امتیاز موضوع:
  • 0 رأی - میانگین امتیازات: 0
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

♫ رمــــــــــــآن ســـــــرنــوشـــــــت ♫

#3
پارت سوم

** سهیل **

یک ساعت از رفتن نفسم میگذره .
پرونده ها و کاغذا همه رو جم کردم و به اتاق بردمو سرجاشون گذاشتم
بی هدف ب سمت تلوزیون راه افتادم و کنترل رو برداشتم و روشنش کردم
کانال هارو همینجور رد میکردم . خونه بدون شیطنتاش جهنمه.
تصمیم گرفتم بهش زنگ بزنم:
-سلام عشقم
-سلام خوشگل خانم خوش میگذره؟
-اره جات خالیه . چیکار میکنی؟
- من هیچی نشستم
-اخی .. خب به سام زنگ بزن بیاد پیشت
- باشه .. شاید من رفتم پیشش
-باشه .. راستی ناهار چیکاررر میکنی؟
-بیرون میخورم
-خب چرا نمیری خونه مامان پانته ا ؟؟
- ولش کن الان دارا و سهیلا اینا اونجان
- وا خب توعم برو دیگه
-باشه ببینم چی میشه
-کاری نداری سهیلــــــــی؟
-ن عشقم برو .. سلام برسون
-چشمم خدافظ
-خدافظ
با صداش جون گرفتم . تصمیم گرفتم برم اونجا . با شوخی های بابا حتما حالم سرجاش میاد.
در حال حاضر شدن بودم ک گوشیم زنگ خورد . پدرجون بود:
-سلام پدرجون
-سلام پسرم خوبی؟
-ممنون شما خوبین ؟ جاانم
-ب لطفت پسرم . امشب با ستین ی سر بیاین اینجا عمه وحیدت و وندا اومدن.
با شنیدن اسماشون حالم بد شد.
-پدرجون ... میشه نیایم؟
- ن حتما باید بیاین
-پس خودم میام ... ستین امشب نیست
-همین ک گفتم
و بعدش گوشی رو قطع کرد
واای حالا چیکار کنم . امشب همه چی لو میره . اگه نرم ی بساطه اگه برم ی بساط .
خدایاااا کمکم کـــــــــــــــــن
.......
دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
Karlina
پاسخ
 سپاس شده توسط ρσєѕɪ ، Ɗєя_Mσηɗ ، یلدا 86 ، Sirvan10_a ، BIG-DARK ، شـــقآیــق ، *Aɴѕel* ، ♥Nastaran♥


[-]
به اشتراک گذاری/بوکمارک (نمایش همه)
google Facebook cloob Twitter
برای ارسال نظر وارد حساب کاربری خود شوید یا ثبت نام کنید
شما جهت ارسال نظر در مطلب نیازمند عضویت در این انجمن هستید
ایجاد حساب کاربری
ساخت یک حساب کاربری شخصی در انجمن ما. این کار بسیار آسان است!
یا
ورود
از قبل حساب کاربری دارید? از اینجا وارد شوید.

پیام‌های داخل این موضوع
RE: رمان | *سرنوشت*| - لــــــــــⓘلی - 05-04-2020، 20:52


پرش به انجمن:


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 3 مهمان