13-09-2015، 17:53
افسانه ی خسرو و شیرین از مشهورترین منظومه های عاشقانه ی فارسی است. خسرو، این آخرین پادشاه مقتدر ساسانی با داشتن سه هزار زن در شبستانش چطور گرفتار عشق شیرین شد؟ از آنچه در واقع گذشته خبر موثقی نداریم. این که شیرین شاهزاده ای ارمنی بوده یا زنی هر جایی ساکن مداین؛ کسی خبر ندارد. فقط همین را می دانیم که شیرین شخصیت صاحب نفوذ در دربار ساسانی بوده تا بدان حد که قصد داشته پسرش «مردانشاه» را به ولایت عهدی خسرو منصوب کند.
پیش از نظامی داستان عشق خسرو و شیرین در کتاب های تاریخی روایت شده. هم چنین این حکایت عاشقانه در شاهنامه فردوسی آمده است. اما نه چنان که نظامی آن را روایت کرده است. در شاهنامه اثری از «فرهاد» نیست. فردوسی نظر خوشی به شیرین ندارد. اما در روایت نظامی او زنی نجیب مستقل و عاشق پیشه است که در نظر شاعر مقام والایی دارد.
شش قرن پس از مرگ خسرو پرویز نظامی این داستان را چنان رنگین و زیبا روایت می کند که پس از او منظومه های بسیاری از داستان عشق خسرو و شیرین در ادبیات فارسی سروده می شود. از مشهورترین شاعرانی که پس از نظامی به این داستان پرداخته اند می توان به امیرخسرو دهلوی، وحشی بافقی و وصال شیرازی اشاره کرد.
روایت نظامی از این داستان این طور آغاز می شود: شاپور ندیم خسرو که نقاشی ماهر و چیره دست است از دختری به نام شیرین برای خسرو می گوید چنان که خسرو ناخواسته به دام عشق شیرین می افتد. در داستان نظامی شیرین شاهزاده ای ارمنی است.
شاپور مأمور می شود تا شیرین را پیدا کند و او را نزد خسرو بیاورد. شاپور که سخنوری خوش بیان است شیرین را نادیده به عشق خسرو گرفتار می کند. پس از آن شیرین به جستجوی خسرو راهی مداین می شود.
در این میان اوضاع امپراتوری ساسانی به سامان نیست. «هرمزد» پادشاه ایران به پسرش خسرو بد گمان است. خسرو به دستور پدر زندانی می شود اما به کمک وزیر رهایی می یابد. شیرین راهی مداین می شود اما از خسرو خبری نیست. او از اقامت در قصر دلگیر می شود.
از دیگر سو خسرو راهی دیار ارمن می شود و با استقبال عمه شیرین که فرمانروای ارمنستان است روبرو می شود. شاپور به امر خسرو شیرین را به ارمنستان باز می گرداند. خسرو و شیرین با یکدیگر در ارمن ملاقات می کنند. در این میان اوضاع ایران رو به آشوب است. بهرام چوبین مردم را به شورش وا داشته و ادعای پادشاهی می کند. شیرین که دختری عفیف است خسرو را از کامجویی منع می کند و او را به پس گرفتن تاج و تخت وا می دارد.
در همین اوضاع، عمه شیرین می میرد و پس از او شیرین به فرمانروایی ارمنستان می رسد... در این میان ماجراهای بسیاری رخ می دهد از جمله ورود فرهاد به قصه، عشرت طلبی خسرو با دختری اصفهانی به نام «شکر»... این ماجراها می گذرند تا عاقبت شیرین و خسرو با هم ازدواج می کنند. این داستان سرانجام خوشی ندارد. «شیرویه» پسر بدنهاد خسرو پدرش را می کشد و به تخت پادشاهی می نشیند و از شیرین تقاضای ازدواج می کند. اما شیرین در مراسم خاکسپاری خسرو دشنه ای در دلش فرو می کند و در کنار همسر جان می سپارد....
نسخه های خسرو و شیرین
خسرو و شیرین، تصحیح: وحید دستگردی، نشر قطره، چاپ دوازدهم 1390
(این کتاب با همین تصحیح توسط ناشران مختلف منتشر شده است)
گزیده خسرو و شیرین، تلخیص مقدمه و تعلیقات: عبدالمحمد آیتی، انتشارات علمی و فرهنگی ، چاپ اول 1367
دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
پیش از نظامی داستان عشق خسرو و شیرین در کتاب های تاریخی روایت شده. هم چنین این حکایت عاشقانه در شاهنامه فردوسی آمده است. اما نه چنان که نظامی آن را روایت کرده است. در شاهنامه اثری از «فرهاد» نیست. فردوسی نظر خوشی به شیرین ندارد. اما در روایت نظامی او زنی نجیب مستقل و عاشق پیشه است که در نظر شاعر مقام والایی دارد.
