12-09-2014، 17:24
دیدن، شنیدن و گفتن 3 وسیله مهم برای برقراری ارتباط با اطرافیان است. در نگاه اول همه چیز بسیار ساده و پیش پا افتاده به نظر می رسد، اما شاید تعجب كنید اگر بدانید ده ها و احیانا صدها كتاب در زمینه ی چگونگی به كارگیری این حواس برای ایجاد ارتباطی موثر نوشته شده است.
در این مقاله ده پیشنهاد برای بهتر وراحت تر ارتباط برقرار کردن را مطالعه می کنید :
مدیریت احساسات خود را به دست گیرید
«اگر می خواهید شاد باشید، شادمانه رفتار كنید».
احساسات هر فرد قبل از هر چیز روی خود او تاثیر خواهد گذاشت. شما می توانید از این خاصیت به نفع خود بهره ببرید. اگر احساسات منفی شما را اذیت می كنند، با مدیریت و كنترل آنها می توانید از شر آنها رهایی پیدا كنید. وضعیت بدن خود را تغییر دهید (اگر حركت می كنید، بنشینید و بلند شوید) و مطابق با احساسی كه دوست دارید رفتار كنید. اگر با اطرافیان خود با روحیه ای شاد و مثبت برخورد كنید، تاثیر بهتری روی آنها خواهید داشت.
كمی از منطق فاصله بگیرید
«در برخورد با مردم به خاطر داشته باشید آنها بیش از آن كه منطقی باشند، احساساتی اند».
این یك نكته كلیدی است. منطق بسیار خوب است، اما در برخوردها و در زندگی روزمره، ما موجوداتی احساساتی هستیم. ما احساسات خود را به اطرافیان خود انتقال می دهیم و متقابلا احساسات آنها را دریافت می كنیم. این یكی از دلایلی است كه گفته می شود در ارتباط با مردم زبان بدن (حالت های چهره و وضعیت بدن) و تن صدا بیش از 93 درصد كار را انجام می دهد.
معانی عمیقی در زیر كلماتی كه به كار می بریم نهفته اند ،اما زبان، بدن و تن صدا، احساسات و افكار واقعی ما را آشكار می سازند. به این دلیل است كه توانایی تغییر و كنترل احساسات و داشتن روحیه ای مثبت در حین برقراری ارتباط اهمیت پیدا می كند. روحیه و احساسات شما تاثیر بسزایی بر نحوه گفتار و حالت های چهره و در نهایت بر روابط شما با اطرافیان دارد.
بهتر است از سه چیز اجتناب كنید
«هر نادانی می تواند انتقاد، محكوم و عیبجویی كند، اما صبور و بخشنده بودن نشانه شخصیت و خویشتنداری شماست».
ممكن است نتوان براحتی از هر سه این موارد اجتناب كرد. اغلب برخوردها یا حتی ارتباطات ما از طریق این سه مورد منفی ایجاد شده و ادامه می یابد. انتقاد، عیبجویی و محكوم كردن نوعی لذت غیرعادی ایجاد می كند. با این كارها ممكن است احساس كنید اهمیت بیشتری دارید، اما در نهایت این سه مورد ،رفتاری منفی هستند كه روابط شما را محدود می سازند.
یادآوری نكات منفی و اغراق در آن روحیه، انگیزه و سلامت روانی شما را تحت الشعاع قرار می دهد، و این می تواند شما را در دام یك چرخه ی منفی از عیبجویی و انتقاد مداوم گرفتار سازد و در نتیجه همیشه به دنبال یافتن یك مقصر باشید. با چنین روحیه ای اشاعه دهنده و دریافت كننده ی احساسات منفی نیز خواهید بود، اما مردم به طور كلی به دنبال احساسات خوب هستند، بنابراین چنین رفتاری می تواند موانعی جدی در روابط شما با اطرافیان ایجاد كند.
چه چیز اهمیت دارد؟
«راه اصلی برای تسخیر قلب انسان این است كه با او درباره چیزهایی كه بیشترین اهمیت را برایش دارند، صحبت كنید».
یك پند بسیار مفید و عالی: زیاد درباره خود و زندگیتان صحبت نكنید. به جای این كار ، به صحبت های بقیه گوش دهید، اما اگر آنها حرف های نامربوط می زنند، اگر متقابلا به حرف های شما گوش نمی دهند و علاقه ای به داستان زندگی شما ندارند، می توانید محیط را ترك كنید. چیزهایی كه مردم اغلب به آنها اهمیت می دهند، عبارتند از عقاید، كودكان، یك سرگرمی مخصوص، شغل و...
