24-02-2021، 2:26
دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
در میان انبوه اخبار منتشره «حوادث» رسانهها، هراز گاهی گزارشهایی مبنی بر اقدام به خودكشی افراد مشاهده میشود؛ اخباری كه در آن «جوانی ۳ ساعت در بالای یك برج ۱۲ طبقه خود را گرفتار برزخ میان مرگ و زندگی میبیند؛» «دختری با ریختن بنزین بر روی خود، در یكی از میادین اصلی شهر، خود را به آتش میكشد» و ...؛ این در حالیست كه چشم دهها شهروند، تماشاگر این نوع حوادث تلخ بوده، بطوری كه در برخی موارد نیز احساسات جمعی را بشدت با خود همراه كرده است.
در حالی كه زمینههای بروز حوادث اقدام به خودكشی بارها مورد بررسی قرار گرفته است اما در این میان، وقوع اشكال شناخته شده اقدام به خودكشی در ملاءعام همانند سقوط از بلندی، خودسوزی و شلیك گلوله بر سر، از آن دست حوادثی است كه فرد اقدام كننده خواستار برانگیختن توجه عمومی است، تا آنجا كه در بسیاری از موارد، وسایل ارتباط جمعی نیز در جهت سوق دادن افكار عمومی به حادثه وقوعی نقش بسزایی ایفا میكنند. در این حال بررسی زمینههای بروز این آسیب اجتماعی و علتیابی اقدام به خودكشی افراد در ملاءعام بیش از پیش حایز اهمیت است.
● میخواهم فریاد بزنم، نمیخواهم بمیرم
دكتر سید مهدی صمیمی، روانپزشك و عضو هیات علمی دانشگاه انگیزههای بیان شده از سوی اقدام كنندگان به خودكشی در ملاءعام همچون «بگذارید فریاد عمومی جامعهمان باشیم» را تنها یك شعار میداند و میگوید: معمولا اقدام كنندگان به خودكشی یكسری توجیهات و بهانهها را تحت این عنوان مطرح میكنند: «تنها بخاطر خود به زندگیام پایان نمیدهم؛ بلكه بخاطر مشكلات جامعه و سایر همسالانمان اقدام به خودكشی كردهام.» این در حالیست كه به واقع همه این مسائل، سرپوشی بر بیماری روانی این افراد است، چراكه در غیر این صورت، فرد برای حل مشكلات و مسائل پیش رو، راه حل بهتری انتخاب میكند.
این روانپزشك در بررسی اقدام خودكشی در ملاءعام اظهار میكند: از نگاه روانپزشكان، بررسیها حاكی از آن است كه در پس اقدام این افراد، بیماری نهفتهیی، آنها را وا میدارد برای به دست آوردن یك خواسته دست به این گونه اعمال بزنند، در حالی كه خودكشی، راه رسیدن به اهداف مورد نظر نبوده، بلكه تنها بیانگر ناتواناییهای محرز اقدام كنندگان است.
وی در تشریح اینكه چه نوع از بیماریهای روانی منجر به بروز رفتار خودكشی میشود با اشاره به اسكیزوفرنی، اختلالات دو قطبی ، افسردگی و ... به عنوان اصلیترین موارد منجر به خودكشی، اذعان كرد: در موارد خفیفتر، فرد ممكن است به این بیماریها مبتلا نبوده اما در مقابله با استرس بسیار شكننده روبرو باشد، بطوری كه تحت تاثیر استرس، اقدام به خودكشی را برمیگزیند.
نوعی از اختلالات روانی در افرادی با شخصیت «هیستریونیك» بروز میكند، بطوری كه برخی از ویژگیهای شخصیتی افراد مبتلا از جمله عدم «بلوغ عاطفی» و «خود محوری» موجب میشود، وی دچار نوعی «خودشیفتگی» شده و نسبت به ارزیابی دیگران یا انتقاد آنها احساس حقارت كند و از سطحی بودن رنج ببرد، تا آنجا كه از لحاظ روانی نیازمند جلب توجه دایمی دیگران باشد.
بدین ترتیب «تمایل به جلب توجه»، مهمترین ویژگی مبتلایان به این اختلال شخصیتی است تا آنجاكه به هر كار غیرعادی دست میزنند و به هر ترتیب میكوشند توجه دیگران را حتی با خودكشی و پایان بخشیدن به زندگی، به خود جلب كنند، از این رو اقدام به خودكشیهای نمایشی و حملات غش و ضعف در برابر ناكامیها برای رسیدن به خواستهها در زنان و مردان «هیستریونیكی» زیاد به چشم میخورد و منظور این افراد از خودكشی ایجاد احساس گناه در اطرافیان یا جلب نظر برای رسیدن به خواستهها است و معمولا قصدی مبنی بر مرگ در میان نیست.
