دیالوگ های ماندگار و خنده دار باب اسفنجی

[کــــــــــⓐرمَن]

خچالتو قرض بگیرم
باب : مگه یخچال خودت چشه؟!

پاتریک : خالیه

آقای خرچنگ : تو اخراجی

پاتریک : اما اقای چرخنگ من که برای شما کار نمیکنم

آقای خرچنگ :  پس الان استخدام شدی

پاتریک : واقعا؟!

آقای خرچنگ : الان اخراجی

پاتریک : روز بدون باب اسفنجی خیلی خوش گذشت

آقای خرچنگ : آره خوب بود

پاتریک : بیابد یه روز بدون پاتریکم داشته باشیم!


پاتریک : یه روز یه اسفنج بود که خیلی زشت بود . اینقدر زشت بود که همه از زشتی اون مردن پایان.

باب اسفنجی : بیاید بریم سراغ اختاپوس بعدشم با هم میریم شکار عروس دریایی

پاتریک : اما اون که مارو دوس نداره

باب اسفنجی : دوستمون داره اما خودشم هنوز نمیدونه

تصاوير جديد زيباسازی وبلاگ , سايت پيچك » بخش تصاوير زيباسازی » سری ششم دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
http://www.pichak.net كليك كنيد

باب اسفنجی : در چه روزی هستیم ؟!

پاتریک : امروز

باب اسفنجی : عالیه روز مورد علاقه من

باب : پاتریک صدامو میشنوی

پاتریک : نه اینجا خیلی تاریکه

اختاپوس : حیف باب اسفنجی اینجا نیس تا از نبودن خودش لذت ببره

پاتریک : یه هواپیما از جنس طلا میخریم

باب : پاتریک،یه هواپیما از جنس طلا نمی تونه پرواز کنه

پاتریک : ما دیگه پولداریم قانون فیزیک رو ما اثر نداره

باب اسفنجی : من زشتم به هیچ دردی نمیخورم

پاتریک : اتفاقا به درد میخوری باعث میشی دیگران نصبت به خودشون حس بهتری داشته باشن
باب اسفنجی : وقتی من نیستم تو معمولا چکار میکنی؟

پاتریک : صبر میکنم تا تو برگردی
پاتریک : اگه نمیتونم دوستت باشم حداقل بذار یادگاری نگهت دارم

.