31-08-2017، 23:13
خب داستان من اونجوری شرو شد که نوجوونی شرو شد.یه روز رفتم جلو آیینه و گفتم او مای گاد این خوشگله کیه که من میبینم؟و از اونجا بود که عاشق خودم شدم با همه نقص های قیافم و اخلاقم.عاشق خودم شدم و نزاشتم کسی منو خراب کنه عاشق خودم شدم و همراه عشق دومم که دوستم باشه مثل هر دختر نوجوون دیگه ای عاشق ماجراجویی و تجربه چیزهای جدیدیم.این بهترین اولین و آخرین عشقیه که من تجربه کردم<3<3<3