21-01-2013، 18:13
(آخرین ویرایش در این ارسال: 21-01-2013، 18:14، توسط ..WonDerfull...)
بعداز مدتـــ ها ديدمش..
دستامو گرفتو گفتــ چقدر دستاتـــ تغيير کرده..
خودمو کنترل کردم و فقط لبخندي زدم..
تو دلم گريه کردم و دم گوشش گفتم:
بي معرفتــــــ! دستاي من تغيير نکرده.. دستات به دستاي اون عادت کرده
بعداز مدتـــ ها ديدمش..
دستامو گرفتو گفتــ چقدر دستاتـــ تغيير کرده..
خودمو کنترل کردم و فقط لبخندي زدم..
تو دلم گريه کردم و دم گوشش گفتم:
بي معرفتــــــ! دستاي من تغيير نکرده.. دستات به دستاي اون عادت کرده
دستامو گرفتو گفتــ چقدر دستاتـــ تغيير کرده..
خودمو کنترل کردم و فقط لبخندي زدم..
تو دلم گريه کردم و دم گوشش گفتم:
بي معرفتــــــ! دستاي من تغيير نکرده.. دستات به دستاي اون عادت کرده
بعداز مدتـــ ها ديدمش..
دستامو گرفتو گفتــ چقدر دستاتـــ تغيير کرده..
خودمو کنترل کردم و فقط لبخندي زدم..
تو دلم گريه کردم و دم گوشش گفتم:
بي معرفتــــــ! دستاي من تغيير نکرده.. دستات به دستاي اون عادت کرده