امتیاز موضوع:
  • 9 رأی - میانگین امتیازات: 3.89
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

یـه داســتان واقعـی از یه دختر مجرد از زبان خودش ....... خیلی غمگینه

#83
[quote='sϻσκε ϐσψ' pid='2469529' dateline='1411123946']
[align=center]یـه داســتان واقعـی از یه دختر مجرد از زبان خودش .......

من یک دخترم. 26 سالمه و در یکی از شهرهای کوچک ایران با مادر و پدرم زندگی می کنم. از بچگی احساس می کردم که مادرم بین من و خواهر کوچکترم فرق می ذاره. خواهرم تنها دو سال از من کوچکتر بود. احساس بدی بهم دست میداد هر موقع که بی توجهی های مادرم را میدیدم، انگار من اصلا براش مهم نیستم. درعوض به خواهرم همیشه توجه خاصی داشت. از رفتاراش دلسرد شدم. همیشه این سوال رو از خودم می پرسم: چرا مادرم من رو دوست نداره؟ من که دختر بدی نیستم.
وقتی از مادرم می پرسیدم «کدوم بچشو بیشتر دوست داره»، انگشتهای دستش رو نشونم می داد و می گفت «فرقی که ندارن، هر کدومش رو ببرن، درد می گیره.» اما حرفای مادرم به دل نمی نشست. چون اونی که چشمام میدید با اونی که میشنیدم از زمین تا آسمون فرق داشت. بی توجهی مادرم روز به روز آزاردهنده تر می شد. آخه خواهرم چی داره که من ندارم؟
یعنی من حسود شدم!؟ خدایا یعنی من آدم حسودی شدم یا تقصیر مادرمه؟ مادرم خواهر کوچکترم رو خیلی زود شوهر داد. قبل از اینکه من ازدواج کنم.
حسم راست می گفت. مادرم اصلا دوستم نداشت....
هنوز مجردم. یکی هم که میاد خواستگاریم وقتی تحقیق می کنه و می فهمه که خواهر کوچکترم زودتر ازدواج کرده، دو دل میشه، شک می کنه و پا پس میکشه. انگار جنایتی مرتکب شدم!
با هر خواستگار، خودم رو بدبخت تر از قبل می دیدم. افسرده و گوشه گیر شدم. از اعضای خانوادم متنفرم. اونها را دشمن خودم می دونم. دیگه بهشون اعتماد ندارم.
کارهای مادرم باعث شد راه زندگیم عوض بشه. دیگه نه روزه می گیرم و نه نماز می خونم. آخ مادر! کاش فقط یک بار، من رو مثل خواهرم در آغوش می گرفتی. اونوقت شاید اینقدر دنیا و آخرتم تباه نمی شد. کاش یک بار با من جدیتر حرف می زدی. کاش کمی نصیحتم می کردی و کمی هم به حرفهام گوش می کردی...
... الان کجا قرار گرفتم: دوست پسر دارم. فیلم سکس نگاه می کنم. بعضی وقتها خود ارضایی می کنم.... اگه زودتر ا
پاسخ


[-]
به اشتراک گذاری/بوکمارک (نمایش همه)
google Facebook cloob Twitter
برای ارسال نظر وارد حساب کاربری خود شوید یا ثبت نام کنید
شما جهت ارسال نظر در مطلب نیازمند عضویت در این انجمن هستید
ایجاد حساب کاربری
ساخت یک حساب کاربری شخصی در انجمن ما. این کار بسیار آسان است!
یا
ورود
از قبل حساب کاربری دارید? از اینجا وارد شوید.

پیام‌های داخل این موضوع
RE: یـه داســتان واقعـی از یه دختر مجرد از زبان خودش ....... خیلی غمگینه - سامی* - 31-12-2018، 21:20

موضوعات مرتبط با این موضوع...
Rainbow یه رمان خیلی قشنگ.نخونی نصف عمرت فناست
  داستان عاشقی یک پسر خیلی قشنگه(تکراری نیست)
  داستان کوتاه دختر هوس باز(خیلی قشنگه)
Heart رمان بغض کهنه" خیلی قشنگه"
  رمان خیلی غمگین و عاشقانه اکسو ( زخم عاشقی) .حتما بخون :(
  مقاله‌ ای درباره‌ی نحوه استفاده زبان بدن در شخصیت‌پردازی و رمان‌نویسی!
  جلد 2 خاطرات روزانه یه دختر دیوونه
  وب ناول *نفرین زیبا*عاشقانه و طنز(ترجمه خودم)خیلی قشنگه از دستش ندید/
Video دروغ يك دختر...
  عشقی عجیب امـا واقعـی!

پرش به انجمن:


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 3 مهمان