امتیاز موضوع:
  • 5 رأی - میانگین امتیازات: 3.6
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

داستان غم انگیز سرباز آمریکایی (داستان کوتاه)

#1
Sad 
.سرباز قبل از اینکه به خانه برسد با پدر و مادر خود تماس گرفت و گفت:
پدر ومادر عزیزم جنگ تمام شده و من می خواهم به خانه برگردم؛ ولی خواهشی از شما دارم.
رفیقی دارم که می خواهم او را با خود به خانه بیاورم.

پدر و مادر او در پاسخ گفتند: ما با کمال میل مشتاقیم که او را ببینیم. پسر ادامه داد :

ولی موضوعی است که باید در مورد او بدانید؛ او در جنگ بسیار آسیب دیده و در اثر

برخورد با مین یک دست ویک پای خود را از دست داده است، و جایی برای رفتن ندارد و من می خواهماجازه دهید او با ما زندگی کند.

پدرش گفت: ما متاسفیم که این مشکل برای دوست تو به وجود آمده است. ما کمک میکنیم تا او جایی برای زندگی در شهر پیدا کند.

پسر گفت: نه؛ من می خواهم که او در خانه ما زندگی کند آنها در جواب گفتند:

نه؛ فردی با این شرایط مو جب دردسر ما خواهد بود.ما فقط مسئوول زندگی خودمان

هستیم و اجازه نمی دهیم او آرامش زندگی ما را بر هم بزند. بهتر است به خانه

بازگردی و او را فراموش کنى ،دراین هنگام پسر با ناراحتی تلفن را قطع کرد و پدر و مادر او دیگر چیزی نشنیدند.

چند روز بعد پلیس نیویورک به خانواده پسر اطلاع داد که فرزندشان در سانحه
سقوط از یک ساختمان بلند جان باخته و آنها مشکوک به خودکشی هستند.

پدر و مادر آشفته و سراسیمه به طرف نیویورک پرواز کردند و برای شناسایی جسد

پسرشان به پزشکی قانونی مراجعه کردند.

با دیدن جسد؛ قلب پدر و مادر از حرکت ایستاد.

پسر آنها یک دست و پا نداشت !!!!!!!!!!!!
به امید آینده ای روشن زندگی خواهیم کرد دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
.
پاسخ
 سپاس شده توسط امیر2 ، arooos ، aivdhv9 ، ghajoOl ، علی جوکر1 ، ωøŁƒ ، ⍩ᴏɴᴇ ʙᴏʏ⍩ ، مریم ابی ، AALLI ، Mason ، aLiReZaZ-iM ، rata ، M.barselona ، SaMiAr70 ، sohail ff ، پیشوا ، sasan1 ، دل خون ، snow queen ، shawkila ، SHaghII ، لاله من ، ♥maral♥ ، پيشي ي ملوس ، king of games ، پونی کوچولو ، دیانا2 ، ailreza 2014 ، ارتادخت ، hossein00 ، ღ ற£ђЯᏙVЄђ ღ ، -Edgar ، ESSE BLACK ، ღ ツ setareh ツ ღ ، shining ، The Light ، negin2000 ، نفس هستم ، rezaak ، ghazal^_^ ، حقوقدان انجمن ، ♥ فرشته 87♥ ، !...rana ، نفس هستم
آگهی
#2
چه پسره خری بود.
پدر مادرش حتما ازش نگهداری میکردن این حرف اینا در مورد دوسته پسره بوده نه خود پسره.
پاسخ
 سپاس شده توسط ღ ツ setareh ツ ღ
#3
اسپم ها پاک شدند
پاسخ
#4
ای بابا همش مرگ/ رمان های شادم داریما به خدااااااا
پاسخ
 سپاس شده توسط نفس هستم ، پيشي ي ملوس
#5
تغصیر پدرو مادره پسره بووووووووووووودUndecided
دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
داستان غم انگیز سرباز آمریکایی (داستان کوتاه) 1
پاسخ
 سپاس شده توسط نفس هستم ، نفس هستم
#6
اخییییییی
اگه سپاس ندی اینطوریp336میشم
پاسخ
#7
من فکرکردم اونی که میخوادبیاره دوست دخترشهTongue
مونیخ وتهرانHeart
پاسخ
 سپاس شده توسط نفس هستم
#8
خیلی خوب بود ممنونp336
دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
داستان غم انگیز سرباز آمریکایی (داستان کوتاه) 1
می بخشم کسانی که هر چه خواستند بامن با دلم با احساسم کردند
ومرا در دور دست خودم تنها گذاردند ومن امروز به پایان خودم نزدیکم
پروردگارا به من بیاموز در این فرصت حیاتم اهی نکشم برای کسانی که دلم را شکستند

یاد ان دوران خوش باد
نمیدانم چرا منو بردی از یاد
الان هر جا هستی با هر که هستی
ارزو دارم باشی همیشه شاد
پاسخ
#9
عجب آدمی بوده...Dodgy
پاسخ
#10
چه پسره خری بود.Rolleyes
داستان غم انگیز سرباز آمریکایی (داستان کوتاه) 1
پاسخ


[-]
به اشتراک گذاری/بوکمارک (نمایش همه)
google Facebook cloob Twitter
برای ارسال نظر وارد حساب کاربری خود شوید یا ثبت نام کنید
شما جهت ارسال نظر در مطلب نیازمند عضویت در این انجمن هستید
ایجاد حساب کاربری
ساخت یک حساب کاربری شخصی در انجمن ما. این کار بسیار آسان است!
یا
ورود
از قبل حساب کاربری دارید? از اینجا وارد شوید.

موضوعات مرتبط با این موضوع...
Heart یه داستان عاشقانه غمگین و زیبا از یک دختر((( حتما بخونید)))
Heart رمان خیانت به عشق (غم انگیز گریه دار هیجانی)
Exclamation مجنون (داستان ترسناک واقعی) +18
  این یک داستان بی معنی است.
Exclamation داستان بسیار ترسناک خونه جدید !
  داستان عاشقی یک پسر خیلی قشنگه(تکراری نیست)
Eye-blink داستان ترسناک +18
  داستان کوتاه دختر هوس باز(خیلی قشنگه)
Rainbow یک داستان ترسناک +18
  داستان|خيانت آرمان به دختر همسايه|

پرش به انجمن:


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 1 مهمان