امتیاز موضوع:
  • 0 رأی - میانگین امتیازات: 0
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

یه کار خفن

#2
من:افرین خواهشا دست بردار میزنم میکشمت
رحیمی:بهتره تا اتفاقی نیوفتاده در برم
من:برو!!!!!!!!!!!!!!!
رحیمی:میرم فقط ی سوال داشتم
من:بگو
رحیمی:الناز تو................ ول کن اصلا الان میرم
من:بگو بببینم چی میگی و راستی منو با اسم کوچکم صدا نکن
رحیمی پسر دوست خانوادگیمون بود اسمش عباد بود از من ی سال بزرگ بود
خواهرش اسمش عسل ک من خیلی دوستش داشتم هر چند از من اولا خوشش نمیومد
عباد و عسل دو قلو بودن مادرشون 6 سال پیش بر اثر بیماری مرده بود حالا اونا با پدرشون زدنگی میکردن پسر خوشگلی بود همه ی دخترا دنبالش بودن اما هیچ وقت از دختری خوشش نیومده بود ما هم فقط دوست ساده بودیم
موهای بور داشت و چشمانی ابی بوکس کار میکرد و خیلی هم پولدار بود
..................
پاسخ
 سپاس شده توسط tamana m


[-]
به اشتراک گذاری/بوکمارک (نمایش همه)
google Facebook cloob Twitter
برای ارسال نظر وارد حساب کاربری خود شوید یا ثبت نام کنید
شما جهت ارسال نظر در مطلب نیازمند عضویت در این انجمن هستید
ایجاد حساب کاربری
ساخت یک حساب کاربری شخصی در انجمن ما. این کار بسیار آسان است!
یا
ورود
از قبل حساب کاربری دارید? از اینجا وارد شوید.

پیام‌های داخل این موضوع
یه کار خفن - tamana m - 14-03-2020، 18:23
RE: یه کار خفن - کــــــــــⓐرمَن - 16-03-2020، 14:57
RE: یه کار خفن - tamana m - 16-03-2020، 16:43
RE: یه کار خفن - ناتاشا1 - 16-03-2020، 15:02
RE: یه کار خفن - tamana m - 05-01-2021، 23:43


پرش به انجمن:


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 3 مهمان