07-09-2013، 9:21
باحال بود....ولی خدا رو چه دیدی شاید باشه...ما که نمی دونیم.....بابا از شاه هر کاری که بگی بر میاد...شاید داشته از تو خیابون رد می شده یه دختره خوشگل چشمشو گرفته بود فرحم کنارش بود ترسید حرف بزنه..به خدمش گفت شب اونو خوام....قصه ی مابه سر رسید....کلاغه چی بقیشو خودتون بلدین....مرسی اینم سپااااس