به اطرافیان خود بیشتر توجه كنید
«اگر مردم را دوست داشته باشید، در مدت 2ماه خیلی بیشتر از آن دوست پیدا خواهید كرد، تا این كه 2 سال سعی كنید دیگران را نسبت به خود علاقه مند سازید».
بسیاری از مردم روش دوم را به كار می گیرند ، یعنی تلاش می كنند دیگران آنها را دوست داشته باشند، اما این راه چندان موثر نیست. این روش به این دلیل جذاب است كه باعث رضایت دائمی از من، من و من می شود، اما دوست داشتن دیگران، شاید به این دلیل كه قانون رابطه ی متقابل در مردم قوی است، تاثیر بیشتری دارد. مردم همان گونه با شما رفتار می كنند كه شما با آنها رفتار می كنید. آنها را دوست داشته باشید ، آنها شما را دوست خواهند داشت.
مایلم در اینجا این نكته را نیز اضافه كنم كه موضوع مهم در این زمینه این است كه صمیمانه و صادقانه به سایرین عشق بورزید. علاقه خالصانه شما از طریق زبان بدن و تن صدای شما انتقال می یابد.
سكان زندگی را به دست گیرید
«كسانی كه به دنبال تشویق بیرونی هستند، شادی خود را در دست دیگران جستجو می كنند».
یكی از مهم ترین روش ها برای بدبخت كردن خود این است كه بیش از اندازه به ارزیابی های اطرافیان خود اهمیت دهید. ارزیابی بیرونی به معنای ارزشی است كه دیگران به رفتار و گفتار شما می دهند، این كه مثلا بگویند شما زیبا، باهوش و موفق هستید. این وضعیت شما را تحت كنترل سایرین قرار می دهد و قضاوت آنها را به یك اهرم فشار روانی تبدیل خواهدكرد. یك روز احساس شادی و موفقیت می كنید، روز دیگر حالتان آنقدر بد است كه باید در رختخواب بمانید.
اما اگر تنها به قضاوت خود متكی باشید، سكان زندگی را به دست می گیرید و احساسات خود را كنترل می كنید، نه به آن معنا كه از انتقادهای اطرافیان خود استفاده نمی كنید. بلكه منظور این است كه عیبجویی های دیگران زندگی شما را بیش از حد تحت تاثیر قرار نخواهد داد.
آنها باعث پسرفت شما نخواهند شد
«به جای این كه نگران باشید مردم درباره شما چه می گویند، چرا سعی نمی كنید كاری انجام دهید كه تحسین آنها را برانگیزد.»
اهمیت دادن بیش از اندازه به آنچه مردم می گویند، یك غول خیالی از آنها در ذهن شما می سازد. برای مثال ممكن است فكر كنید هر كاری را انجام دهید مردم شما را محكوم خواهند كرد. ممكن است این طور باشد، اما مردم اغلب درگیر گرفتاری های زندگی خود هستند و چندان به كارهای شما اهمیت نمی دهند. اگرچه ممكن است این وضعیت ناامیدكننده باشد، اما از طرف دیگر باعث راحتی خیال خواهد شد و به شما كمك خواهد كرد موانع داخلی را كه شما را از انجام كارهایتان باز می دارد كنار بزنید.
همان طور كه كم كم یا در یك حركت ناگهانی این موانع را كنار می گذارید، بیشتر به خود اهمیت خواهید داد، اعتماد به نفس بیشتری پیدا خواهید كرد و شانس بیشتری برای موفقیت خواهید داشت، در نتیجه احساسات مثبت بیشتری در وجود شما ایجاد شده و احساسات منفی برطرف خواهدشد. در این صورت در ایجاد رابطه با اطرافیان موفق تر عمل می كنید و مهارت های اجتماعی شما ارتقا پیدا خواهد كرد.
چه نفعی به حال من دارد؟
«تنها یك راه وجود دارد كه هر چیزی را می خواهیم به دست آوریم و آن این كه سایرین را به آنچه می خواهیم علاقه مند سازیم.»
اگر می خواهید كسی كاری برای شما انجام دهد، ببینید آیا او به انگیزه شما برای انجام آن كار اهمیت می دهد؟ شاید او اصلا علاقه ای به آنچه كه شما می خواهید نداشته باشد. او می خواهد بداند این كار چه نفعی برایش دارد. پس برای این كه به خواسته خود برسید، مزایای انجام آن كار را توضیح دهید.
