11-12-2020، 22:46
- Taylor via IG:
«صادقانه بگم، نمیتونستیم دست از آهنگ نوشتن برداریم. شاعرانه تر بیانش کنم، حس میکردیم که تو گوشه ای از جنگلای فولکلور ایستادیم و میتونیم انتخاب کنیم که برگردیم یا جلو بریم و به اعماق جنگلا سفر کنیم. ما تصمیم گرفتیم که بیشتر بگردیم. من و همکارانم خوشحالیم که بگیم ”evermore“ نهمین آلبوم استودیویی من و خواهر فولکلور اینجاست.
من قبلا این کار رو انجام نداده بودم. در گذشته من با هر آلبوم در یک مدت زمان با تم مشخص رفتار می کردم و بعد از هر آلبوم برای آلبوم بعدی برنامه می چیدم. یه چیزی در مورد فولکلور تفاوت داشت. تو ساختش، حس کردم که کمتر جدا میشم و بیشتر برمیگردم. من عاشق این فرار از واقعیت در داستان های واقعی و خیالی پیدا کردم، شدم. من عاشق طوری که از این فرار رویایی و تراژدی ها و داستان های خاص عشق، گم شدن و پیدا شدن استقبال کردین و با زندگیتون آمیختش کردین، شدم. پس من فقط نوشتنشون رو ادامه دادم. از آفریدن این آهنگا با آرون دسنر، جک آنتونوف، ویلیام بوئری و جاستین ورنون لذت بردم. ما همینطور به دوست جدید (و قدیمیمون) به میز آشپزخونمون خوش آمد میگیم.
قبل از اینکه بفهمم، 17 داستان بودند که به صورتی داستان ها رو بهم انعکاس و ربط میدادن. یکیشون راجع به دو کلاهبردار فریبکار جوان که بعد از ملاقات های مکرر در مکان هایی که میخواستند از معشوقه های پولدار برای سودشان کلاهبرداری کنند، عاشق میشوند. دیگری راجع به معشوقه های قدیمی دبیرستانی که برنامههای متفاوتی برای اون شب داشتند، اونی که میخواست ترکش کنه و اونی که حلقه خریده بود. دورُثی، دختری که برای رویاهای هالیوودیاش شهر کوچکشون رو ترک کرد، و اتفاقی که میوفته وقتی برای تعطیلات به خونه برمیگرده و با شعله یک آتش قدیمی دوباره رو به رو میشه. داستانی که به ”تا ابد با ناخوشی“ ختم شد، مجموعهای از ازدواجهای ناموفق شامل خیانت، تحمل شکها و حتی قتل است. بهترین انگیزه انتقام برای مقتول. پیدا کردن تنها راه برای بهتر شدن اینه که برای اون فردی که خوشحالیتو ازت گرفت آرزوی خوشحالی کنی. یکیش هم با هنرمندی مادربزرگم،مارجری، که هنوز بهم سر میزنه...فقط در رویاهام.
میخواستم تو این هفته که 31 ساله میشم سوپرایزتون کنم. شما همیشه موقع تولدم حمایتگر و مهربون و با فکر بودید و این دفعه من خواستم به شما هدیه بدم. همچنین میدونم که این تعطیلات یه فصل تنهایی برای بیشترمون خواهد بود و اگه شما هم جزو کسایی هستید که مثل من برای رفع دلتنگی برای عزیزان تون به موسیقی روی میارید، این آلبوم برای شماست.
نمیدونم بعدا چه اتفاقی قراره بیوفته. این روزا از خیلی چیزا سر در نمیارم پس به تنها چیزی منو باهاتون در ارتباط میزاره تکیه کردم. اون چیز، موسیقیه و همیشه بوده و خواهد بود.
وبه امید ادامه داشتنش، تا ابد.»
— کپشن: من نمیدونم قراره بعدا چه اتفاقی بیفته و درباره چیزایی که این روزها اطرافمون درحال رخ دادن هیچ اطلاعی ندارم، این روزها فقط به چیزی توجه میکنم که من رو به شما متصل کرده، این چیز، از اول، موسیقی بوده و امیدوارم تا همیشه ما رو به هم متصل نگه داره
آلبوم جدید من به نام ”evermore“ منتشر شد.
