شیوه های تهاجم فرهنگی
1- تفرقه آفرینی: یعنی شكاف افكنی و تزلزل در صفوف متحد و همراه امت، یك چهره شبیخون فرهنگی «بی هم» كردن «با هم » كردن و سپس «برهم» كردن آنهاست.
2- انحراف و تباهی نسل جوان: دشمنان و حق ستیزان می كوشند تا با انحراف نسل جوان و بهره گیری از شرایط خاص این دوره كه دوره جوشش و احساسات تند و آتشین به ویژه بلوغ جنسی است، به غارت و استثمار و نابودی یك جامعه بپردازند. امروز نیز همان سلاح در سطحی وسیع تر در هیأت «اینترنت» ، «ویدئو»، «لباس ها»، «مواد مخدر» و تلاش برای عادی سازی مظاهر فساد بكار گرفته می شود. حساسیت و آمادگی و برخورداری هوشیارانه و فعالانه با این جریان ضرورت رویارویی و دستیابی به موفقیت در این جبهه خطرخیز و دشوار است. «هنری كسینجر» وزیر اسبق امور خارجه آمریكا و تئوریسین و گرداننده پشت پرده برنامه ها و سیاست های آمریكا، معتقد است كه برای پیشبرد یك برنامه باید آن را اندك اندك به جامعه تزریق كرد و زمینه ها را با زمان بدست آورد. وقتی منكر دائم در معرض دید باشد و در صحنه زندگی آرام آرام جذب فرهنگ و باور و عمل می شود چه بسا دیگر قبح و ناپسندی آن از بین برود. تا در صورت فقدان دفاع درونی، قویاً پذیرای آنها شود.
3- انكار توانمندی ها؛ تحقیر و نفی ارزش های فرهنگی: تاریخ دویست ساله ارتباط غرب با ایران نشان می دهد كه آنها همیشه ما را تحقیر كرده اند جز به ستایش بخشی از ادبیات ما به چیز دیگری چندان نپرداخته اند. آن نیز عمدتا به چند شاعر و نویسنده با توجیه و تفسیر خاص كه از آنها ساخته اند. گویی هماره خواسته اند القا كنند كه شما چیزی جز این نیستید .
4- الگوپذیری و نیاز به الگو :
از مطالعه در رفتار انسان ها روشن می شود كه بسیاری از شیوه های رفتاری و گفتاری و حتی فكری انسان، تقلیدی از الگوهاست. الگوپذیری و نیاز به الگو از ویژگی های فطری انسان هاست كه همه مراحل رشد را در برمی گیرد و بیش از هر مرحله ای در جوانی از «قهرمانان» الگو می گیرد. پاسخ هر فردی به این سؤال كه می خواهد چكاره شود همان قهرمان و شخصیت مرجع اوست.
[b]نظریات كارشناسان و روانپزشكان[/b]
دكتر نقابیان روانپزشك: اصولاً چون جوان انسجام شخصیتی كامل پیدا نكرده و در حال فراز و نشیب جدّی است، طبیعی است كه ما شاهد مسایلی در رفتار فردی و اجتماعی و گاه حتی اغراق آمیز از شادی ها و غم ها در جوان باشیم . نگرانی از جایی شروع می شود كه افراط ها و تفریط ها شروع می گردد . جوان مثل یك موم قابل انعطاف و شكل پذیر است كه می توان او را در مسیر دلخواه حركت داد اما باید زبان وی را درك كرد . من فكر می كنم بالاتر از همه بحران هایی كه در ارتباط با جوان مطرح است «بحران هویت» است و این بحران هم ناشی از تضاد الگویی است.
دكتر سید علی میلانی: متأسفانه فرهنگ غلط و منحط غرب به جوامع تحمیل می شود و ما توان كنترل فشار و امواج مخرب فرهنگی را در مورد جوانانمان نداریم. حال برای اینكه جوان در اختیار این رسانه ها و فرهنگ منحط غرب قرار نگیرد باید او را آگاه كنیم و آموزش دهیم .