● چه باید كرد؟
با توجه به اینكه استفاده از روشهای كم خطر همانند مصرف دارو در اقدام به خودكشیهای تهدیدآمیز یا نمایشی كه اكثرا به موفقیت میانجامد باید بر جدی تلقی كردن تهدیدهای افراد و اقدام به خودكشی آنها بطور نمایشگونه تاكید كرد، چراكه ۷۰ تا ۸۰ درصد اقدام كنندگان به خودكشی پیش از اقدام جدی، نیت خود را با كسی در میان میگذارند كه البته مورد توجه قرار نگرفته است.
دكتر صمیمی همچنین اصلیترین معضل پیشروی در این باره را بیتوجهی در شناسایی و پیگیری بیماریهای روانی از سوی خانوادهها و افراد عنوان كرده و به ایسنا میگوید: در حالی كه ریشههای بروز بسیاری از آسیبهای اجتماعی در ابتلاء به بیماریها و مشكلات روانی است، متاسفانه همچنان رجوع به روانپزشك و روانشناس در ایران نه تنها به عنوان یك عمل مستمر جهت حفظ سلامت روانی شناخته نشده است بلكه مراجعه افراد معدودی كه به پیگیری مشكلات روانی خود میپردازند نیز مورد تمسخر سایرین واقع شده و به عنوان یك فرد پریشان خطرناك با این افراد برخورد میشود.
وی با انتقاد از جایگاه كنونی روانشناسی در مراكز آموزش و پرورش، تاكید میكند: ما نیازمند شناساندن كار روانشناسی جهت حل گرههای فكری برای به دست آوردن آرامش روحی افراد هستیم تا بتوانیم در جهت شناسایی و درمان مشكلات روحی روانی آنها روشهایی را در نظر گرفته و اعمال كنیم.
عضو هیات علمی دانشگاه در پایان توجه هرچه بیشتر مراكز تصمیمگیری، تمركز رسانهها بر نهادینه شدن آموزش و مهم برشمردن سلامت روانی در خانوادههای آسیبپذیر جامعه را خواستار شد.
*سپاس*
در میان انبوه اخبار منتشره «حوادث» رسانهها، هراز گاهی گزارشهایی مبنی بر اقدام به خودكشی افراد مشاهده میشود؛ اخباری كه در آن «جوانی ۳ ساعت در بالای یك برج ۱۲ طبقه خود را گرفتار برزخ میان مرگ و زندگی میبیند؛» «دختری با ریختن بنزین بر روی خود، در یكی از میادین اصلی شهر، خود را به آتش میكشد» و ...؛ این در حالیست كه چشم دهها شهروند، تماشاگر این نوع حوادث تلخ بوده، بطوری كه در برخی موارد نیز احساسات جمعی را بشدت با خود همراه كرده است.
در حالی كه زمینههای بروز حوادث اقدام به خودكشی بارها مورد بررسی قرار گرفته است اما در این میان، وقوع اشكال شناخته شده اقدام به خودكشی در ملاءعام همانند سقوط از بلندی، خودسوزی و شلیك گلوله بر سر، از آن دست حوادثی است كه فرد اقدام كننده خواستار برانگیختن توجه عمومی است، تا آنجا كه در بسیاری از موارد، وسایل ارتباط جمعی نیز در جهت سوق دادن افكار عمومی به حادثه وقوعی نقش بسزایی ایفا میكنند. در این حال بررسی زمینههای بروز این آسیب اجتماعی و علتیابی اقدام به خودكشی افراد در ملاءعام بیش از پیش حایز اهمیت است.
● میخواهم فریاد بزنم، نمیخواهم بمیرم
دكتر سید مهدی صمیمی، روانپزشك و عضو هیات علمی دانشگاه انگیزههای بیان شده از سوی اقدام كنندگان به خودكشی در ملاءعام همچون «بگذارید فریاد عمومی جامعهمان باشیم» را تنها یك شعار میداند و میگوید: معمولا اقدام كنندگان به خودكشی یكسری توجیهات و بهانهها را تحت این عنوان مطرح میكنند: «تنها بخاطر خود به زندگیام پایان نمیدهم؛ بلكه بخاطر مشكلات جامعه و سایر همسالانمان اقدام به خودكشی كردهام.» این در حالیست كه به واقع همه این مسائل، سرپوشی بر بیماری روانی این افراد است، چراكه در غیر این صورت، فرد برای حل مشكلات و مسائل پیش رو، راه حل بهتری انتخاب میكند.
