23-04-2020، 2:59
پارت چهاردهـ
چشامو اروم اروم باز کردم . مغزم داست ب یادم میوورد چه اتفاقی برام افتاده ... سریهجع از جام بلند شدم .... ستین رو دیدم ک کنارم دراز کشیده و اون دستگاه های مسخره بهش وصل نیست . ستین اروم چشاشو باز کرد و روسو ب سمت من اورد .. حاله ای از اشکتو چشاش بود ک منو ب مرز جنون رسوند وای بعدش ک باصدای ریز و خوشگلش گفت سهیل .... برای همیشه تهی شدم ...
ـ سهیل؟؟؟
ـ عی جان دل سهیل ... سهیل فدات بشه ستینم ..ت ... تو بهوش اومدی؟؟؟
بدو بدو رفتم سمتش بی صبرانه بغلش کردم و سفت همو چسبیده بودیم و جفتمون چشمامون اشکی بود
ـ چرا تنهام گذاشتی ... تو نمیدونستی بی تو میمیرم؟؟؟
سکوت توی اتاق حکمفرما بود . از بغلش بیرون اومد و کمک کردم بشینه ... خودمم کنارش نشستم
ـ خب مامان کوچولو ...
ریز خندیدو تو بغلم جا گرفت
ـ میدونستی دوقلو ان؟؟؟
ـ س .. سهیل .. د ..د ..دروغ ک نمیگی؟؟؟
ـ ن ب جان سهیل
ـ ای خدااا ... عاشقتووونمممم
ـ موافقی بریم سونو گرافی ؟؟؟
ـ اوهوم ...
ـ پس من برم ب دکتر بگم
ـ سهیل ... ی لحظه
برگشتم و نگاش کردم
ـ ویار دارم
ـ عی جون دلم بگو تا برم برات بخرم
ـ ن خریدنی و خوردنی نیست !!!
ـ پس چیه؟؟؟
ـ عشقی ب اسم سهیل
توی قلبم شکوفه گل کرد . ب چشمای شیطونش نگاه کردمو دوباره رفتم سمتش ....
چشامو اروم اروم باز کردم . مغزم داست ب یادم میوورد چه اتفاقی برام افتاده ... سریهجع از جام بلند شدم .... ستین رو دیدم ک کنارم دراز کشیده و اون دستگاه های مسخره بهش وصل نیست . ستین اروم چشاشو باز کرد و روسو ب سمت من اورد .. حاله ای از اشکتو چشاش بود ک منو ب مرز جنون رسوند وای بعدش ک باصدای ریز و خوشگلش گفت سهیل .... برای همیشه تهی شدم ...
ـ سهیل؟؟؟
ـ عی جان دل سهیل ... سهیل فدات بشه ستینم ..ت ... تو بهوش اومدی؟؟؟
بدو بدو رفتم سمتش بی صبرانه بغلش کردم و سفت همو چسبیده بودیم و جفتمون چشمامون اشکی بود
ـ چرا تنهام گذاشتی ... تو نمیدونستی بی تو میمیرم؟؟؟
سکوت توی اتاق حکمفرما بود . از بغلش بیرون اومد و کمک کردم بشینه ... خودمم کنارش نشستم
ـ خب مامان کوچولو ...
ریز خندیدو تو بغلم جا گرفت
ـ میدونستی دوقلو ان؟؟؟
ـ س .. سهیل .. د ..د ..دروغ ک نمیگی؟؟؟
ـ ن ب جان سهیل
ـ ای خدااا ... عاشقتووونمممم
ـ موافقی بریم سونو گرافی ؟؟؟
ـ اوهوم ...
ـ پس من برم ب دکتر بگم
ـ سهیل ... ی لحظه
برگشتم و نگاش کردم
ـ ویار دارم
ـ عی جون دلم بگو تا برم برات بخرم
ـ ن خریدنی و خوردنی نیست !!!
ـ پس چیه؟؟؟
ـ عشقی ب اسم سهیل
توی قلبم شکوفه گل کرد . ب چشمای شیطونش نگاه کردمو دوباره رفتم سمتش ....