22-02-2014، 20:01
[rtl]او با متحد کردن چندین قبلیه کوچ نشین در شمال شرقی آسیا، قدرت را در دست گرفت. پس از تاسیس امپراطوری مغولستان و پذیرفتن لقب "چنگیز خان"، او شروع به حمله قفقاز، امپراطوری....[/rtl]
10. خانواده روسچایلد
خانواده روسچایلد، یک خاندان مالی و بانکداری بین المللی است که ریشه یهودی- آلمانی دارد و در سراسر اروپا فعال بود که توسط دولت های اتریش و بریتانیا، مور تجلیل قرار گرفت. رشد این خانواده و رسیدن آن به شهرت بین المللی، با مایر آمیشیل روسچایلد (1812-1744 تصویر پایین) آغاز گشت، که استراتژی اش برای موفقیت آینده، حفظ کنترل تجارت های آنها در دست های خانواده بود و به آنها اجازه می داد تا با تمایل خود میزان ثروت شان را مشخص سازند و به موفقیت های شغلی و تجاری دست یابند. مایر روسچایلد با تنظیم کردن ازدواج های دقیق در نزدیکان خود، سبب حفظ ثروت در خانواده و افزایش آن شد. او کسب و کار خود را در شهر لندن در سال 1811 و با عنوان روسچایلد و پسران آغاز کرد که هنوز نیز وجود داشته و به تجارت مشغولند. در سال 1818، او به دولت پروسان وام 5 میلیون پوندی داد، و صدور اوراق قرضه برای وام های دولتی، کسب و کار دائمی را برای بانک او ایجاد نمود. قدرت او در شهر لندن در سال های 1825 و 1826 میلادی به حدّی رسید که می توانست پول کافی در اختیار بانک انگلستان قرار دهد تا با بحران نقدینگی مواجه نشود.
در بازی شیر و خط، این خانواده پلانتاگینیت یا تودور ها بودند که پیروز شدند؛ بیشتر توسعه فرهنگ کشور انگلستان و سیستم سیاسی (که تا به امروز نیز باقی است)، تحت حکومت آنها رشد یافت. هنگامی که آنها حکومت را به دست گرفتند، کلیسای انگلستان شکل گرفت و برخی می گویند دوران عصر طلایی در این دوره رخ داد، امّا اهمیت خط سیر پلانتاگینیت ها بسیار بیشتر از این بود (و علاوه بر این، تبار هنری هشتم از تودورها بود). خانه آنها، خانه سلطنتی بود که توسط هنری دوم انگلستان، پسر جفری پنجم از آنجو، ساخته شده بود. پادشاهان پلانتاگینیت، ابتدا در قرن دوازدهم میلادی بر انگلستان حکمفرمایی کردند. در مجموع، پانزده پادشاهی سلطنتی پلانتاگینت از سال 1154 میلادی تا سال 1485 میلادی بر انگلستان حکومت کردند، از جمله آنهایی که متعلق به شاخه کادیت ها بودند. در طول دوران حکومت پلانتاگینت ها، فرهنگ و هنر انگلیسی متفاوتی پدیدار گشت. که توسط برخی از پادشاهان تشویق می شد که خود از حامیان و طرفداران "پدر شعر انگلیسی" ، جیئوفری کاسیر، بودند. سبک معماری گوتیک در این دوران بسیار محبوب بود؛ از جمله ساختمان های بازسازی شده کلیسای وست مینیستر و کلیسای بزرگ یورک. همچنین، توسعه هایی در بخش اجتماعی صورت گرفت، مانند جان اول انگلستان که معاهده مگنا کارتا (تصویر پایین) را امضا نمود. این معاهده در توسعه قانون عمومی و قانون اساسی، نقش بسزایی ایفا کرد. نهادهای سیاسی مانند پارلمان انگلستان در این دوران به وجود آمد؛ همچنین نهادهای آموزشی چون دانشگاه کمبریج و دانشگاه آکسفورد.