«صادقانه بگم، نمیتونستیم دست از آهنگ نوشتن برداریم. شاعرانه تر بیانش کنم، حس میکردیم که تو گوشه ای از جنگلای فولکلور ایستادیم و میتونیم انتخاب کنیم که برگردیم یا جلو بریم و به اعماق جنگلا سفر کنیم. ما تصمیم گرفتیم که بیشتر بگردیم. من و همکارانم خوشحالیم که بگیم ”evermore“ نهمین آلبوم استودیویی من و خواهر فولکلور اینجاست.
من قبلا این کار رو انجام نداده بودم. در گذشته من با هر آلبوم در یک مدت زمان با تم مشخص رفتار می کردم و بعد از هر آلبوم برای آلبوم بعدی برنامه می چیدم. یه چیزی در مورد فولکلور تفاوت داشت. تو ساختش، حس کردم که کمتر جدا میشم و بیشتر برمیگردم. من عاشق این فرار از واقعیت در داستان های واقعی و خیالی پیدا کردم، شدم. من عاشق طوری که از این فرار رویایی و تراژدی ها و داستان های خاص عشق، گم شدن و پیدا شدن استقبال کردین و با زندگیتون آمیختش کردین، شدم. پس من فقط نوشتنشون رو ادامه دادم. از آفریدن این آهنگا با آرون دسنر، جک آنتونوف، ویلیام بوئری و جاستین ورنون لذت بردم. ما همینطور به دوست جدید (و قدیمیمون) به میز آشپزخونمون خوش آمد میگیم.
قبل از اینکه بفهمم، 17 داستان بودند که به صورتی داستان ها رو بهم انعکاس و ربط میدادن. یکیشون راجع به دو کلاهبردار فریبکار جوان که بعد از ملاقات های مکرر در مکان هایی که میخواستند از معشوقه های پولدار برای سودشان کلاهبرداری کنند، عاشق میشوند. دیگری راجع به معشوقه های قدیمی دبیرستانی که برنامههای متفاوتی برای اون شب داشتند، اونی که میخواست ترکش کنه و اونی که حلقه خریده بود. دورُثی، دختری که برای رویاهای هالیوودیاش شهر کوچکشون رو ترک کرد، و اتفاقی که میوفته وقتی برای تعطیلات به خونه برمیگرده و با شعله یک آتش قدیمی دوباره رو به رو میشه. داستانی که به ”تا ابد با ناخوشی“ ختم شد، مجموعهای از ازدواجهای ناموفق شامل خیانت، تحمل شکها و حتی قتل است. بهترین انگیزه انتقام برای مقتول. پیدا کردن تنها راه برای بهتر شدن اینه که برای اون فردی که خوشحالیتو ازت گرفت آرزوی خوشحالی کنی. یکیش هم با هنرمندی مادربزرگم،مارجری، که هنوز بهم سر میزنه...فقط در رویاهام.
میخواستم تو این هفته که 31 ساله میشم سوپرایزتون کنم. شما همیشه موقع تولدم حمایتگر و مهربون و با فکر بودید و این دفعه من خواستم به شما هدیه بدم. همچنین میدونم که این تعطیلات یه فصل تنهایی برای بیشترمون خواهد بود و اگه شما هم جزو کسایی هستید که مثل من برای رفع دلتنگی برای عزیزان تون به موسیقی روی میارید، این آلبوم برای شماست.
نمیدونم بعدا چه اتفاقی قراره بیوفته. این روزا از خیلی چیزا سر در نمیارم پس به تنها چیزی منو باهاتون در ارتباط میزاره تکیه کردم. اون چیز، موسیقیه و همیشه بوده و خواهد بود.
وبه امید ادامه داشتنش، تا ابد.»
— کپشن: من نمیدونم قراره بعدا چه اتفاقی بیفته و درباره چیزایی که این روزها اطرافمون درحال رخ دادن هیچ اطلاعی ندارم، این روزها فقط به چیزی توجه میکنم که من رو به شما متصل کرده، این چیز، از اول، موسیقی بوده و امیدوارم تا همیشه ما رو به هم متصل نگه داره
آلبوم جدید من به نام ”evermore“ منتشر شد.