26-08-2015، 20:32
قسمت هفتــم :
قلقله و لین
معناي قلقله
قلقله در لغت، به معناي «اضطراب، جُنبش» ميباشد، و در اصطلاح، عبارت است از «آزاد نمودن صداي حرف در هنگام سكون».
حروف قلقله
حروف قلقله عبارتنداز «ب ـ ج ـ د ـ ط ـ ق» كه در عبارت «قُطْبُ جَدّ» گرد آمدهاند.
در حالت سكون (اعم از اينكه ذاتي باشد يا عارضي)، صداي حرف كاملا متوقّف ميگردد و تنها راه تلفّظ، آزاد نمودن صداي آنها است.
صداي ايجاد شده بيشتر ميل به فتحه دارد.
قلقلهاي كه در آخر كلمه و هنگام وقف پديد آيد، آشكارتر از موردي است كه در وسط كلمه باشد و چنانچه مشدّد نيز باشد قلقله از حالت قبل هم آشكارتر ميباشد و بايد در قلقلة غير مشدّد دقت نمود كه به صورت مشدّد تلفّظ نشود.
تمرين
(ق): خَلَقْنا ـ نَقْتَبِسْ ـ فَواقٍ (فَواقْ) ـ اَلْحَريقِ (اَلْحَريقْ) بِالحَقَّ (بِالْحَقّْ) ـ تَنْشَقُّ (تَنْشَقّْ).
(ط): يَطْمَعُ ـ وَلا تُشْطِطْ ـ لُوطٍ (لُوطْ) ـ مُحيطٌ (مُحيطْ).
(ب): يُبْصِرُونَ ـ اِبْراهيمَ ـ وَاكْتُبْ ـ مُريبٍ (مُريبْ) ـ تَبَّ (تَبّْ) ـ اَلْجُبِّ (الْجُبّْ).
(ج): تَجْري ـ مُجْرِمُونَ ـ فَاخْرُجْ ـ بَهيجٍ (بَهيجْ) ـ وَالْحِجِّ (وَالْحَجّْ) ـ حآدَّ (حآدّْ).
(د): لِيُدْحِضُوا ـ اَرَدْنا ـ لَمْ يَلِدْ وَلَمْ يُولَدْ ـ لَكَنُودٌ ـ (لَكَنُودْ) نُمِدُّ (نُمِدّْ) ـ نَعٌدُّ (نَعُدّْ).
معناي لين
لين در لغت، به معناي «نرمي» (ضد خشونت) ميباشد، و در اصطلاح، عبارت است از «به نرمي ادا شدن حرف».
دو حرف واو ساكن ما قبل مفتوح و ياء ساكن ماقبل مفتوح را كه به نرمي اداء ميشوند «حروف لين» نامند و بايد دقت نمود كه فتحة ما قبل آنها كاملاً واضح و آشكار شده و ميل به ضمّه و كسره پيدا نكند.
تمرين:
يَوْمِهِمْ ـ قَوْمَنا ـ حَوْلَهُ ـ فَاخْشَوْا ـ سَوْفَ ـ يُحَلَّوْنَ ـ كَيْفَ ـ لِكَيْلا ـ اَيْديهِمْ ـ عَلَيْهِمْ ـ كامِلَيْنِ ـ اُنْثَيَيْنِ.
معناي قلقله
قلقله در لغت، به معناي «اضطراب، جُنبش» ميباشد، و در اصطلاح، عبارت است از «آزاد نمودن صداي حرف در هنگام سكون».
حروف قلقله
حروف قلقله عبارتنداز «ب ـ ج ـ د ـ ط ـ ق» كه در عبارت «قُطْبُ جَدّ» گرد آمدهاند.
در حالت سكون (اعم از اينكه ذاتي باشد يا عارضي)، صداي حرف كاملا متوقّف ميگردد و تنها راه تلفّظ، آزاد نمودن صداي آنها است.
صداي ايجاد شده بيشتر ميل به فتحه دارد.
قلقلهاي كه در آخر كلمه و هنگام وقف پديد آيد، آشكارتر از موردي است كه در وسط كلمه باشد و چنانچه مشدّد نيز باشد قلقله از حالت قبل هم آشكارتر ميباشد و بايد در قلقلة غير مشدّد دقت نمود كه به صورت مشدّد تلفّظ نشود.
تمرين
(ق): خَلَقْنا ـ نَقْتَبِسْ ـ فَواقٍ (فَواقْ) ـ اَلْحَريقِ (اَلْحَريقْ) بِالحَقَّ (بِالْحَقّْ) ـ تَنْشَقُّ (تَنْشَقّْ).
(ط): يَطْمَعُ ـ وَلا تُشْطِطْ ـ لُوطٍ (لُوطْ) ـ مُحيطٌ (مُحيطْ).
(ب): يُبْصِرُونَ ـ اِبْراهيمَ ـ وَاكْتُبْ ـ مُريبٍ (مُريبْ) ـ تَبَّ (تَبّْ) ـ اَلْجُبِّ (الْجُبّْ).
(ج): تَجْري ـ مُجْرِمُونَ ـ فَاخْرُجْ ـ بَهيجٍ (بَهيجْ) ـ وَالْحِجِّ (وَالْحَجّْ) ـ حآدَّ (حآدّْ).
(د): لِيُدْحِضُوا ـ اَرَدْنا ـ لَمْ يَلِدْ وَلَمْ يُولَدْ ـ لَكَنُودٌ ـ (لَكَنُودْ) نُمِدُّ (نُمِدّْ) ـ نَعٌدُّ (نَعُدّْ).
معناي لين
لين در لغت، به معناي «نرمي» (ضد خشونت) ميباشد، و در اصطلاح، عبارت است از «به نرمي ادا شدن حرف».
دو حرف واو ساكن ما قبل مفتوح و ياء ساكن ماقبل مفتوح را كه به نرمي اداء ميشوند «حروف لين» نامند و بايد دقت نمود كه فتحة ما قبل آنها كاملاً واضح و آشكار شده و ميل به ضمّه و كسره پيدا نكند.
تمرين:
يَوْمِهِمْ ـ قَوْمَنا ـ حَوْلَهُ ـ فَاخْشَوْا ـ سَوْفَ ـ يُحَلَّوْنَ ـ كَيْفَ ـ لِكَيْلا ـ اَيْديهِمْ ـ عَلَيْهِمْ ـ كامِلَيْنِ ـ اُنْثَيَيْنِ.