20-12-2012، 13:38
آدم گاهی تهی می شود ...
خالی می شود
دلش یک گوش می خواهد
که فقط برایش حرف بزند ......
دلش می خواهد ...
زیر باران ساعت ها قدم بزند و خیس شود..
دلش می خواهد ...
برود ... ولی نرسد..
دلش می خواهد ..
فقط به صدای باران گوش دهد...
دلش می خواهد ...
ساعت ها بخار دهانش را نگاه کند..
دلش می خواهد ..
. چشمانش را ببندد ... به هیچ چیز فکر نکند...
دلش می خواهد ...
خودش را لوس کند ... دلش یک آغوش اَمن می خواهد
خالی می شود
دلش یک گوش می خواهد
که فقط برایش حرف بزند ......
دلش می خواهد ...
زیر باران ساعت ها قدم بزند و خیس شود..
دلش می خواهد ...
برود ... ولی نرسد..
دلش می خواهد ..
فقط به صدای باران گوش دهد...
دلش می خواهد ...
ساعت ها بخار دهانش را نگاه کند..
دلش می خواهد ..
. چشمانش را ببندد ... به هیچ چیز فکر نکند...
دلش می خواهد ...
خودش را لوس کند ... دلش یک آغوش اَمن می خواهد