15-03-2014، 15:59
روزی کروزوس پادشاه لیدی به کوروش گفت چرا از غنیمت های جنگی چیزی را برای خود بر نمیداری و همه را به سربازانت می بخشی.
کوروش گفت اگر غنیمت های جنگی را نمی بخشیدیم الان دارایی منچقدر بود؟...
گزروس عددی را با معیار آن زمان گفت. کوروش یکی از
سربازانش را صدا زد وگفت برو به مردم بگو کوروش
برای امری به مقداری پول و طلا نیاز دارد.سرباز در بین
مردم جار زد و سخن کوروش را به گوششان
رسانید.مردم هرچه درتوان داشتند برای کوروش
فرستادند. وقتی که مالهای گرد آوری شده را حساب
کردند ، از آنچه کزروس انتظار داشت بسیار بیشتر
بود.کوروش رو به کزروس کردو گفت ،
ثروت من اینجاست.
اگر آنها را پیش خود نگه داشته بودم ، همیشه باید
نگران آنها بودم .
کوروش گفت اگر غنیمت های جنگی را نمی بخشیدیم الان دارایی منچقدر بود؟...
گزروس عددی را با معیار آن زمان گفت. کوروش یکی از
سربازانش را صدا زد وگفت برو به مردم بگو کوروش
برای امری به مقداری پول و طلا نیاز دارد.سرباز در بین
مردم جار زد و سخن کوروش را به گوششان
رسانید.مردم هرچه درتوان داشتند برای کوروش
فرستادند. وقتی که مالهای گرد آوری شده را حساب
کردند ، از آنچه کزروس انتظار داشت بسیار بیشتر
بود.کوروش رو به کزروس کردو گفت ،
ثروت من اینجاست.
اگر آنها را پیش خود نگه داشته بودم ، همیشه باید
نگران آنها بودم .