اخطار‌های زیر رخ داد:
Warning [2] count(): Parameter must be an array or an object that implements Countable - Line: 865 - File: showthread.php PHP 7.4.33 (Linux)
File Line Function
/showthread.php 865 errorHandler->error




 


امتیاز موضوع:
  • 1 رأی - میانگین امتیازات: 5
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

داستان (حتما بیاین ضرر نمیکنین)

#1
داستان (حتما بیاین ضرر نمیکنین)

مردی با دوچرخه به خط مرزی می رسد، او دو کیسه بزرگ همراه خود دارد،
مامور مرزی می پرسد: "در کیسه ها چه داری؟" او می گوید: "شن"
مامور او را از دوچرخه پیاده می کند و چون به او مشکوک بود، یک شبانه روز

او را بازداشت می کند، ولی پس از بازرسی فراوان، واقعاً جز شن چیز دیگری

نمی یابد. بنابراین به او اجازه عبور می دهد.

هفته بعد دوباره سر و کله همان شخص پیدا می شود و مشکوک بودن و

بقیه ماجرا...

این موضوع به مدت سه سال هر هفته یک بار تکرار می شود و پس از آن

مرد دیگر در مرز دیده نمی شود.

یک روز آن مامور در شهر او را می بیند و پس از سلام و احوال پرسی،

به او می گوید: من هنوز هم به تو مشکوکم و می دانم که در کار قاچاق بودی،

راستش را بگو چه چیزی را از مرز رد می کردی؟

قاچاقچی می گوید: دوچرخه!


پاسخ
 سپاس شده توسط Volkan ، MINA JOON ، علی جوکر ، sara.pishoooo ، GHASEM ، Nazanin501 ، mona z.h ، sara ss501 ، علی جوکر1 ، mehrasa2012 ، raha8919 ، NASIM.BH ، *devil black* ، farnosh ، bi kas ، سورانا ، مخ دخترا ، *Sofiya* ، nazi98 ، pouria NM ، @hasti@ ، ehsanrohaneian ، aivdhv9 ، alirezal ، سایه 72
آگهی


[-]
به اشتراک گذاری/بوکمارک (نمایش همه)
google Facebook cloob Twitter
برای ارسال نظر وارد حساب کاربری خود شوید یا ثبت نام کنید
شما جهت ارسال نظر در مطلب نیازمند عضویت در این انجمن هستید
ایجاد حساب کاربری
ساخت یک حساب کاربری شخصی در انجمن ما. این کار بسیار آسان است!
یا
ورود
از قبل حساب کاربری دارید? از اینجا وارد شوید.

پیام‌های داخل این موضوع
داستان (حتما بیاین ضرر نمیکنین) - kimia1391 - 11-10-2012، 12:15

موضوعات مرتبط با این موضوع...
  داستان کوتاه عاشقانه
  بار کج هیچ گاه به مقصد نمی رسد: داستان الاغ سخت کوش و بز حسود
  داستان اموزنده به خدایت نگو چرا
  داستان عشق مرا بغل کن
  دخترانی که مانتو می پوشند / حتما حتما بخوانند
Book داستان ترسناک
  داستان وحشتناک(یکمی)
  داستان خنده دار و طنزی
  داستان به دنیا اومدن سید پوتین
  داستان واقعی ترسناک درباره اتفاقات عجیب

پرش به انجمن:


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 4 مهمان