یه داستان واقعی و ترسناک از خودم!

[mustafa ceceli]

چی مصرف میکنی برو عوضش کن

[king_amin]

من نمی دونم راست می گی یا نه ولی اگر راست می گی توی دردسر بزرگی افتادی

[Mr.Robot]

نههههههههههههههه 

---

باور میکنی یه بار برا من هم این اتفاق افتاد 
یه روز تنها خونه بودم ساعت 3 شب بودم فیسبوک مادر و پدرم بودن خونه مادربزرگم یهو یه ظرف شکست رفتم پایین دیدم فقط ظرف شکت ک30 نیست بد رفتم بالا دیدم تلوزیون روشن شد کامپیوتر رو خاموش کردم رفت دیدم ک30 نی همون زمان که پیش تلویزیون ر30دم از تو اتاق صدا بچه اومد دیدم بازم ک30 نیست یه بسم اله گفتم یهو دیدم صدا بچه ه رفت اون روز خیلی تر30دم هنوز هم میترسم که برا انتقام بیان


منم دلیلی برای دروغ گفتن ندارم 

[biniaz]

خخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخ بابا kiana lol

[The Darkest Light]

اینا همش راسته منم اینجوری میشم

---

نههههههههههههههه 

---

باور میکنی یه بار برا من هم این اتفاق افتاد 
یه روز تنها خونه بودم ساعت 3 شب بودم فیسبوک مادر و پدرم بودن خونه مادربزرگم یهو یه ظرف شکست رفتم پایین دیدم فقط ظرف شکت ک30 نیست بد رفتم بالا دیدم تلوزیون روشن شد کامپیوتر رو خاموش کردم رفت دیدم ک30 نی همون زمان که پیش تلویزیون ر30دم از تو اتاق صدا بچه اومد دیدم بازم ک30 نیست یه بسم اله گفتم یهو دیدم صدا بچه ه رفت اون روز خیلی تر30دم هنوز هم میترسم که برا انتقام بیان


منم دلیلی برای دروغ گفتن ندارم 

من باورت دارم داداش چون منم اینجوری میشم
همش انگار یکی دنبالمه و همه زمان موازبمه
حتی توخونه تا برمیگردم در میره خیلی وحشتناکه

[❀இℬℯѕ✟♚ℊⅈℛℒஇ❀]

هه بابا بیخیال چیکا دارین به این چیزا

[The Darkest Light]

نه باور کن

[❀இℬℯѕ✟♚ℊⅈℛℒஇ❀]

نه باور کن

خب باالفرض که جن وجود داشته باشه اگه تو بهش بدی کنی میاد سراغت حالا ترس چیه؟؟؟
من به جن اعتقاد دارم ولی نه انقد که بخوام پست بذارم توی انجمن برای منم این اتفاقا خیلی افتاده ولی اگه به خدا اعتقاد داشته باشیو بسم الله بگی میره فقط یه قرانم توی اتاقت بذاری هیچ جنی اذیتت نمیکنه همیشه جنای خوب پیشتن

[~KiAηA~]

خب بخندین،این اتفاق افتاده،خیلی ها هم قبول دارن...

[~Mahnaz~]

چه جالب...
چه عجیب..
چه بامزه...
ممنون.