سعی كنید این كار را صادقانه و با نگرشی مثبت انجام دهید. اگر دلیل شما برای این كار موجه نباشد یا به صورتی قاطعانه و با اعتماد به نفس بیان نشود، ممكن است طرف شما را متقاعد نسازد و بنابراین هر دوی شما از مزایای انجام آن كار محروم شوید.
چگونه در یك بحث پیروز شویم
«بهترین راه برای پیروز شدن در یك بحث و جدل این است كه از آن اجتناب كنید.»
درگیر شدن 2 نفر در یك بحث و این كه هردو بخواهند از مواضع خود جداگانه دفاع كنند، رابطه آنها را دچار مشكل خواهد كرد. تنها نتیجه ای كه از یك مشاجره عاید خواهد شد، این است كه تا مدت ها پس از آن هر دوی شما احساسی منفی نسبت به یكدیگر خواهید داشت و هر دوی شما در این دید منفی نسبت به یكدیگر غرق خواهید شد. خودداری از بحث ها و مشاجرات غیر ضروری مهمترین پیروزی خواهد بود.
سخنان شما بیش از آنچه فكر كنید، اهمیت دارند
«تنها و تنها 4 راه برای برقراری ارتباط با دنیا وجود دارد. ما از طریق این 4 وسیله ارتباطی ارزیابی و طبقه بندی می شویم: چه كار می كنیم، چگونه نگاه می كنیم، چه می گوییم و چگونه می گوییم.»
با وجود اهمیتی كه هر كدام از این 4 مورد دارند، اما بیشتر روی سومین آنها یعنی این كه چه می گوییم - تاكید می شود.
اغلب مردم در اولین ملاقات خود با سایرین به شكلی ناخودآگاه آنها را ارزیابی می كنند. ذهن به این ترتیب مردم و چهره ها را سازماندهی می كند. بنابراین درباره نحوه نگاه خود و این كه اولین احساسی كه ایجاد می كنید چگونه خواهد بود فكر كنید. درباره زبان بدن و این كه جملات را چگونه بیان می كنید بیندیشید.
درباره این كه چه احساسی دارید فكر كنید ، به این دلیل كه احساس شما بر دنیای اطرافتان تاثیر می گذارد و دنیا نیز تاثیر متقابلی بر شما دارد.
در این مقاله ده پیشنهاد برای بهتر وراحت تر ارتباط برقرار کردن را مطالعه می کنید :
مدیریت احساسات خود را به دست گیرید
«اگر می خواهید شاد باشید، شادمانه رفتار كنید».
احساسات هر فرد قبل از هر چیز روی خود او تاثیر خواهد گذاشت. شما می توانید از این خاصیت به نفع خود بهره ببرید. اگر احساسات منفی شما را اذیت می كنند، با مدیریت و كنترل آنها می توانید از شر آنها رهایی پیدا كنید. وضعیت بدن خود را تغییر دهید (اگر حركت می كنید، بنشینید و بلند شوید) و مطابق با احساسی كه دوست دارید رفتار كنید. اگر با اطرافیان خود با روحیه ای شاد و مثبت برخورد كنید، تاثیر بهتری روی آنها خواهید داشت.
كمی از منطق فاصله بگیرید
«در برخورد با مردم به خاطر داشته باشید آنها بیش از آن كه منطقی باشند، احساساتی اند».
این یك نكته كلیدی است. منطق بسیار خوب است، اما در برخوردها و در زندگی روزمره، ما موجوداتی احساساتی هستیم. ما احساسات خود را به اطرافیان خود انتقال می دهیم و متقابلا احساسات آنها را دریافت می كنیم. این یكی از دلایلی است كه گفته می شود در ارتباط با مردم زبان بدن (حالت های چهره و وضعیت بدن) و تن صدا بیش از 93 درصد كار را انجام می دهد.
معانی عمیقی در زیر كلماتی كه به كار می بریم نهفته اند ،اما زبان، بدن و تن صدا، احساسات و افكار واقعی ما را آشكار می سازند. به این دلیل است كه توانایی تغییر و كنترل احساسات و داشتن روحیه ای مثبت در حین برقراری ارتباط اهمیت پیدا می كند. روحیه و احساسات شما تاثیر بسزایی بر نحوه گفتار و حالت های چهره و در نهایت بر روابط شما با اطرافیان دارد.
