اخطار‌های زیر رخ داد:
Warning [2] count(): Parameter must be an array or an object that implements Countable - Line: 865 - File: showthread.php PHP 7.4.33 (Linux)
File Line Function
/showthread.php 865 errorHandler->error




 


امتیاز موضوع:
  • 0 رأی - میانگین امتیازات: 0
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

آموزش تجویـد

#1
سلـام دوستان ..

در این موضوع به چند نکته تجویدی میپردازیم :

(1) چند نكته تجویدی

(2) وقف و ابتداء

(3) نون ساكن و تنوین


(4) میم ساكن

(5) مد و قصر

(6) ادغام

(7) قلقله و لین

(8) تفخیم و ترقیق


(9) تلفّظ حروف عربی


(10) استعلاء و استفال

(11) آموزش تجويد - مقدمه

(12) تجوید و الفبای عرب

بخـش اول ..چند نکته تجویدی:

1ـ موارد «سكت» در قرآن
سكت يعني قطع صوت در زماني كوتاه بدون تجديد نفس.

در چهار مورد از قرآن «سكت» وجود دارد، و علامت آن «س» كوچك مي‌باشد.


الف: وَلَمْ يَجْعَلْ لَهُ عِوَجاً (س) قَيَّماً لِيُنٌذِرَ (كهف، 2ـ1).

لازم به يادسپاري است كه روش انجام سكت مانند روش انجام وقف مي‌باشد (بدون تجديد نفس) لذا مورد فوق در هنگام سكت «عِوَجا (س) قَيِّماً» خوانده مي‌شود.

ب: مَنْ بَعَثَنا مِنْ مَرْقَدِنا س هذا ما وَعَدَ الرَّحْمنَ (يس، 52).

ج: وَ قيلَ مَنْ (س) راقٍ (قيامة، 27).

د: كَلاّ بَلْ (س) رانَ عَلي قُلُوبِهِمْ (مطفّفين، 14).


لازم به يادسپاري است كه در مورد اوّل و دوّم، سكت وقتي پيش مي‌آيد كه روي كلمات «عِوَجاً و مَرْقَدِنا» وقف نگردد و به وصل خوانده شوند.

2ـ موارد «هاء‌سكت» در قرآن

هاء سكت، هاء ساكني است كه جهت حفظ حركت حرف آخر و توازن آيات آمده، و تنها در هفت كلمة قرآن مي‌باشد. 

لَمْ يَتَسَنَّهْ (بقره ـ 259)



اِقْتَدِهْ (انعام ـ 89)



كِتابِيَهْ ـ حِسابِيَهْ ـ مالِيَهْ ـ سُلْطانِيَهْ (الحاقّه ـ 29 ـ 19).



ماهِيَهْ (قارعة ـ 10).

3ـ عدم تلفّظ «الف مدّي» در حال وصل

الف مدّي كلمات ذيل در حالت وصل خوانده نمي‌شود.

اَنَا (در هر جاي قرآن). 


لكِنَّا (كهف، 38).



الظُّنُونَا ـ الرَّسُولاَ ـ السَّبيلاَ (احزاب، 10 ـ 66 ـ 67).



قَواريرَا (دهر، 15، اولين مورد)



سَلاسِلاَ (دهر، 3) اين مورد را بدون الف نيز مي‌توان وقف كرد.

هاء ضمير

با هاء‌ ضمير و موارد اشباع و عدم اشباع آن در جزوة روخواني قرآن آشنا شديد در اينجا به چند نكته توجّه فرماييد:


الف: هاء ضمير در «يَرْضَهُ لَكُمْ» (زمر، 7) اشباع نمي‌گردد.

ب: هاء ضمير در «فيِه مُهاناً» (فرقان، 69) اشباع مي‌شود.

ج: حرف هاء در «ما نَفْقَهُ كَثيراً» (هود، 90) ذاتي است و اشباع نمي‌شود.

5ـ چند نكتة ديگر

الف: در كلمة «بِئسَ الْاسْمُ» (حجرات، 11) پس از حذف همزة وصل «اسْم» چون دو حرف ساكن (لْـ، سْ) كنار يكديگر واقع گرديده‌اند، جهت امكان تلفّظ، «لام» را مكسور مي‌خوانند و «بِئْسَ لِسْمُ» خوانده مي‌شود.

