خب ای بچه زرنگ و باهوش ؛ بگو ببینم از اینکه این موجودات افسانه ای فقط در نواحی جنگلی انبوه و ارتفاعات دیده می شن و در نواحی پست و خشک دیده نمی شن چه نتیجه ای می شه گرفت؟ هوم؟
یک آدم باهوش با یک سرچ توی مغزش و اطلاعاتی که در طول عمرش یاد گرفته متوجه می شه که این توهم ها و دیدن این موجودات ناشی از نرسیدن اکسیژن کافی به مغزه! چطور؟
در نواحی جنگلی شب ها درخت ها اکسیژن هوا رو می گیرند و دی اکسید کربن می دن. یعنی برعکس روز عمل میکنند. بخاطر همین کسانی که شب ها زیر درخت بخوابن دچار بختک می شن و موقع خواب حس خفتگی و تنگی نفس بهشون دست می ده. قدیم تصور بر این بود که این افراد رو جن ها یا یک سری موجودات ماورائی اذیت می کنن.
در نواحی مرتفع هم فشار هوا کم می شه و میزان اکسیزن هوا پایین می یاد. یعنی هر چی ارتفاع از سطح دریا بیشتر بشه میزان غلظت هوا کمتر می شه و اکسیژن هم در نتیجه اون در هوا پایین می یاد و به همین دلیل مغز دچار توهم و خیالات باطل می شه.
می بینید علم چقدر خوب می تونه دنیای اسرار و عجایب رو برای ما بی رنگ و بو کنه.
اما خب ما آدم ها همیشه افسانه ها رو دوست داریم. چون افسانه ها و هنر و تخیل به احساس ما نیرو می دن و باعث می شن که حس معنویت و معنا کسب بکنیم و بتونیم دنیایی رو که معمولا خشن هست لطیف تر حس کنیم تا بتونه قابل تحمل بشه.
در حقیقت ما از جهان مادی که در حالت عادی معنا در دل خودش نداره معنا و هنر و خیال و افسانه تولید میکنیم و این ویژگی منحصر بفرد بشر نسبت به تمام موجودات دیگه است.
یک آدم باهوش با یک سرچ توی مغزش و اطلاعاتی که در طول عمرش یاد گرفته متوجه می شه که این توهم ها و دیدن این موجودات ناشی از نرسیدن اکسیژن کافی به مغزه! چطور؟
در نواحی جنگلی شب ها درخت ها اکسیژن هوا رو می گیرند و دی اکسید کربن می دن. یعنی برعکس روز عمل میکنند. بخاطر همین کسانی که شب ها زیر درخت بخوابن دچار بختک می شن و موقع خواب حس خفتگی و تنگی نفس بهشون دست می ده. قدیم تصور بر این بود که این افراد رو جن ها یا یک سری موجودات ماورائی اذیت می کنن.
در نواحی مرتفع هم فشار هوا کم می شه و میزان اکسیزن هوا پایین می یاد. یعنی هر چی ارتفاع از سطح دریا بیشتر بشه میزان غلظت هوا کمتر می شه و اکسیژن هم در نتیجه اون در هوا پایین می یاد و به همین دلیل مغز دچار توهم و خیالات باطل می شه.
می بینید علم چقدر خوب می تونه دنیای اسرار و عجایب رو برای ما بی رنگ و بو کنه.
اما خب ما آدم ها همیشه افسانه ها رو دوست داریم. چون افسانه ها و هنر و تخیل به احساس ما نیرو می دن و باعث می شن که حس معنویت و معنا کسب بکنیم و بتونیم دنیایی رو که معمولا خشن هست لطیف تر حس کنیم تا بتونه قابل تحمل بشه.
در حقیقت ما از جهان مادی که در حالت عادی معنا در دل خودش نداره معنا و هنر و خیال و افسانه تولید میکنیم و این ویژگی منحصر بفرد بشر نسبت به تمام موجودات دیگه است.