این روانپزشك در بررسی اقدام خودكشی در ملاءعام اظهار میكند: از نگاه روانپزشكان، بررسیها حاكی از آن است كه در پس اقدام این افراد، بیماری نهفتهیی، آنها را وا میدارد برای به دست آوردن یك خواسته دست به این گونه اعمال بزنند، در حالی كه خودكشی، راه رسیدن به اهداف مورد نظر نبوده، بلكه تنها بیانگر ناتواناییهای محرز اقدام كنندگان است.
وی در تشریح اینكه چه نوع از بیماریهای روانی منجر به بروز رفتار خودكشی میشود با اشاره به اسكیزوفرنی، اختلالات دو قطبی ، افسردگی و ... به عنوان اصلیترین موارد منجر به خودكشی، اذعان كرد: در موارد خفیفتر، فرد ممكن است به این بیماریها مبتلا نبوده اما در مقابله با استرس بسیار شكننده روبرو باشد، بطوری كه تحت تاثیر استرس، اقدام به خودكشی را برمیگزیند.
نوعی از اختلالات روانی در افرادی با شخصیت «هیستریونیك» بروز میكند، بطوری كه برخی از ویژگیهای شخصیتی افراد مبتلا از جمله عدم «بلوغ عاطفی» و «خود محوری» موجب میشود، وی دچار نوعی «خودشیفتگی» شده و نسبت به ارزیابی دیگران یا انتقاد آنها احساس حقارت كند و از سطحی بودن رنج ببرد، تا آنجا كه از لحاظ روانی نیازمند جلب توجه دایمی دیگران باشد.
بدین ترتیب «تمایل به جلب توجه»، مهمترین ویژگی مبتلایان به این اختلال شخصیتی است تا آنجاكه به هر كار غیرعادی دست میزنند و به هر ترتیب میكوشند توجه دیگران را حتی با خودكشی و پایان بخشیدن به زندگی، به خود جلب كنند، از این رو اقدام به خودكشیهای نمایشی و حملات غش و ضعف در برابر ناكامیها برای رسیدن به خواستهها در زنان و مردان «هیستریونیكی» زیاد به چشم میخورد و منظور این افراد از خودكشی ایجاد احساس گناه در اطرافیان یا جلب نظر برای رسیدن به خواستهها است و معمولا قصدی مبنی بر مرگ در میان نیست.
● چه باید كرد؟
با توجه به اینكه استفاده از روشهای كم خطر همانند مصرف دارو در اقدام به خودكشیهای تهدیدآمیز یا نمایشی كه اكثرا به موفقیت میانجامد باید بر جدی تلقی كردن تهدیدهای افراد و اقدام به خودكشی آنها بطور نمایشگونه تاكید كرد، چراكه ۷۰ تا ۸۰ درصد اقدام كنندگان به خودكشی پیش از اقدام جدی، نیت خود را با كسی در میان میگذارند كه البته مورد توجه قرار نگرفته است.
دكتر صمیمی همچنین اصلیترین معضل پیشروی در این باره را بیتوجهی در شناسایی و پیگیری بیماریهای روانی از سوی خانوادهها و افراد عنوان كرده و به ایسنا میگوید: در حالی كه ریشههای بروز بسیاری از آسیبهای اجتماعی در ابتلاء به بیماریها و مشكلات روانی است، متاسفانه همچنان رجوع به روانپزشك و روانشناس در ایران نه تنها به عنوان یك عمل مستمر جهت حفظ سلامت روانی شناخته نشده است بلكه مراجعه افراد معدودی كه به پیگیری مشكلات روانی خود میپردازند نیز مورد تمسخر سایرین واقع شده و به عنوان یك فرد پریشان خطرناك با این افراد برخورد میشود.
وی با انتقاد از جایگاه كنونی روانشناسی در مراكز آموزش و پرورش، تاكید میكند: ما نیازمند شناساندن كار روانشناسی جهت حل گرههای فكری برای به دست آوردن آرامش روحی افراد هستیم تا بتوانیم در جهت شناسایی و درمان مشكلات روحی روانی آنها روشهایی را در نظر گرفته و اعمال كنیم.
عضو هیات علمی دانشگاه در پایان توجه هرچه بیشتر مراكز تصمیمگیری، تمركز رسانهها بر نهادینه شدن آموزش و مهم برشمردن سلامت روانی در خانوادههای آسیبپذیر جامعه را خواستار شد.
*سپاس*