داستان بخیه دستم سر بزنین .....

[mohammad r ghomi]

دیشب یه اتفاق برام افتاد



خدا برا شما نیاره



هم اتاقیم تو خوابگاه گیر دادیم بهش برو چای بزاره  نزاشت شوخی شوخی



دعوا گرفتیم بعد من گردنش دستم بود



اتاقمون 2 در داره یکی رو به بالکن شیشه ای بالاش



از قضا شیشه اونم شکسته بود



دوستم هل دادم رسیدیم به اون دره که شیشش شکسته بود



گردنش دستم بود بعد رفتم بچرخونمش بندازمش زمین



حواسم نبود
دستم رفت تو شیشه نزدیک آرنج پاره شد




نزدیک 6تا 7سانتی متر



بعد از شانس بد من



درمانگاه خوابگاه کسی نبود دستم پر خون شده بود



رفتیم نگهبانی با بتاتین شستم یه گازم روش چسبوندم



بعد هی باید بخیه میخورد رفتیم درمانگاه توشهر

 
نشستیم

اونجا کمی بعد پول نسخه شد 43هزارتومان منم پول نبود تو جیبم 



دوستم با کارتش واریز کرد  رسید به بخیه زدن



دوستم داشت میدید گفت یکی از زیر بخیه گنده زد بعد


روش نزدیک 10تا12 بخیه خورم



راستی دفترچه بیمم خونمون جا گذاشتم 



اتفاقا مادرم عشقم


جند بار گفت دفترچمو بگیرم

خلاصه یادم رفت

 
تو راه برگشتم کلی دور  زدیمو خوراکی خوردیم



نتیجه :


1-دعوا نگیر اگه جنبشو نداری و ببین شیشه سالم یا نه



2- حتما به حرف مادرتون گوش بدین



دوستون دارم همتونو



در ضمن هفته بعد 2امتحان دارم  دستمم بالا نمیاد چیزی نمیتونم بنویسم 


دعام کنین حتما


:p318::bighug:

[جمره چایاک]

ههههههه باشه دعات می کنم

[Shervin_ST]

نگران نباش دادا.ایشالله خوب میشی.منم حتما دعات میکنم.