در روز 22 ژانویه سال 1905 عده ای از کارگران,مردم ودهقانان نسبت به شرایط بد ووضع بدی که به خاطر جنگ ژاپن بوجود آمده بود وهمین طور دستمزد های پایین
وساعت های کار زیاد قصد داشتند برای اعتراض خود عریضه ای را به تزار بدهند.وطی راهپیمایی به کاخ بروند.رئیس این راهپیمایی نیز پدر گاپون کشیش ارتدکس بود.
اما تزار در آن روز با خانواده اش از کاخ به یکی از شهر های اطراف رفتند.
راهیپیمایان که تمثال های مقدس ارتدکس وتصاویر تزار را در دست داشتند به
سمت کاخ می رفتند آنها می پنداشتند که تزار حافظ منافع وجان آنهاست.
ارتش تزار به راهپیمایان گفت که تزار در کاخ نیست اما راهپیمایان نوجه نکردند
وراهپیمایی خودرا به سمت کاخ ادامه دادند.ارتش پس از چند تیر هشدار هوایی
نتوانست عامه جمعیت رو پراکنده کند وبرای حفظ کاخ به سوی مردم بی دفاع آتش
گشود.
تعداد بسیاری حتی زنان وکودکان کشته وزخمی شدند حتی کودکی که بالای
درخت رفته بود تا ببیند چه خبر است همانند پرنده ای هدف گلوله قرار گرفت.
گاپون نیز زخمی شد.
کلیپ درمورد یکشنبه خونین:
راهپیمایان اندیشه کردند که تزار به آنها بی توجه است وباعث این کشتار واین بذر
انقلاب12 سال بعد برای روسیه ریخته شد. ودر عصر آنروز مردم می گفتند: ما تزار
نداریم.
مطبوعات مخالف تزار از جمله لنین نیز بیش ازپیش فعالیتشون ونفوذشون زیاد
شد وموقعیت را برای مبارزه مناسب دیدند.
روز بعد که تزار به کاخ اومد بسیار از این وضعیت ناراحت شد وتا چند روز در
کلیسای سن پیتر گریه می کرد.وی نخست وزیر رو که در پایتخت بود ومسئول اداره
اوضاع به جای تزار رو ومقابل این اقدام کاری نکرده بود را عزل کرد(نخست وزیر ویت که خدمات
زیادی در روسیه انجام داده بود).
مشاورانش به تزار گفتند که بگوید تزار نقشی در این قضیه نداشته وارتش مقصر
استوگرنه مطبوعات ضد تزار جو سازی میکندداما نیکلای دوم گفت که خودش
مسئولیت این موضوع رو به عهده می گیرد زیرا می بایست در پایتخت می ماند
واگر به ارتش موضوع ربط پیدا کند مردم به ارتش بدگمان شده وکشور آسیب پذیر
می شود.
روز بعد مطبوعات جهان ضد نیکلای دوم مطالب اغراق آمیز زیادی نوشتند که حتی
گفته میشد که نیکلای دوم خونخوار است واز خون قربانیان یکشنبه خونین تغذیه
می کند و...
لنین نیز یکشنبه خونین رو نقطه عطف انقلاب نامید.
روز بعد از این واقعه نیکلای دوم کارگران رو به کاخش دعوت کرد وبه آنها قهوه داد
ونظراتشون رو پذیرفت وگفت که:
(( به سخنان این
کسانی که ادعا می کنند حامی کارگران هستند اما فقط میخواهند برای رسیدن
به قدرت آنهارا آلت دست کنند گوش ندهند...))
وساعت های کار زیاد قصد داشتند برای اعتراض خود عریضه ای را به تزار بدهند.وطی راهپیمایی به کاخ بروند.رئیس این راهپیمایی نیز پدر گاپون کشیش ارتدکس بود.
اما تزار در آن روز با خانواده اش از کاخ به یکی از شهر های اطراف رفتند.
راهیپیمایان که تمثال های مقدس ارتدکس وتصاویر تزار را در دست داشتند به
سمت کاخ می رفتند آنها می پنداشتند که تزار حافظ منافع وجان آنهاست.
ارتش تزار به راهپیمایان گفت که تزار در کاخ نیست اما راهپیمایان نوجه نکردند
وراهپیمایی خودرا به سمت کاخ ادامه دادند.ارتش پس از چند تیر هشدار هوایی
نتوانست عامه جمعیت رو پراکنده کند وبرای حفظ کاخ به سوی مردم بی دفاع آتش
گشود.
تعداد بسیاری حتی زنان وکودکان کشته وزخمی شدند حتی کودکی که بالای
درخت رفته بود تا ببیند چه خبر است همانند پرنده ای هدف گلوله قرار گرفت.
گاپون نیز زخمی شد.
کلیپ درمورد یکشنبه خونین:
راهپیمایان اندیشه کردند که تزار به آنها بی توجه است وباعث این کشتار واین بذر
انقلاب12 سال بعد برای روسیه ریخته شد. ودر عصر آنروز مردم می گفتند: ما تزار
نداریم.
مطبوعات مخالف تزار از جمله لنین نیز بیش ازپیش فعالیتشون ونفوذشون زیاد
شد وموقعیت را برای مبارزه مناسب دیدند.
روز بعد که تزار به کاخ اومد بسیار از این وضعیت ناراحت شد وتا چند روز در
کلیسای سن پیتر گریه می کرد.وی نخست وزیر رو که در پایتخت بود ومسئول اداره
اوضاع به جای تزار رو ومقابل این اقدام کاری نکرده بود را عزل کرد(نخست وزیر ویت که خدمات
زیادی در روسیه انجام داده بود).
مشاورانش به تزار گفتند که بگوید تزار نقشی در این قضیه نداشته وارتش مقصر
استوگرنه مطبوعات ضد تزار جو سازی میکندداما نیکلای دوم گفت که خودش
مسئولیت این موضوع رو به عهده می گیرد زیرا می بایست در پایتخت می ماند
واگر به ارتش موضوع ربط پیدا کند مردم به ارتش بدگمان شده وکشور آسیب پذیر
می شود.
روز بعد مطبوعات جهان ضد نیکلای دوم مطالب اغراق آمیز زیادی نوشتند که حتی
گفته میشد که نیکلای دوم خونخوار است واز خون قربانیان یکشنبه خونین تغذیه
می کند و...
لنین نیز یکشنبه خونین رو نقطه عطف انقلاب نامید.
روز بعد از این واقعه نیکلای دوم کارگران رو به کاخش دعوت کرد وبه آنها قهوه داد
ونظراتشون رو پذیرفت وگفت که:
(( به سخنان این
کسانی که ادعا می کنند حامی کارگران هستند اما فقط میخواهند برای رسیدن
به قدرت آنهارا آلت دست کنند گوش ندهند...))