ب: كلمة «مَجْريها» (هود، 41) امالة تامّه مي‌شود كه بايد فتحة «راء» ميل به كسره و الف ميل به ياء داده شود و حرف راء ترقيق شده و الف به صورت كسرة فارسي تلفّظ گردد.


ج: در كلمة «ءَاَعْجَمِيٌّ» (فصلت، 43) همزة دوّم تسهيل مي‌گردد كه بايد آن را بين همزه و الف تلفّظ كرد، به عبارت ديگر بايد از تيزي و سنگيني و شدّت همزه صرف نظر نمود.

د: در كلمة «لا تَاْمَنّا» (يوسف، 11) كه در اصل «لا تَاْمَنُنا» بوده و ادغام كبير صورت گرفته در هنگام تلفّظ نون مشدّد، لبها را به صورت غنچه جمع مي‌كنند تا اشاره به ضمّه‌اي شود كه در اصل وجود داشته و اين عمل را «اشمام» گويند. 

در پايان از خداوند متعال موفقيّت شما را در امر تعليم و تعلّم قرآن كريم خواهانيم.


___


بخش دوم ..وقف و ابتداء:

معناي وقف

وقف در لغت، به معناي «باز داشتن، درنگ كردن» مي‌باشد، و در اصطلاح، عبارت است از «قطع صوت در هنگام قراءت براي تازه كردن نفس و سپس ادامه قرائت» (كه ابتداء ناميده مي‌شود.)


روش وقف در كلمات قرآن


در هنگام وقف تغييراتي در آخر كلمات به شرح ذيل داده مي‌شود:

1ـ كلماتي كه با تاء گرد (ة) ختم شده است با هر حركتي كه باشند تبديل به هاء ساكن (هْ) مي‌شود، مانند:

(تُقيهْ) ـ زَكوةِ (زَكوهْ) ـ مَرَّةٍ (مَرَّهْ).


كلماتي كه با تاء كشيده (ت) نوشته شده است فقط ساكن مي‌شود، مانند:


رَحْمَتُ (رَحْمَتْ) ـ سُنَّتَ (سُنَّتْ) ـ نِعْمَتَ (نِعْمَتْ).

2ـ تنوين كلمات منصوب، تبديل به الف مدّي مي‌شود، مانند:

رَحيماً (رَحيما) ـ ماءً (ماءا) ـ هُديً (هُدي)

3ـ بقيّه كلمات، ساكن مي‌گردد، مانند:

يَقْتُلُونَ (يَقْتُلُونْ) ـ فَاتَّقُونِ (فَاتَّقُونْ) ـ نَسْتَعينُ (نَسْتَعينْ) ـ هُوَ (هُو) ـ مُسْتَقيمٍ (مُسْتَقيمْ) ـ نَهَرٌ (نَهَرْ) ـ‌ هِيَ (هي)

مورد اوّل و دوّم، وقفِ به ابدال و سوّمين مورد، وقف به اسكان نام دارد.

لازم به يادسپاري است كلماتي كه در آخر آنها «الف، واو، ياء مدّي» مي‌باشد در هنگام وقف تغييري در آنها داده نمي‌شود، مانند:

كَلاّ ـ يُدْعي ـ رَبّي ـ كُلُوا

اقسام وقف

وقف بر دو نوع است: اختياري، اضطراري


1ـ وقف اختياري: وقفي است كه به اراده و تشخيص صورت گيرد كه طبعاً بايد كلام تمام باشد و بر سه قسم است: تامّ، كافي ـ حَسَن.

وقف تامّ: وقفي است كه كلام از نظر لفظ (دستور زبان) و معني كامل بوده و به ما بعد بستگي نداشته باشد، مانند وقف بر «وَ اُولئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ» و ابتداء از «اِنَّ الَّذينَ كَفَرُوا...».



وقف كافي: وقفي است كه كلام از نظر لفظ كامل ولي از جهت معني ارتباط به ما بعد داشته باشد، مانند وقف بر «رَبَّنا تَقَبَّلْ مِنّا» و ابتداء از «اِنَّكَ اَنْتَ السَّميعُ الْعَليمُ».


وقف حسن: وقفي است كه كلام از نظر معني كامل و از نظر لفظ ناقص باشد بدين صورت كه عبارت دوّم از نظر دستور زبان به عبارت اوّل بستگي دارد، اين نوع وقف را چون تغييري در معناي كلام نمي‌دهد حَسَن ناميده‌اند ولي ابتداء از ما بعد جايز نمي‌باشد، مانند وقف بر «اَلْحَمْدُ لِلّهِ» و ابتداء از «رَبِّ الْعالَمينَ». 