بهتر است از سه چیز اجتناب كنید
«هر نادانی می تواند انتقاد، محكوم و عیبجویی كند، اما صبور و بخشنده بودن نشانه شخصیت و خویشتنداری شماست».
ممكن است نتوان براحتی از هر سه این موارد اجتناب كرد. اغلب برخوردها یا حتی ارتباطات ما از طریق این سه مورد منفی ایجاد شده و ادامه می یابد. انتقاد، عیبجویی و محكوم كردن نوعی لذت غیرعادی ایجاد می كند. با این كارها ممكن است احساس كنید اهمیت بیشتری دارید، اما در نهایت این سه مورد ،رفتاری منفی هستند كه روابط شما را محدود می سازند.
یادآوری نكات منفی و اغراق در آن روحیه، انگیزه و سلامت روانی شما را تحت الشعاع قرار می دهد، و این می تواند شما را در دام یك چرخه ی منفی از عیبجویی و انتقاد مداوم گرفتار سازد و در نتیجه همیشه به دنبال یافتن یك مقصر باشید. با چنین روحیه ای اشاعه دهنده و دریافت كننده ی احساسات منفی نیز خواهید بود، اما مردم به طور كلی به دنبال احساسات خوب هستند، بنابراین چنین رفتاری می تواند موانعی جدی در روابط شما با اطرافیان ایجاد كند.
چه چیز اهمیت دارد؟
«راه اصلی برای تسخیر قلب انسان این است كه با او درباره چیزهایی كه بیشترین اهمیت را برایش دارند، صحبت كنید».
یك پند بسیار مفید و عالی: زیاد درباره خود و زندگیتان صحبت نكنید. به جای این كار ، به صحبت های بقیه گوش دهید، اما اگر آنها حرف های نامربوط می زنند، اگر متقابلا به حرف های شما گوش نمی دهند و علاقه ای به داستان زندگی شما ندارند، می توانید محیط را ترك كنید. چیزهایی كه مردم اغلب به آنها اهمیت می دهند، عبارتند از عقاید، كودكان، یك سرگرمی مخصوص، شغل و...
به اطرافیان خود بیشتر توجه كنید
«اگر مردم را دوست داشته باشید، در مدت 2ماه خیلی بیشتر از آن دوست پیدا خواهید كرد، تا این كه 2 سال سعی كنید دیگران را نسبت به خود علاقه مند سازید».
بسیاری از مردم روش دوم را به كار می گیرند ، یعنی تلاش می كنند دیگران آنها را دوست داشته باشند، اما این راه چندان موثر نیست. این روش به این دلیل جذاب است كه باعث رضایت دائمی از من، من و من می شود، اما دوست داشتن دیگران، شاید به این دلیل كه قانون رابطه ی متقابل در مردم قوی است، تاثیر بیشتری دارد. مردم همان گونه با شما رفتار می كنند كه شما با آنها رفتار می كنید. آنها را دوست داشته باشید ، آنها شما را دوست خواهند داشت.
مایلم در اینجا این نكته را نیز اضافه كنم كه موضوع مهم در این زمینه این است كه صمیمانه و صادقانه به سایرین عشق بورزید. علاقه خالصانه شما از طریق زبان بدن و تن صدای شما انتقال می یابد.
سكان زندگی را به دست گیرید
«كسانی كه به دنبال تشویق بیرونی هستند، شادی خود را در دست دیگران جستجو می كنند».
یكی از مهم ترین روش ها برای بدبخت كردن خود این است كه بیش از اندازه به ارزیابی های اطرافیان خود اهمیت دهید. ارزیابی بیرونی به معنای ارزشی است كه دیگران به رفتار و گفتار شما می دهند، این كه مثلا بگویند شما زیبا، باهوش و موفق هستید. این وضعیت شما را تحت كنترل سایرین قرار می دهد و قضاوت آنها را به یك اهرم فشار روانی تبدیل خواهدكرد. یك روز احساس شادی و موفقیت می كنید، روز دیگر حالتان آنقدر بد است كه باید در رختخواب بمانید.
اما اگر تنها به قضاوت خود متكی باشید، سكان زندگی را به دست می گیرید و احساسات خود را كنترل می كنید، نه به آن معنا كه از انتقادهای اطرافیان خود استفاده نمی كنید. بلكه منظور این است كه عیبجویی های دیگران زندگی شما را بیش از حد تحت تاثیر قرار نخواهد داد.
