اخطار‌های زیر رخ داد:
Warning [2] count(): Parameter must be an array or an object that implements Countable - Line: 865 - File: showthread.php PHP 7.4.33 (Linux)
File Line Function
/showthread.php 865 errorHandler->error




 


امتیاز موضوع:
  • 1 رأی - میانگین امتیازات: 5
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

جوانه وسنگ....خیلی قشنگه بیاتوفقط بخون

#1
Heart 
خاک تشنه تکانی خوردووذرات ریزان جابه جاشدند.جنب وجوشی نااشنا...زمین تیره رادرخودگرفت.موجودتازه سرازخاک بیرون اورد.جوانه ای درحال به دنیاامدن بود.جوانه تلاش میکردسرش راازدل خاک تیره بیرون بیاورد.ذرات سنگین خاک راکنارمی زد.دستش رابه دانه های شن میگرفت وخودش رابالامیکشید.سرانجام پس ازچندساعت تلاش ارام ارام سینه ی خاک راشکافت وسرش رابیرون اورد.پیش پایش سنگ بزرگی برزمین نشسته بود.
جوانه نگاهی بهه سنگ کرد"نفس راحتی کشیدوگفت:<اه نمی دانی زیرزمین چقدرتاریک بود!>بعدسرش رابالااوردوبه اسمان نگاه کرد.خورشیدنورگرمش رابه صورت اوپاشید.جوانه اخم هایش رادرهم کشید.سنگ لبخندی زدوبامهبرانی گفت:<جوانه ی عزیزبه سرزمینماخوش امدی!سال هاست که اینجاجوانه ای سرازخاک بیرون نیاورده است!>
جوانه بانگرانی به اطراف نگاه کرد.سنگ پپرسید:<به دنبال چیزی میگردی؟>
جوانه گفت:<بله-تشنه ام اب می خواهم.>
سنگ گفت:<اینجاسرزمین خشک و بی ابی است.توننهاجوانه ای هستی که دراین سرزمین بی حاصل سرازخاک بیرون اورده ای.>
جوانه دوباره نگاه نگرانش رابه اطراف دوخت ولب های خشکش راچندباربازوبسته کرد.تشنگی اورابی تاب کرده بود.باناراحتی گفت:<من جوانه ی کوچکی هستم.به اب نیازدارم.اگراب به من نرسدازتشنگی میمیرم!>
سنگ گفت:توجوانه ی زیبایی هستی!توبه این سرزمین بی حاصل شادی وطراوت بخشیدی.من برای نجات تواب راازهرجاکه باشدبه این سرزمین خشک دعوت می کنم.>
جوانه دهان خشکش رابازکردتاچیزی بگویدامااندوه تشنگی وخستگی راه اوراازپای دراورده بود.سرش راروی زانوی سنگ گذاشت وبی حال و خسته به خواب رفت.........


اگه تااینجاخوبه بگیدادامه شوبزارم!!!!!
  تو خیلی باکلاسی قبول ولی من عادت دارم کلاسا رو بپیچونم,پس هری...
دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
جوانه وسنگ....خیلی قشنگه بیاتوفقط بخون
پاسخ
 سپاس شده توسط ❀இℬℯѕ✟♚ℊⅈℛℒஇ❀ ، مهردخت ، AMIR ALI 22 ، ♥♥RaaHaa♥♥ ، [χσℓσνєѕтєя] ، Interstellar ، Shervin_ST
آگهی


[-]
به اشتراک گذاری/بوکمارک (نمایش همه)
google Facebook cloob Twitter
برای ارسال نظر وارد حساب کاربری خود شوید یا ثبت نام کنید
شما جهت ارسال نظر در مطلب نیازمند عضویت در این انجمن هستید
ایجاد حساب کاربری
ساخت یک حساب کاربری شخصی در انجمن ما. این کار بسیار آسان است!
یا
ورود
از قبل حساب کاربری دارید? از اینجا وارد شوید.

پیام‌های داخل این موضوع
جوانه وسنگ....خیلی قشنگه بیاتوفقط بخون - love10 - 30-10-2014، 15:26

موضوعات مرتبط با این موضوع...
  یـه داســتان واقعـی از یه دختر مجرد از زبان خودش ....... خیلی غمگینه
Rainbow یه رمان خیلی قشنگ.نخونی نصف عمرت فناست
  داستان عاشقی یک پسر خیلی قشنگه(تکراری نیست)
  داستان کوتاه دختر هوس باز(خیلی قشنگه)
Heart رمان بغض کهنه" خیلی قشنگه"
  رمان خیلی غمگین و عاشقانه اکسو ( زخم عاشقی) .حتما بخون :(
  وب ناول *نفرین زیبا*عاشقانه و طنز(ترجمه خودم)خیلی قشنگه از دستش ندید/
  یه داستان خیلی غمگین...(بخونین اشکتون در میاد)
Wink رمان ترسناک و عاشقانه خیلی قشنگ ویلای نفرین شده (به قلم اکیپ خودمونه)
  قشنک ترین داستان ازعشق خیلی قشنگ بخونید

پرش به انجمن:


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 1 مهمان