1- تفرقه آفرینی: یعنی شكاف افكنی و تزلزل در صفوف متحد و همراه امت، یك چهره شبیخون فرهنگی «بی هم» كردن «با هم » كردن و سپس «برهم» كردن آنهاست.
2- انحراف و تباهی نسل جوان: دشمنان و حق ستیزان می كوشند تا با انحراف نسل جوان و بهره گیری از شرایط خاص این دوره كه دوره جوشش و احساسات تند و آتشین به ویژه بلوغ جنسی است، به غارت و استثمار و نابودی یك جامعه بپردازند. امروز نیز همان سلاح در سطحی وسیع تر در هیأت «اینترنت» ، «ویدئو»، «لباس ها»، «مواد مخدر» و تلاش برای عادی سازی مظاهر فساد بكار گرفته می شود. حساسیت و آمادگی و برخورداری هوشیارانه و فعالانه با این جریان ضرورت رویارویی و دستیابی به موفقیت در این جبهه خطرخیز و دشوار است. «هنری كسینجر» وزیر اسبق امور خارجه آمریكا و تئوریسین و گرداننده پشت پرده برنامه ها و سیاست های آمریكا، معتقد است كه برای پیشبرد یك برنامه باید آن را اندك اندك به جامعه تزریق كرد و زمینه ها را با زمان بدست آورد. وقتی منكر دائم در معرض دید باشد و در صحنه زندگی آرام آرام جذب فرهنگ و باور و عمل می شود چه بسا دیگر قبح و ناپسندی آن از بین برود. تا در صورت فقدان دفاع درونی، قویاً پذیرای آنها شود.
3- انكار توانمندی ها؛ تحقیر و نفی ارزش های فرهنگی: تاریخ دویست ساله ارتباط غرب با ایران نشان می دهد كه آنها همیشه ما را تحقیر كرده اند جز به ستایش بخشی از ادبیات ما به چیز دیگری چندان نپرداخته اند. آن نیز عمدتا به چند شاعر و نویسنده با توجیه و تفسیر خاص كه از آنها ساخته اند. گویی هماره خواسته اند القا كنند كه شما چیزی جز این نیستید .
4- الگوپذیری و نیاز به الگو :
از مطالعه در رفتار انسان ها روشن می شود كه بسیاری از شیوه های رفتاری و گفتاری و حتی فكری انسان، تقلیدی از الگوهاست. الگوپذیری و نیاز به الگو از ویژگی های فطری انسان هاست كه همه مراحل رشد را در برمی گیرد و بیش از هر مرحله ای در جوانی از «قهرمانان» الگو می گیرد. پاسخ هر فردی به این سؤال كه می خواهد چكاره شود همان قهرمان و شخصیت مرجع اوست.
[b]نظریات كارشناسان و روانپزشكان[/b]
دكتر نقابیان روانپزشك: اصولاً چون جوان انسجام شخصیتی كامل پیدا نكرده و در حال فراز و نشیب جدّی است، طبیعی است كه ما شاهد مسایلی در رفتار فردی و اجتماعی و گاه حتی اغراق آمیز از شادی ها و غم ها در جوان باشیم . نگرانی از جایی شروع می شود كه افراط ها و تفریط ها شروع می گردد . جوان مثل یك موم قابل انعطاف و شكل پذیر است كه می توان او را در مسیر دلخواه حركت داد اما باید زبان وی را درك كرد . من فكر می كنم بالاتر از همه بحران هایی كه در ارتباط با جوان مطرح است «بحران هویت» است و این بحران هم ناشی از تضاد الگویی است.
دكتر سید علی میلانی: متأسفانه فرهنگ غلط و منحط غرب به جوامع تحمیل می شود و ما توان كنترل فشار و امواج مخرب فرهنگی را در مورد جوانانمان نداریم. حال برای اینكه جوان در اختیار این رسانه ها و فرهنگ منحط غرب قرار نگیرد باید او را آگاه كنیم و آموزش دهیم .