(07-12-2011، 23:59)mahrokh نوشته است: دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
ترک و آذری را با هم یکی نکنیم
تفاوت های ترک و آذری
بر همگان روشن است که میان واژه و تیره ی آذری و ترک تفاوت فراوان است. در این جستار کوشش می کنیم به شماری از این موارد اشاره کنیم.
نخست اینکه ترکها از دید دانش زبانشناسی و البته ژنتیک هم خانواده و همریشه با تیرهی مغول به شمار میآیند. در صورتی که آذریها هم از دید تاریخنگاران پیشین، هم از دید زبانشناسانه (زبان آذری باستان) و هم از دید تبار همریشه با دیگر اقوام ایرانی هستند. اسناد فراوانی از زبان باستانی و بومی آذربایجان پیش از رخنه ی ترک ها برجای مانده است.
دو اینکه میدانیم آذریها و نام سرزمین آنها که آذربایجان (آتورپاتکان) است، ریشه در سرزمین ماد کوچک دارند. نام آذربایجان به گفتهی استرابو برگرفته شده از نام سردار ایرانی آن یعنی آتروپات است. پیش از آن هم بارها این نام در ایران به کار گرفته شده است (بنگرید به بخش نام آذربایجان و زبان پهلوی آذری در: پان ترکیسم،ایران و آذربایجان)
سه اینکه به سادگی میتوان با سنجیدن چهرهی هم میهنان آذری دریافت که آذریها با اندک تفاوت طبیعی که آب و هوا به وجود میآورد، کاملا همانند دیگر اقوام ایرانیهستند و هیچ شباهتی میان قوم آذری و ترکان و تنگ چشمان آسیای میانه وجود ندارد. البته این موضوع به صورت علمی نیز پیش از این بررسی شده است و نتیجه این بوده که حتی کشور ترکیه کنونی که پیش از اشغال به دست ترکان مهاجر آسیای میانه، کشوری کُرد، یونانی، ارمنی، آذری و قفقازی نشین بوده است نیز، تنها 15% از از ژن ترکان راستین تاثیر پذیرفته است. (بنگرید به بخش ژنتیک در: پان ترکیسم،ایران و آذربایجان)
چهار اینکه در شاهنامه بارها از نام آذرآبادگان یاد شده است. که البته اگر با ادبیات و شعر پارسی و وزن شاهنامه آشنا باشیم درمییابیم که چرا نام آذربایگان به آذرآبادگان دگرگون شده است. همانگونه که پیشتر گفته شده این نام و ریشه آن آتور (آذر) در ایران و زبان ایرانی و فرهنگ ایرانی یک نام رایج بوده است. ولی از این نام در نوشتهها و نامههای کهن ترکی هیچ گاه نشانی نمییابیم. نمونهای از به کارگیری نام آذرآبادگان در شاهنامه فردوسی:
همی تاز تا آذرآبادگان / دیار دلیران و آزادگان
این بیت در بخش پادشاهی یزدگرد ساسانی آمده است. جایی که یزدگرد از همه بخشهای ایران زمین آغاز به گردآوری سپاه میکند. که یکی از آن بخشها آذرآبادگان است. نغز اینکه در همین بخش و چند بیت پس از آن، ترکها سرراست دشمن ایران و آذریها شناخته میشوند.
و در پایان بخشی از چامهی نظامی گنجوی که پان ترکیست ها کوشش می کنند او را شاعر کشوری جعلی به نام جمهوری آذربایجان (اران) بشناسانند در حالی که وی حتی یک چامه به زبان ترکی هم ندارد و همهی سرودههای او ریشه در فرهنگ کهن ایرانی دارد:
هَمه عالم تَن است و ایران دِل // نیست گویندهِ زین سُخن خَجل
چونکه ایران دلِ زمین باشد//دل ز تَن به بود یقین باشد
منبع:کتاب پان ترکیسم ،ایران وآذربایجان...
اگه بااین مطلب قانع نشدین بگین تا بیشتردنبالش بگردم.
1منتظر جواب دوستان هستم تا منابع خود رو با توجه به ابهاماتی که در ذهنشون وجود داره معرفی کنم 2 آیا شما تو مطالب ماهرخ هیچ توهینی نمیبینین؟ !!!!! ما تو زبان فارسی به هر کی که چشمش کوچک باشه میگیم تنگ چشم؟ تو اون ابیاتی که ماهرخ گلچین کرده و گذاشته قصد توهین به ترکا وجود نداره؟ 3 من نگفتم فقط آذربایجانیها رفتن جنگ و نگفتم ایران جنگو شروع کرده (در آخر باید عرض کنم که ترکها و فارسها و همه نژادهای ایران قرنها در کنار هم دوش به دوش پشت به پشت در کنار هم با دشمنان ایران بزرگ جنگیده اند و فداکاریهای زیادی برای هم کرده اند نمونه اش همین چند سال پیش در جنگ عراق آیا در آذربایجان جنگی وجود داشت؟ نداشت ولی خانواده ای در آذربایجان نمی توانی پیدا کنی که شهید نداشته باشه) شما از این مطلب چطور به این نتیجه رسیدین که من گفتم ایران جنگو شروع کرده و یا این که فقط آذربایجانیها از ایران دفاع کردن؟ لطفا مطالب رو تحریف نکنین