اخطار‌های زیر رخ داد:
Warning [2] count(): Parameter must be an array or an object that implements Countable - Line: 865 - File: showthread.php PHP 7.4.33 (Linux)
File Line Function
/showthread.php 865 errorHandler->error




 


امتیاز موضوع:
  • 0 رأی - میانگین امتیازات: 0
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

چند رباعی عاشقانه و متفاوت : من عاشق کاکتوس بودم یک عمر!

#1
چند رباعی عاشقانه و متفاوت : من عاشق کاکتوس بودم یک عمر!


من چسب زدم به تار و پودم یک عمر
خون‌مرده و زخمی و کبودم یک عمر
حالا که نگاه می‌کنم،‌ می‌بینم:
من عاشق کاکتوس بودم یک عمر

*****

پیراهن خالی تو بر جارختی
عطری که پریده از تن روتختی
سالی که بد است از زمستان پیداست
آغاز هزار و سیصد و بدبختی

*****

یک عمر دویده‌ام؛ چه می‌فهمی تو؟
هرگز نرسیده‌ام؛ چه می‌فهمی تو؟
تو خواه سیاه باش، تو خواه سفید
من مارگزیده‌ام؛‌ چه می‌فهمی تو؟

*****

از من رگ و از تو تیغ؛ یادت باشد
زخمی که زدی، رفیق، یادت باشد
حالا که خودت خواسته‌ای حرفی نیست
این ثانیه را دقیق یادت باشد
به جای تاج گل بزرگی که پس از مرگم برای تابوتم می‌آوری، شاخه ای از آن را همین امروز بیاور...



SadSad
پاسخ
 سپاس شده توسط عاشق الکترونیک
آگهی


[-]
به اشتراک گذاری/بوکمارک (نمایش همه)
google Facebook cloob Twitter
برای ارسال نظر وارد حساب کاربری خود شوید یا ثبت نام کنید
شما جهت ارسال نظر در مطلب نیازمند عضویت در این انجمن هستید
ایجاد حساب کاربری
ساخت یک حساب کاربری شخصی در انجمن ما. این کار بسیار آسان است!
یا
ورود
از قبل حساب کاربری دارید? از اینجا وارد شوید.

پیام‌های داخل این موضوع
چند رباعی عاشقانه و متفاوت : من عاشق کاکتوس بودم یک عمر! - رکسانا25 - 24-12-2013، 9:56

موضوعات مرتبط با این موضوع...
  اگر من مخترع بودم ... ( زیبا ترین انشای دنیا! ) ♥ ♥ ♥
  داستان کوتاه عاشقانه
  نشانه های یک عاشق واقعی !
Eye-blink پیام های عاشقانه
  ویژگی های متولدین هر ماه در رابطه عاشقانه
  من عاشق دخترونگی کردنام...
  اگر میخواید یه پسر/دختر رو عاشق خودتون بکنید بخونید(راه حل)
  اگر به جای مادرم بودم
  عکسی جالب از مغز انسان در حالت عاشق بودن
  داستان عاشقانه دخترشانزده ساله

پرش به انجمن:


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 1 مهمان