امتیاز موضوع:
  • 1 رأی - میانگین امتیازات: 5
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

اشعـآر فآطمـه اختصآرے ♥

#33
جاده مثل دهانِ من بسته ست
من سوارِ شبی نرفتنی‌ام
از تمامِ هویّتم انگار
هیچ چیزی نمانده جز ”زنی”ام

لبِ مرزم، لبالب از فریاد
پشت سر، گریه‌های هیچ کسی
پشت سر، رازهای مخفیِ عشق
روبه‌رو، ایست‌های بازرسی

می‌روم رد شوم از آدم‌ها
می‌روم له شود غرورم را
تا که با تیغ، تا که با چاقو
وا کنم چشم‌های کورم را

روبه‌رو روشن‌اند چند چراغ
روبه‌رو احتمالِ هر خطر است
جاده هُل می‌دهد مرا به خودش
ترسم از اشتیاق بیشتر است

می‌روم در دلِ غمی دیگر
از دهانی که باز و بسته شده
قورت دادم تمامِ بغضم را
این زن از انتظار خسته شده
پاسخ


[-]
به اشتراک گذاری/بوکمارک (نمایش همه)
google Facebook cloob Twitter
برای ارسال نظر وارد حساب کاربری خود شوید یا ثبت نام کنید
شما جهت ارسال نظر در مطلب نیازمند عضویت در این انجمن هستید
ایجاد حساب کاربری
ساخت یک حساب کاربری شخصی در انجمن ما. این کار بسیار آسان است!
یا
ورود
از قبل حساب کاربری دارید? از اینجا وارد شوید.

پیام‌های داخل این موضوع
RE: اشعـآر فآطمـه اختصآرے ♥ - Medusa - 12-04-2020، 10:46


پرش به انجمن:


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 1 مهمان