امتیاز موضوع:
  • 1 رأی - میانگین امتیازات: 5
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

عشق واقعی

#1
یک روز پسری با دختری آشنا میشه که از هر لحاظ دختر به پسربرتری داشت ولی چندین سال از پسر بزرگتر بود .دختر اونو بعنوان یه دوست خوب انتخاب میکنه و بعد از مدتی پسر عاشق دخترمیشه ولی هیچ وقت جرات نکرد که به اون ابراز احساسات کنه و بهش حقیقت رو بگه .
یه روز دختر از دوست پسرش می پرسه که عشق واقعی رو برام معنی کن و پسرخوشحال میشه و فکر میکنه که دختر هم به اون علاقه مند شده و براش حدود نیم ساعت توضیح میده دختر به دوستش میگه : من دنبال یه عشق پاک می گردم یه عشق واقعی کمکم میکنی پیداش کنم ، تا بحال هر چی دنبالش گشتم سراب دیدم و همه عشقها دروغ و واهی بود ، پسر بهش قول میده تو این راه کمکش کنه .
هر روز محبت و عشق پسر به دختر بیشتر میشد ولی دختر بی اعتنا می گذشت و هر چی دختر می گفت پسر چند برابرش رو اجرا می کرد تا دختر متوجه عشق اون بشه .
تا اینکه یه روز که با هم زیر بارون تو خیابون قدم میزدند دختر به پسر میگه : میدونی عشق واقعی وجود نداره ؟
پسر می پرسه چطور و دختر میگه : عشق واقعی اونه که واسه معشوقش جونش رو هم بده و پسر گفت : ببین ، به اطرافت با دقت نگاه کن ، مطمئن باش پیداش میکنی و باید اول قلبت رو
مثل آینه کنی . دختر خندید و گفت : ای بابا این حرفا برا تو قصه هاست واقعیت نداره . بعد دختر خواست که با هم به رستوران برن و چیزی بخورن پسر قبول کرد ودر حالیکه از خیابون عبور می کردند یه ماشین با سرعت تمام به اونها نزدیک شد*انگار ترمزش برید و نمی تونست بایسته و پسر که این صحنه رو میبینه دختر رو به اونطرف هول میده و خودش با ماشین برخورد میکنه و نقش زمین میشه دختر برمیگرده و سر پسر روکه غرق خون بود تو دستاش میگیره و بی اختیار فریاد میکشه عشقم مرد
آره اون تازه متوجه شده بود که اون پسر قربانی عشق دختر شده ولی حیف که دیگه دیر شده بود
دختر بعد این اتفاق دیگه هیچ وقت دنبال عشق نرفت و سالهای سال بر لبانش لبخند واقعی نقش نبست.
عشق واقعی 1
پاسخ
 سپاس شده توسط بنز باز خسته ، "SoLmAz RaD" ، ایسان پویا***** ، ♥maral♥ ، سپهر A ، maria-masiha
آگهی
#2
اشک از چشام امد. این شاالا.. همه به عشقشون برسن

.
.
.
.
.
.
.مخصوصا خودم
لبخند Big Grinدوای هر درد
پاسخ
 سپاس شده توسط Mไ∫∫ ∫MΘKξЯ
#3
خیلی قشنگ بودHeartHeartcryingcryingcrying

ممنون.
cryingcryingcryingcryingcryingcryingcryingcryingcrying
پاسخ
#4
ببین داستان خوبی بود ولی بد تموم شد 
ماشین پسر رو میزنه دختر میره کنارش خیلی ترسیده و برای اون پسر جیغ و فریاد میزنه خودش رو ب اب و اتیش میزنه تا کسی بیاد کمکش کنه اخه عشقش داره پر پر میشه مردم میان کمک و... صدای بوق ماشینا - نگاه دختر - تمام خاطرات - گذشته - اینده - نورهای شدید و تمام اینا از ذهن پسر عبور میکنه تا اینکه پسرک چشماش رو باز میکنه و خیلی به سختی اطرافشو نگاه میکنه همه جا پر از گل شده ناگهان پرستارها حمله میکنن دکترها میان باهم میگن وای چی شده خدا معجزه شده به پسر رسیدگی میکنن تا اینکه دختر در اتاق بیمار شماره 107 رو باز میکنه بهش میگه سلام پسر میگه سلام دختر میره جلوتر دوباره سلام میکنه پسرک جواب میده بهش میگه منو نمیشناسی پسرک میگه نه شما دختر گل از دستش میفته روی زمین تمام گلبرگها سنگ فرش سنگهای سرد اون اتاق بی روح میشن پسر نگاهی به دختر میکنه حلقه های اشکو میبینه از نگاه اون دختر به صورتش میخوره دختر نزدیک میشه و صورت پسرو میبوسه و با ناراحتی اونجا رو ترک میکنه در اتاق 107 بسته میشه عطر اون دختر فضا رو پر کرده صدای گریه بیمارستان رو اشفته کرده اون پسر به اسمون نگاه میکنه تا خدا رو پیدا کنه اشک میریزه تا صدای پیدا کنه برای دلگرم شدن چون اون پسر میدونه دری که بسته بشه دیگه باز نمیشه یک شب با اشک روز میشه و پسر بعد از ی ماهی انتظار از بیمارستان مرخص میشه اما با صندلی چرخ دار اون دیگه نمیتونه حرکت کنه و کسی که نتونه حرکت کنه نباید عاشق بمونه و کسی که عاشق نمونه طعم زندگی رو نمیفهمه کسی که رها میکنه دیگه صدا نمیکنه. اما همه میدونیم در عشق هیچ مرگی نیست همینجور که پسرک داشت با دستاش چرخشو هل میداد ناگهان احساس کرد کسی داره اون رو میبره خوب که نگاه کرد دید همون دختره اما اینبار بارون از چشمام نمیباره فقط میخنده با خندهاش عشقو هدیه میکنه دوباره زندگی شروع میشه دوباره شوخیا قشنگ میشن تمام حرفهای الکی ربط پیدا میکنن. اون دوتا باهم میرن جلو جلو جلو تر ما هم از دور اونا رو نگاه میکنم دور دور دورتر اونا کم کم نقطه میشن و داستان میشه نقطه سر خط. پایان
پاسخ
 سپاس شده توسط Mไ∫∫ ∫MΘKξЯ ، ♥maral♥ ، یاسی@_@


[-]
به اشتراک گذاری/بوکمارک (نمایش همه)
google Facebook cloob Twitter
برای ارسال نظر وارد حساب کاربری خود شوید یا ثبت نام کنید
شما جهت ارسال نظر در مطلب نیازمند عضویت در این انجمن هستید
ایجاد حساب کاربری
ساخت یک حساب کاربری شخصی در انجمن ما. این کار بسیار آسان است!
یا
ورود
از قبل حساب کاربری دارید? از اینجا وارد شوید.


پرش به انجمن:


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 1 مهمان