2ـ وقف اضطراري: وقفي است كه به سبب اتمام نفس، عطسه، سرفه، فراموشي آيه و غيره در موردي كه كلام از نظر لفظ و معني هر دو ناقص بوده اتّفاق مي‌افتد و به آن وقف قبيح نيز مي‌گويند كه لازم است از محلّ مناسب ما قبل، ابتدا 
شود.


ابتداء

ابتداء هميشه اختياري است و بايد از محلّي ابتدا نمود كه داراي معني مستقلّ و رساننده مقصود باشد و اين نكته بايد در نظر باشد كه با توجّه به شرايط نَفَس و طولاني بودن آيه از بهترين محلّ ممكن ابتدا شود.

تمرين

صَلوةَ ـ سَنَةٍ ـ رَشَداً ـ ذَكَرَهُ ـ هِيَ ـ سَماءً ـ لِلْعالَمينَ ـ رَحْمَتُ ـ فِي الْقُبُورِ ـ مِنْ خَوْفٍ


علامات وقف

چون شناختن محلّ‌هاي وقف و ابتداء بستگي به آموزش زبان عربي دارد و معمول مردم با آن آشنايي ندارند، لذا براي شناسايي موارد آن، علامتهايي مقّرر گرديده تا در هنگام تلاوت قرآن، بدانها توجّه شده و خللي در معناي آيات پديد نيايد.



نخستين شخصي كه اين علامتها را وضع كرد علامّه سجاوندي بود لذا آن علامتها به رموز سجاوندي مشهور گرديد.

بعد از علاّمه سجاوندي، علامتهاي ديگري وضع گرديد، كثرت علامتها باعث سردرگمي قاريان قرآن مي‌شد لذا علماي مصر به منظور اتّحاد و اتّفاق رموز وقف، علامتهاي ذيل را انتخاب كردند كه به توضيح آنها مي‌پردازيم.

(م): علامت وقف لازم است كه اگر به وصل خوانده شود بيم تغيير معني مي‌رود، مانند:


اِنَّما يَسْتَجيبُ الَّذينَ يَسْمَعُونَ (م) وَالْمَوْتي يَبْعَثُهُمُ اللهُ ثُمَّ اِلَيْهِ يُرْجَعُونَ.

(لا): نشانة عدم جواز وقف است كه اگر اضطراراً در اين محلّ وقف شود بايد از محل مناسب ما قبل، ابتدا كرد، مانند:



وَلَئِنِ اتّبَعْتَ اَهْوائَهُمْ بَعْدَ الَّذي جاءَكَ مِنَ الْعِلْمِ (لا) ما لَكَ مِنَ اللهِ مِنْ وَلِيِّ وَلا نَصيرٍ.



لازم به به يادسپاري است كه اين علامت در مورد وقف حسن نيز به كار مي‌رود تا بدان توّجه شده و در صورت وقف، از ما بعد ابتدا ننمايند.



(ج): علامت وقف جايز مي‌باشد كه در اين مورد، وقف و وصل يكسان است، مانند:



نَحْنُ نَقُصُّ عَلَيْكَ نَبَاَهُمْ بِالْحَقِّ (ج) اِنّهُمْ فِتْيَةٌ امَنُوا بِرَبِّهِمْ وَزِدْنا هُمْ هُديً



(قلَي): نشانه جواز وقف است و اشاره به اين كه وقف بهتر از وصل مي‌باشد.



در بعضي از قرآنها به جاي آن از علامت «ط» استفاده مي‌كنند كه به معني وقف مطلق آمده است يعني وقف بر اين كلمه و ابتداء از ما بعد مطلقاً خوب است، مانند:



«وَ نَحْنُ نُسَبِّحُ بِحَمْدِكَ وَ نُقَدِّسُ لَكَ (قلي) قالَ إِنِّي أَعْلَمُ ما لا تَعْلَمُونَ»



(صلي): علامت وقف جايز و اشاره به اين كه وصل بهتر از وقف است و ابتدا از مابعد نيز مانعي ندارد.



در برخي از قرآنها به جاي آن از علامت (ز) استفاده مي‌كنند،مانند:



اُولئِكَ عَلي هُديً مِنْ رَبَّهِمْ (صلي) وَاُولئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ.