خانواده نهرو- فیروز گاندی، یک خانواده سیاسی هندی به شمار می آید که در تاریخ اولیه استقلال هند، بیشتر کُرسی های مجلس را در اختیار خود داشتند. سه تن از اعضای این خانواده (پاندیت جواهر نهرو، دختر او ایندیرا گاندی، و پسر این دختر راجیو گاندی) از نخست وزیران هند بودند، که دو نفر از آنها (ایندیرا و راجیو گاندی) ترور شدند. چهارمین عضو این خانواده، سونیا گاندی، در حال حاضر رئیس کنگره هندوستان است، در حالیکه پسر او و راجیو، یعنی راهول گاندی، جوان ترین عضو این خانواده است که وارد دنیای سیاست گشته است؛ او وارد رقابت های انتخاباتی برای مجلس ولسی شد و توانست در سال 2004، یک کُرسی در این مجلس به دست آورد. خانواده نهرو- فیروز گاندی هیچ ارتباطی با رهبر استقلال هندوستان، یعنی ماهاتما گاندی ندارد. این خانواده، برجسته ترین نمونه سنت رهبری دودمانی در کشورهای دموکراتیک قاره آسیا به شمار می آید.
چنگیز خان (تصویر پایین)، بناینگذار امپراطوری مغول ها، خان (حاکم) و خاگان (امپراطور)، بود؛ بزرگ ترین امپراطوری پیوسته در طول تاریخ. او با متحد کردن چندین قبلیه کوچ نشین در شمال شرقی آسیا، قدرت را در دست گرفت. پس از تاسیس امپراطوری مغولستان و پذیرفتن لقب "چنگیز خان"، او شروع به حمله قفقاز، امپراطوری خوارزم، و سلسله های چیا و چین غربی نمود. امپراطوری مغولستان، در طول دوران حکومت چنگیزخان، بخش قابل توجهی از آسیای مرکزی را در اختیار گرفت. چنگیزخان پیش از مرگش، اوکتای خان را به عنوان جانشین خود تعیین نمود و امپراطوری اش را میان پسران و نوه هایش تقسیم کرد. او در سال 1227 و پس از شکست دادن تانگات ها از دنیا رفت. او در مغولستان و در مکانی ناشناخته به خاک سپرده شد. فرزندان او مسیر چنگیزخان را ادامه دادند و توانستند بخش قابل توجهی از اوراسیا را تصرف نمایند؛ از چین، کره جنوبی، قفقاز و کشورهای آسیای میانه گرفته تا خاورمیانه و بخش قابل توجهی از اروپای شرقی مدرن.
این دو خانواده در یک موضوع با هم مشترک بودند، و آن این بود که هر دو از خانواده های مهم و پُر نفوذ روم باستان محسوب می شدند، و سرانجام به یکدیگر پیوستند و سلسله ژولیو-کلودیان را شکل دادند که مشهورترین امپراطوران از آن سر بر آوردند: کالیگولا، آگوستوس (تصویر پایین)، کلودیوس، تیبریوس، و نیرو. این پنج امپراطور، امپراطوری روم را از 27 قبل از میلاد تا 68 پس از میلاد اداره نمودند، هنگامی که این خط با خودکشی نیرو به پایان رسید. این پنج نفر از طریق ازدواج و فرزندخواندگی با ژن های این خانواده ارتباط داشتند. گاهی اوقات و به اشتباه، ژولیوس سزار را بنیانگذار این خانواده می نامند؛ در حالیکه او امپراطور نبود و ارتباطی با کلودیان ها نداشت. آگوستوس بنیانگذار پذیرفته شده تری به نظر می آید. سلطنت امپراطورهای سلسله ژولیو- کلودیان، دارای ویژگی های مشترک و مشابهی می باشد: تمامی آنها از طریق روابط غیر مستقیم یا پذیرفته شده به قدرت رسیده بودند. تمامی آنها قلمرو امپراطوری روم را گسترش دادند و پروژه های ساخت و ساز گسترده ای را آغاز نمودند. توده مردم آنها را دوست داشتند، امّا طبقه سنا از آنها ناراضی بودند. این چیزی است که مورخان باستان نگاشته اند. آنها خانواده ژولیو- کلودیان را خودبزرگ بین، دیوانه، منحرف جنسی، و مستبد تعریف کرده اند.
