اخطار‌های زیر رخ داد:
Warning [2] count(): Parameter must be an array or an object that implements Countable - Line: 865 - File: showthread.php PHP 7.4.33 (Linux)
File Line Function
/showthread.php 865 errorHandler->error




 


امتیاز موضوع:
  • 0 رأی - میانگین امتیازات: 0
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

یه داستان جالب

#1
خواب دیده بود در ساحل دریا در حال قدم زدن با خداست در این هنگام در اسمان تمام زندگی او به نمایش گذاشته شده بود او متوجه شد که در سختی ها ی زندگیش فقط یک جای پا وجود دارد در جالی که در خوشی ها دو جای پا در ساحل دیده میشد او از خدا پرسید که چرا در سختی ها کنار او نبوده خدا پاسخ داد در هنگام سختی ها من کنارت بودم و تنهایت نگذاشتم این درست هنگامیست که من تو را در اغوش خود گرفته بودم ..........
همیشه شاکر باش شاید روزی این اتفاق برای تو بیافتد Heart
پاسخ
 سپاس شده توسط دوست مهربان ، Mιѕѕ UηυѕυαL ، پرنسس گاردنیا
آگهی


[-]
به اشتراک گذاری/بوکمارک (نمایش همه)
google Facebook cloob Twitter
برای ارسال نظر وارد حساب کاربری خود شوید یا ثبت نام کنید
شما جهت ارسال نظر در مطلب نیازمند عضویت در این انجمن هستید
ایجاد حساب کاربری
ساخت یک حساب کاربری شخصی در انجمن ما. این کار بسیار آسان است!
یا
ورود
از قبل حساب کاربری دارید? از اینجا وارد شوید.

پیام‌های داخل این موضوع
یه داستان جالب - هلیا سرچمی - 10-12-2013، 3:27

موضوعات مرتبط با این موضوع...
  داستان کوتاه عاشقانه
  بار کج هیچ گاه به مقصد نمی رسد: داستان الاغ سخت کوش و بز حسود
  داستان اموزنده به خدایت نگو چرا
  داستان عشق مرا بغل کن
Book داستان ترسناک
  داستان وحشتناک(یکمی)
  داستان خنده دار و طنزی
  داستان به دنیا اومدن سید پوتین
  داستان واقعی ترسناک درباره اتفاقات عجیب
  فال جالب حروف اول اسم مجموعه : انواع فال های گوناگون فال جالب حروف اول اسم توجه : در

پرش به انجمن:


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 1 مهمان