(:. :.) نشانة وقف مُعانقه است كه بر روي دو كلمة نزديك به هم قرار مي‌گيرد و نبايد روي هر دو محلّ وقف شود، مانند:



ذلِكَ الْكِتابُ لارَيبَ :. فيهِ :. هُديً لِلْمُتَّقينَ.



- نكاتي چند در مورد وقف و ابتداء



1ـ وقف در پايان هر آيه سنّت پيامبر اسلام مي‌باشد، هر چند از نظر لفظ و معني ناقص باشد با وجود اين در اينگونه موارد، وصل آيات نيز اشكالي ندارد بلكه بهتر است، مانند:



فَوَيْلٌ لِلْمُصَلّينَ(لا) اَلَّذينَ هُمْ عَنْ صَلاتِهِمْ ساهُونَ.



2ـ موارد عدم جواز وقف و ابتداء به محلّ‌هايي كه با علامت «لا» مشخّص گرديده خلاصه نمي‌شود و از علامت «لا» در محلّي استفاده مي‌كنند كه اشتباه انگيز باشد، بنابراين، در محلّ‌هاي بدون علامت نيز وقف جايز نيست و به طور كلّي محلّ جواز و يا لزوم وقف با علامتهاي ياد شده مشخّص گرديده است كه بايد رعايت شوند. 



بخــش سوم ..نون ساکن و تنوین :




تنوين و نون ساكنه، حُكمش بدان اي هوشيار كز حكم آن زينت بود اندر كلام كردگار



در «يرملون» ادغام كن، در «حرف حلق» اظهار كن در نزد «باء» قلب به ميم، «مابقي» اِخفا بيار



نون ساكنه و تنوين در مجاورت بيست و هشت حرف زبان عرب، چهار حكم پيدا مي‌كند كه عبارتند از: اظهار، ادغام، اقلاب، اخفاء



اظهار: يعني آشكار نمودن. اگر نون ساكنه و تنوين به حروف حلقي برسد، به طور عادي و واضح تلفّظ مي‌شود و نبايد روي آن مكث نمود.



حرف حلقي شش بود اي با وفا همزه، هاء و عين و حاء و غين و خاء

مانند:

(همزه): يَنْاَوْنَ مَنْ امَنَ رَسُولٌ اَمينٌ



(هاء): مِنْهُمْ اِنْ هُوَ قَوْمٍ هادٍ



(عين): اََنْعَمْتَ مِنْ عِلْمٍ سَميعٌ عَليمٌ



(حاء): وَانْحَرْ مِنْ حَكيمٍ عَليماً حَليماً



(غين): فَسَيُنْغِضُونَ يِكُنْ غَنِيَّاً اِلهٍ غَيْرِهِ



(خاء): وَالْمُنْخَنِقَةُ مِنْ خَيْرٍ قَوْمٌ خَصِمُونَ

ادغام: نون ساكنه و تنوين در شش حرف (يرملون) ادغام مي‌شود و اين ادغام در دو حرف (راء و لام)، بدون غُنّه و در چهار حرف بقيّه (يَنْمُو) با غُنّه است.

غُنّه: صوتي است كه از خيشوم (فضاي بيني) خارج مي‌شود.


دو حرف «ميم» و «نون» داراي اين حالت هستند، به ويژه چنانچه مشدّد باشند و نيز در هنگام ادغام با غُنّه و اخفاءِ اين دو حرف، غُنّه به ميزان دو حركت ادامه دارد، مانند:

(راء): مَنْ رَحِمَ غَفُورٌ رَحيمٌ



(لام): مِنْ لَدُنْ رِزْقاً لَكُمْ



(ميم): مَنْ مَعِيَ فَتْحاً مُبيناً



(نون): اِنْ نَشَاْ حِطَّةٌ نَغْفِرْ



(واو): مِنْ وَلَدٍ اُمَّةً واحِدَةً



(ياء): مَنْ يَقُولُ يَوْمَئِذٍ يَصَّدَّعُونَ

يادسپاري:



در كلمات (قِنْوان ـ صِنْوان ـ دُنْيا ـ بُنْيان) به سبب آن كه نون ساكنه و حروف يرملون (واو، ياء) در يك كلمه قرار گرفته‌اند، ادغام انجام نمي‌شود.



