بسیار آسان است!
|
یا |
ورود
از قبل حساب کاربری دارید? از اینجا وارد شوید.
|