امتیاز موضوع:
  • 1 رأی - میانگین امتیازات: 5
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

اشعـآر فآطمـه اختصآرے ♥

#25
اجزای تکّه تکّه ی یک زن را


دیوارهای ریخته ی من را


تردیدهای موقع رفتن را


تف زد به خاطرات و به هم چسباند





آمد کنارم و همه جا غم بود


تنها پناه، کنج اتاقم بود


چیزی که زیر پوست داغم بود


از روی پیرهن به تنم چسباند





گفتم عقب بایست! نمی خواهم!


من مثل درّه ای ته این راهم


ما هیچ وقت، هیچ کجا با هم...


با بوسه هاش بست دهانم را




من سال هاست غارنشینم نم...


مثل جنازه زیر زمینم نم...


پشت مه ام، بیا و ببینم نم...


باران گرفت و شست جهانم را




این حس خوب، توی شب ِ ممتد


در خنده هام شادی بیش از حد


امکان نداشت قبل تو یک درصد


امکان نداشت بعد تو یک ذرّه


.

با روزهای خالی ِ از امّید


با حسرت ِ درآمدن ِ خورشید


با چشم های خیس ِ پر از تردید


ترس از سقوط، مانده لب ِ درّه...
پاسخ
 سپاس شده توسط NəᗩG!₦ᗩ-м Dictator


[-]
به اشتراک گذاری/بوکمارک (نمایش همه)
google Facebook cloob Twitter
برای ارسال نظر وارد حساب کاربری خود شوید یا ثبت نام کنید
شما جهت ارسال نظر در مطلب نیازمند عضویت در این انجمن هستید
ایجاد حساب کاربری
ساخت یک حساب کاربری شخصی در انجمن ما. این کار بسیار آسان است!
یا
ورود
از قبل حساب کاربری دارید? از اینجا وارد شوید.

پیام‌های داخل این موضوع
RE: اشعـآر فآطمـه اختصآرے ♥ - Nυмв - 25-06-2015، 23:46


پرش به انجمن:


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 3 مهمان