تمرين:



في لَيْلَةٍ مُبارَكَةٍ ـ كُلُّ اَمْرٍ حَكيمٍ ـ رُحْمَةً مِنْ رَبِّكَ وَ اِنْ يَرَوْا في شَكِّ يَلْعَبُونَ ـ عَذابٌ اَليمٌ ـ بَشيراً وَ نَذيراً فَوَيْلٌ يَوْمَئِذٍ لِلْمُكَذِّبينَ ـ وَلكِنْ لا ـ مِنْ نَصيرٍ فَقالُوا اَبَشَراً مِنّا واحِداً نَتَّبِعْهُ اِنّا اِذاً لَفي ضَلالٍ وَ سُعُرٍ



نحوة علامت‌گذاري موارد فوق در قرآنها



در بعضي از قرآنها براي راهنمايي قاري قرآن، نون ساكن را بدون علامت سكون و علامت تنوين را به طور نامساوي روي هم قرار داده‌اند (ــًـٍـٌـ) و روي چهار حرف (ر، ل، م، ن) كه ادغام به صورت كامل در آنها انجام گرفته علامت 
تشديد ولي دو حرف (و، ي) را كه ادغام به صورت ناقص[1] در آن دو انجام مي‌گيرد بدون علامت تشديد نوشته‌اند، مانند:



مَن رَّحِمَ ـ رِزْقاً لَّكُمْ ـ مَن مَّعِيَ ـ حِطَّةٌ نَّغْفِرْ ـ مِن وَلَدٍ اُمَّةً واحِدَةٌ ـ مَن يَقُولُ ـ يَوْمِئذٍ يَصَّدَّعُونَ ـ وَاِن يَرَوْ



اقلاب يا قلب



در اين جا مراد تبديل نون ساكنه و تنوين به حرف «ميم ساكنه» است و آن هم در صورتي است كه نون ساكنه و تنوين پيش از حرف «باء» واقع گردند با توجّه به اين نكته كه ميم ساكنة ايجاد شده در نزد باء «اخفاء» مي‌شود كه با غُنّه 
همراه است، مانند:



اَنْبِئْهُمْ ـ سَميعاً بَصيراً ـ مِنْ بَعْدِهِمْ ـ واقعٌ بِهِمْ



تمرين



حِكْمَةٌ بالِغَةٌ ـ مُنْبَثّاً ـ كَلَمْحٍ بِالْبَصَرِ ـ فَانْبَجَسَتْ ـ اَمَداً بَعيداً مِنْ بَعدِهِمِ ـ مَشّآءٍ بِنَميمٍ ـ اَنْ بُورِكَ ـ سَميعٌ بَصيرٌ ـ فَانْبِذْ مِنْ بُطُونِ ـ بَصيرٌ بِالْعِبادٍ ـ مِنْ بَقْلِها ـ مَنْ بَعَثْنا ـ يَنْبَغي



نحوة علامت‌گذاري مورد فوق در قرآنها



در بعضي از قرآنها براي راهنمايي قاري قرآن، نون ساكن را بدون علامت سكون و در عوض ميم كوچكي روي آن قرار داده‌اند و در مورد تنوين (كه علامت آن تكرار شكل حركت مي‌باشد) يك شكل آن را كه نمايندة نون ساكن است حذف، و 
در عوض ميم كوچكي در كنار شكل باقيمانده قرار داده‌اند، مانند:



اَنْبِئْهُمْ ـ سَميعاً بَصيراً ـ مِنْ بَعْدِهِمْ ـ واقعٌ بِهِمْ



اخفاء: به معناي «پوشاندن» حالتي است كه ميان اظهار و ادغام همراه با غُنّه به نحوي كه تشديد ايجاد نشود.



نون ساكنه و تنوين در نزد پانزده حرف باقيمانده «اخفاء» مي‌شوند.



در هنگام شروع اخفاء، زبان بدون اين كه به محلّ اداي نون برسد، حرف بعدي به محلّ تلفّظ خود نزديك شده، در اين حال، صورت به صورت غُنّه دو حركت ادامه پيدا كرده و آن گاه حرف ما بقي به سهولت و آساني تلفّظ مي‌گردد.



لازم به يادسپاري است كه كيفيّت اخفاء بستگي به نوع حرف مابقي دارد بدين معني كه اگر حرف ما بقي از حروف استعلاء باشد، اخفاء نون ساكنه و تنوين درشت و پُر حجم و چنانچه از حروف استفال باشد، اخفاء‌ رقيق و نازك است.