"زو"، نام خانوادگی امپراطوران سلسله مینگ بود. اولین امپراطور سلسله مینگ، هووانگو (زو یواهنزهانگ- تصویر پایین)، پذیرفت تا نام مینگ را برای سلسله خود انتخاب نماید. مینگ به معنای "درخشان" است. سلسله مینگ از سال 1368 میلادی تا 1644 میلادی، حاکم کشور چین بود. آنها پس از سقوط سلسله مغول ها به رهبری یوان قدرت را در دست گرفتند. مینگ "یکی از بزرگ ترین دوران در تاریخ، که از حکومت داری منظم و ثبات اجتماعی برخوردار بود"، آخرین سلسله در چین بود که توسط قوم هان اداره شد. اگرچه پایتخت مینگ، یعنی شهر پکن در سال 1644 و در شورشی که به رهبری لی زیچینگ بود نابود شد که به زودی توسط سلسله مانچو جایگزین شد (آخرین خانواده سلطنتی چین)؛ امّا وفاداری رژیم ها به پادشاهی مینگ تا سال 1662 باقی ماند. حکومت مینگ نیروی دریایی بسیار بزرگی را ساخت و در ارتش او بیش از یک میلیون سرباز وجود داشت. پروژه های ساخت و ساز بزرگ و عظیمی در این دوران انجام شد، از جمله بازسازی کانال بزرگ، و دیوار بزرگ، و ساخت شهر ممنوعه در پکن در 25 سال اول قرن پانزدهم میلادی. بر اساس تخمین های صورت گرفته، جمعیت چین در دوران مینگ، بین 160 تا 200 میلیون بوده است. سلسله مینگ در تمدن چین جایگاهی ویژه دارد و اولین نشانه های کاپیتالیسم را می توان در این دوران مشاهده کرد.
4. هاسبورگ
خانه هاسبورگ، خانه سلطنتی مهمی در اروپا محسوب می شود و بیشتر به خاطر امپراطورهای منتخب روم مقدس در بین سال های 1452 تا 1720 میلادی و همچنین حاکمان اسپانیا و امپراطوری اتریش معروف و شناخته شده می باشد. منشاء این خانواده کشور سوئیس می باشد، اوّلین سلسله پادشاهی آنها در اتریش ایجاد شد. آنها برای شش قرن حکومت می کردند، اما مجموعه ای از ازدواج های سلطنتی بورگاندا، اسپانیا، بوهاما، مجارستان و دیگر قلمروها را برای آنها به ارمغان آورد. شعار این سلسله، "اجازه دهید دیگران جنگ کنند، امّا شما، اتریش خوشحال، ازدواج خواهد کرد" بود، استعداد هاسبورگ ها را برای ازدواج با دیگر خاندان سلطنتی نشان می دهد، که اتحاد و قلمرو میراثی را برای آنها به ارمغان می آورد. ملکه ماریا ترزا (تصویر پایین)، معروف است که در انجام این کار بسیار حرفه ای عمل می کرده و گاهی اوقات از او با عنوان "جدّه بزرگ اروپا" یاد می شود.
