08-06-2012، 0:18
خیلی باحال بود
|
اعتراف صمیمانه گاف ها ! |
|||||||||||||||||||||||
08-06-2012، 0:18
خیلی باحال بود
09-06-2012، 14:21
مرسی باحال بود
تو ماشين بابا دوستم نشسته بوديم كه از دهنم در رفت و كلي درباره ي خوش تيپ بودن پسر مربيمون حرف زدم بعد متوجه شدم تو ماشين بابا دوستمم شروع كردم به ماست مالي ولي فكر نكنم ماست مالي شده باشه
يكبار تو امتحان رياضي جلو نام و نام خانوادگي به جاي اسمم نوشتم نام و نام خانوادگي وقتي معلمه اسم برگه رو خوند كلاس رفت رو هوا
22-06-2012، 16:48
اعتراف میکنم... وقتی کوچیک بودم و نمیفهمیدم به زنداییم که تازه بچه دار شده بود گفتم بچه اش شبیه میمونه..هنوزم بعد 13 سال شب خوابم نمیبره...
اعتراف میکنم سر جلسه ای که رئیس کل با مدیر ها ( پدرمم جزوشون بود)گذاشته بود به رئیس بلند گفتم خفه شو!!البته بازم خیلی کوچیک بودم@!
22-06-2012، 17:31
خوب راستش اول راهنمایی یه معلمه احمق داشتیم زنگه قبله اون جشن بود و باید از بقیه ی کلاس ها ما پذیرایی می کردیم
جعبه ی شکلاتا دسته من بود به همه ی دوستام یه مشت داده بودم معلمه داشت سر تخته درسو توضیح میداد که من به همه کفتم شکلاتاتونو پرت کنید خلاصه بارونه شکلات شد معلممون به من شک کرده بود ولی همه بچه ها طرفداری کردن حتی با معلم هم دعوا کردیم به همه گفته بودم که گردن کی بندازن بعد اون شخص از سر لوسی رفت پیشه مدیر مدیرمون هم از همه ی بچه ها بازجویی کرد بعد هم اونو برای 1 هفته اخراج کرد:cool: و از کله بچه ها تعهد گرفت
وقتی راهنمایی بودم.من و دوستم یه روز که زنگ بعدش امتحان داشتیم وقتی بچه ها نبودن(زنگ تفریح)محتویات جامدادی بچه ها رو با هم عوض کردیم!!
وقتی بچه ها رسیدن و فهمیدن چی شده.هرکسی فکر میکرد کار بغل دستی شون بوده!!جاتون خالی دعوایی راه افتاده بود که نگو.من و دوستم هم مظلومانه سر جاهامون نشسته بودیم .که اخرش هم لو رفتیم و مجبورمون کردن خودکار ها شونو پیدا کنیم.چون امتحان داشتیم
اعتراف میکنم به 10 نفردریک امتحان تستی تقلب غلط رساندم همه که برگهایشان را دادند من نشستم جواب سوالاتمو درست کردم و نفراول شدم
ولی این قدرحال داد
30-07-2012، 13:30
اعتراف میکنم بچه که بودم یه بار با آجر زدم تو سر یکی از بچه های اقوام , تا ببینم دور سرش از اون ستاره ها و پرنده ها می چرخه یا نه!!!!!
01-08-2012، 12:52
(آخرین ویرایش در این ارسال: 02-08-2012، 12:42، توسط زیبایه خفته.)
اعتراف می کنم که این من بودم که البالو خشک ها رو تموم کردم
| |||||||||||||||||||||||
|
به اشتراک گذاری/بوکمارک (نمایش همه) | |||||||
برای ارسال نظر وارد حساب کاربری خود شوید یا ثبت نام کنید | ||
شما جهت ارسال نظر در مطلب نیازمند عضویت در این انجمن هستید | ||
ایجاد حساب کاربری
ساخت یک حساب کاربری شخصی در انجمن ما. این کار بسیار آسان است!
|
یا |
ورود
از قبل حساب کاربری دارید? از اینجا وارد شوید.
|
موضوعات مرتبط با این موضوع... | |||||
نفرقبلی اگر روبروت بود چی اعتراف میکردش!؟ | |||||
اعتراف میکنم که هیچ......... | |||||
اعتراف میکنم... |