آنها باعث پسرفت شما نخواهند شد
«به جای این كه نگران باشید مردم درباره شما چه می گویند، چرا سعی نمی كنید كاری انجام دهید كه تحسین آنها را برانگیزد.»
اهمیت دادن بیش از اندازه به آنچه مردم می گویند، یك غول خیالی از آنها در ذهن شما می سازد. برای مثال ممكن است فكر كنید هر كاری را انجام دهید مردم شما را محكوم خواهند كرد. ممكن است این طور باشد، اما مردم اغلب درگیر گرفتاری های زندگی خود هستند و چندان به كارهای شما اهمیت نمی دهند. اگرچه ممكن است این وضعیت ناامیدكننده باشد، اما از طرف دیگر باعث راحتی خیال خواهد شد و به شما كمك خواهد كرد موانع داخلی را كه شما را از انجام كارهایتان باز می دارد كنار بزنید.
همان طور كه كم كم یا در یك حركت ناگهانی این موانع را كنار می گذارید، بیشتر به خود اهمیت خواهید داد، اعتماد به نفس بیشتری پیدا خواهید كرد و شانس بیشتری برای موفقیت خواهید داشت، در نتیجه احساسات مثبت بیشتری در وجود شما ایجاد شده و احساسات منفی برطرف خواهدشد. در این صورت در ایجاد رابطه با اطرافیان موفق تر عمل می كنید و مهارت های اجتماعی شما ارتقا پیدا خواهد كرد.
چه نفعی به حال من دارد؟
«تنها یك راه وجود دارد كه هر چیزی را می خواهیم به دست آوریم و آن این كه سایرین را به آنچه می خواهیم علاقه مند سازیم.»
اگر می خواهید كسی كاری برای شما انجام دهد، ببینید آیا او به انگیزه شما برای انجام آن كار اهمیت می دهد؟ شاید او اصلا علاقه ای به آنچه كه شما می خواهید نداشته باشد. او می خواهد بداند این كار چه نفعی برایش دارد. پس برای این كه به خواسته خود برسید، مزایای انجام آن كار را توضیح دهید.
سعی كنید این كار را صادقانه و با نگرشی مثبت انجام دهید. اگر دلیل شما برای این كار موجه نباشد یا به صورتی قاطعانه و با اعتماد به نفس بیان نشود، ممكن است طرف شما را متقاعد نسازد و بنابراین هر دوی شما از مزایای انجام آن كار محروم شوید.
چگونه در یك بحث پیروز شویم
«بهترین راه برای پیروز شدن در یك بحث و جدل این است كه از آن اجتناب كنید.»
درگیر شدن 2 نفر در یك بحث و این كه هردو بخواهند از مواضع خود جداگانه دفاع كنند، رابطه آنها را دچار مشكل خواهد كرد. تنها نتیجه ای كه از یك مشاجره عاید خواهد شد، این است كه تا مدت ها پس از آن هر دوی شما احساسی منفی نسبت به یكدیگر خواهید داشت و هر دوی شما در این دید منفی نسبت به یكدیگر غرق خواهید شد. خودداری از بحث ها و مشاجرات غیر ضروری مهمترین پیروزی خواهد بود.
سخنان شما بیش از آنچه فكر كنید، اهمیت دارند
«تنها و تنها 4 راه برای برقراری ارتباط با دنیا وجود دارد. ما از طریق این 4 وسیله ارتباطی ارزیابی و طبقه بندی می شویم: چه كار می كنیم، چگونه نگاه می كنیم، چه می گوییم و چگونه می گوییم.»
با وجود اهمیتی كه هر كدام از این 4 مورد دارند، اما بیشتر روی سومین آنها یعنی این كه چه می گوییم - تاكید می شود.
اغلب مردم در اولین ملاقات خود با سایرین به شكلی ناخودآگاه آنها را ارزیابی می كنند. ذهن به این ترتیب مردم و چهره ها را سازماندهی می كند. بنابراین درباره نحوه نگاه خود و این كه اولین احساسی كه ایجاد می كنید چگونه خواهد بود فكر كنید. درباره زبان بدن و این كه جملات را چگونه بیان می كنید بیندیشید.
درباره این كه چه احساسی دارید فكر كنید ، به این دلیل كه احساس شما بر دنیای اطرافتان تاثیر می گذارد و دنیا نیز تاثیر متقابلی بر شما دارد.