از مطالب فوق روشن مي‌شود كه اخفاء نون ساكنه و تنوين در نزد هر يك از اين حروف با ديگري تفاوت دارد و چه بسا فردي اخفاء در نزد حرفي را صحيح انجام دهد ولي در نزد حرف ديگر نتواند به خوبي اخفاء نمايد، بنابراين بايد تمامي موارد حروف پانزده گانه تمرين شود. 

(ت): اَنْتُمْ مَنْ تابَ جَنّاتٍ تَجْري



(ث): وَالْاُنْثي اَنْ ثَبَّتْناكَ خَيْرٌ ثَواباً





(ج): اَنْجَيْتَنا اِنْ جَعَلَ خَلْقٍ جِديدٍ



(د): اَنْجَيْتَنا اِنْ جَعَلَ كَاْساً دِهاقاً



(ذ): فَاَنْذَرْتُكُمْ مِنْ ذَهَبٍ في يَوْمٍ ذي مَسْغَبَةٍ



(ز): اَنْزَلَ فَاِنْ زَلَلتُمْ نَفْساً زَكِيَّةً



(س): فَاَنْسيهُمْ وَلَئِنْ سَاَلْتَهُمْ فَوْجٌ سَاَلَهُمْ



(ش): يَنْشُرْ اِنْ شآءَ رُكْنٍ شديدٍ



(ص): فَانْصُرْنا وَلَمَنْ صَبَرَ قَوْماً صالِحينَ



(ض): مَنْضُورٍ مَنْ ضَلَّ عَذاباً ضِعْفاً



(ط): قِنْطاراً اِنْ طَلَّقَكُنَّ كَلِمَةٍ طَيِّبَةٍ



(ظ): يَنْظُرُونَ مِنْ ظَهيرٍ قَوْمٍ ظَلَمُوا



(ف): اَنْفُسَهُمْ كُنْ فَيَكُونُ خالِداً فيها



(ق): تَنْقِمُونَ مِنْ قَبْلُ سَميعٌ قَريبٌ



(ك): اَلْمُنْكَرِ مَنْ كانَ عُلُوّاً كَبيراً

نحوة علامت‌گذاري مورد فوق در قرآنها



در بعضي از قرآنها براي راهنمايي قاري قرآن، همانند مورد «ادغام ناقص» علامت‌گذاري شده، بدين ترتيب كه علامت سكون، روي نون ساكن گذاشته نشده و علامت تنوين را به طور نامساوي روي هم قرار داده‌اند و حرف بعدي را بدون 
علامت تشديد نوشته‌اند، مانند:



ما كُنتُمْ بِهِ ـ مِن سُندُسٍ ـ مُنظَرينَ ـ وَانشَقَّ ـ اَنذَرَهُمْ مِن صَلْصالٍ كَالْفَخّارِ ـ خالِداً فيها ـ قَوْمٍ ظَلَمُوا





 با اين كه نون ساكنه و تنوين در «واو، ياء» ادغام شده ولي غُنّة نون از ميان نرفته و واو و ياء‌مشدّد، ذاتاً بدون غُنّه مي‌باشند، مانند: 
 اَوَّلْ ـ حَيٌّ.
__




با ما همـراه باشید .(:
پاسخ
 سپاس شده توسط ƝAƲA ، ÆҐÆŠĦ ، L²evi ، ρυяρℓє_ѕку ، sina.mo ، # αпGεʟ ، ( lιεβ ) ، Silver Sun ، Mr.Robot ، Mr.Unnamed ، ♪neGar♪ ، Tᴀᴍᴏʀᴀ Pɪᴇʀᴄᴇ ، Mason ، pppparinaz ، امیررضا*
آگهی


[-]
به اشتراک گذاری/بوکمارک (نمایش همه)
google Facebook cloob Twitter
برای ارسال نظر وارد حساب کاربری خود شوید یا ثبت نام کنید
شما جهت ارسال نظر در مطلب نیازمند عضویت در این انجمن هستید
ایجاد حساب کاربری
ساخت یک حساب کاربری شخصی در انجمن ما. این کار بسیار آسان است!
یا
ورود
از قبل حساب کاربری دارید? از اینجا وارد شوید.

پیام‌های داخل این موضوع
آموزش تجویـد - _ʀᴇᴠᴇʀsᴇ sᴇɴsᴇ_ - 24-08-2015، 23:07
RE: آموزش تجویـد - L²evi - 25-08-2015، 10:50


پرش به انجمن:


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 5 مهمان