سلسله بطلمیوس، یک خانواده سلطنتی مقدونیه ای جغرافیدان و منجّم بودند، که امپراطوری وابسته به بطلمیوس را برای نزدیک به 300 سال در مصر بر عهده داشتند، از 305 قبل از میلاد تا 30 قبل از میلاد. بطلمیوس، یکی از هفت محافظی بود که به عنوان ژنرال و معاون های اسکندر بزرگ خدمت می کرد. پس از مرگ اسکندر در سال 323 پیش از میلاد، او به عنوان فرماندار مصر تعیین شد. در 305 پیش از میلاد، او خود را شاه بطلمیوس اول نامید، که بعدها به عنوان "ناجی" معروف گشت. مصریان به زودی او را به عنوان جانشیان فراعنه مصر مستقل پذیرفتند خانواده بطلمیوس تا زمان فتح آن توسط رومیان در 30 پیش از میلاد، بر مصر حکومت کردند. مشهورترین عضو این سلسله، آخرین ملکه آن است؛ کلئوپاترا هفتم (تصاویر پایین). او به خاطر نقش خود در مبارزات سیاسی روم ها میان ژولیوس سزار و پومپه معروف می باشد، و بعدها میان اوکتاویان و مارک آنتونی. هنگامی که روم مصر را فتح نمود، او خودکشی کرد و سلسله بطلمیوس به پایان رسید.
خانواده مدیچی، خانواده قدرتمند و تاثیرگذار فلورانسی از قرن سیزدهم تا هفدهم می باشد. این خانواده سه پاپ (لئو دهم (تصویر بالا)- کِلِمنت ششم- و لئو یازدهم)، حاکمان برتر فلورانس (لورنزوی برتر، حامی کارهای مشهور هنر رنسانس) و بعدها شماری از خانواده سلطنتی فرانسوی و انگلیسی را تقدیم جامعه نمود. شبیه به دیگر خانواده های برتر، آنها دولت حکمفرما بر شهر بودند. آنها فلورانس را به زیر قدرت خود کشاندند، و آن را به محیطی تبدیل کردند که در آن هنر و علوم انسانی شکوفا شد. شهر فلورانس، محل تولد رنسانس ایتالیا می باشد که همراه با دیگر خانواده های حاکم بر ایتالیا حکومت می کردند؛ مانند خانواده های ویسکانتی و فورزای شهر میلان، ایست از فیررارا، و گانزوگا از مانتوئا. بانک مدیچی، یکی از مرفه ترین و معتبرترین خانواده ها در اروپا می باشد. تخمین زده شده است که خانواده مدیچی برای دوره ای، یکی از ثروتمندترین خانواده ها در اروپا محسوب می شد. قدرت سیاسی آنها ابتدا از فلورانس شکوفا شد و بعدها در ایتالیا و اروپا گسترش یافت.
سلسله کاپیشان، بزرگ ترین خانه سلطنتی اروپا را دارند. این خانواده شامل نوادگان مستقیم هوگ کاپیت فرانسه، پادشاه خوان کارلوس از اسپانیا، و دوک هنری بزرگ از لوکزامبورگ می باشد، در طول قرن های پیشین، کاپیشان ها در سراسر اروپا گسترش یافتند؛ از حکومت شهری گرفته تا پادشاهی. علاوه بر این، آنها بزرگ ترین خانواده سلطنتی در تمام اروپا به شمار می آمدند، و همچنین یکی از بزرگ ترین خانواده های سلطنتی بودند که زنای با محارم در آنها رایج بود، بخصوص در پادشاهی اسپانیا. سال های زیادی از دوران قدرت آنها در اروپا گذشته است، امّا آنها هنوز هم پادشاه هستند و عناوین دیگری را نیز با خود یدک می کشند. در حال حاضر دو پادشاهی کاپیشان ها در اسپانیا و لوکزامبورگ حکمرانی می کنند. علاوه بر این، هفت مدعی سلطنت از این خانواده در برزیل، فرانسه، اسپانیا، پرتقال، پارما، و دو جزیره سیسیل وجود دارد. در حال حاضر، یکی از اعضای ارشد این خانواده، لویس آلفونسو (تصویر پایین)، دوک آنجوا می باشد، که ادعاهای پادشاهی فرانسه را دارد. در مجموع، ده ها تن از شاخه های سلسله کاپیشان، هنوز هم در سراسر اروپا وجود دارند.