شش قرن پس از مرگ خسرو پرویز نظامی این داستان را چنان رنگین و زیبا روایت می کند که پس از او منظومه های بسیاری از داستان عشق خسرو و شیرین در ادبیات فارسی سروده می شود. از مشهورترین شاعرانی که پس از نظامی به این داستان پرداخته اند می توان به امیرخسرو دهلوی، وحشی بافقی و وصال شیرازی اشاره کرد.
دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
روایت نظامی از این داستان این طور آغاز می شود: شاپور ندیم خسرو که نقاشی ماهر و چیره دست است از دختری به نام شیرین برای خسرو می گوید چنان که خسرو ناخواسته به دام عشق شیرین می افتد. در داستان نظامی شیرین شاهزاده ای ارمنی است.
شاپور مأمور می شود تا شیرین را پیدا کند و او را نزد خسرو بیاورد. شاپور که سخنوری خوش بیان است شیرین را نادیده به عشق خسرو گرفتار می کند. پس از آن شیرین به جستجوی خسرو راهی مداین می شود.
در این میان اوضاع امپراتوری ساسانی به سامان نیست. «هرمزد» پادشاه ایران به پسرش خسرو بد گمان است. خسرو به دستور پدر زندانی می شود اما به کمک وزیر رهایی می یابد. شیرین راهی مداین می شود اما از خسرو خبری نیست. او از اقامت در قصر دلگیر می شود.
از دیگر سو خسرو راهی دیار ارمن می شود و با استقبال عمه شیرین که فرمانروای ارمنستان است روبرو می شود. شاپور به امر خسرو شیرین را به ارمنستان باز می گرداند. خسرو و شیرین با یکدیگر در ارمن ملاقات می کنند. در این میان اوضاع ایران رو به آشوب است. بهرام چوبین مردم را به شورش وا داشته و ادعای پادشاهی می کند. شیرین که دختری عفیف است خسرو را از کامجویی منع می کند و او را به پس گرفتن تاج و تخت وا می دارد.
دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
در همین اوضاع، عمه شیرین می میرد و پس از او شیرین به فرمانروایی ارمنستان می رسد... در این میان ماجراهای بسیاری رخ می دهد از جمله ورود فرهاد به قصه، عشرت طلبی خسرو با دختری اصفهانی به نام «شکر»... این ماجراها می گذرند تا عاقبت شیرین و خسرو با هم ازدواج می کنند. این داستان سرانجام خوشی ندارد. «شیرویه» پسر بدنهاد خسرو پدرش را می کشد و به تخت پادشاهی می نشیند و از شیرین تقاضای ازدواج می کند. اما شیرین در مراسم خاکسپاری خسرو دشنه ای در دلش فرو می کند و در کنار همسر جان می سپارد....
فلک جز عشق محرابی ندارد
جهان بی خاک عشق آبی ندارد
غلام عشق شو کاندیشه این است
همه صاحبدلان را پیشه این است
کسی کز عشق خالی شد، فسرده است
گرش صد جان بود بی عشق مرده است
ز سوز عشق بهتر در جهان چیست؟
که بی او گل نخدید ابر نگرسیت
چو من بی عشق خود جان را ندیدم
دلی بفروختم جانی خریدم
به عشق آفاق را پردود کردم
خرد را چشم خواب آلود کردم
کمر بستم به عشق این داستان را
صلای عشق در دادم جهان را
جهان بی خاک عشق آبی ندارد
غلام عشق شو کاندیشه این است
همه صاحبدلان را پیشه این است
کسی کز عشق خالی شد، فسرده است
گرش صد جان بود بی عشق مرده است
ز سوز عشق بهتر در جهان چیست؟
که بی او گل نخدید ابر نگرسیت
چو من بی عشق خود جان را ندیدم
دلی بفروختم جانی خریدم
به عشق آفاق را پردود کردم
خرد را چشم خواب آلود کردم
کمر بستم به عشق این داستان را
صلای عشق در دادم جهان را
دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
نسخه های خسرو و شیرین
خسرو و شیرین، تصحیح: وحید دستگردی، نشر قطره، چاپ دوازدهم 1390
(این کتاب با همین تصحیح توسط ناشران مختلف منتشر شده است)
گزیده خسرو و شیرین، تلخیص مقدمه و تعلیقات: عبدالمحمد آیتی، انتشارات علمی و فرهنگی ، چاپ اول 1367