دفترچه خاطرات روزانه ی (فلش خور)

[ترنج2]

امروز با بر بکس بودیم یرون یه هو یه ماشین 15 میلیونی جلو پامون توقف کرد.
ما هم همش بی توجهی کردیم. هی هم پای ما میومد. هههههههههههه اینقدر حال داد منو شهرزادو ترسا بودیم.

[satanic.skyscraper]

آها راستی یادم رفت.رفیقم با یکی دعواش شد با چاقو زد کشتش...چه صحنه ناجوری بود.وقتی دید مرده نشست کنارش خودشو باچاقو میزد اومدن گرفتن بردنش نامردا

[P.K.2]

من همین سانیه تو زبان قبول شدم می خواهم نیا رو منفجر کنم از خوشحالی

[P.K.2]

اصلا این انجمن فول خاطرس بابا

[کیاندخت]

آها راستی یادم رفت.رفیقم با یکی دعواش شد با چاقو زد کشتش...چه صحنه ناجوری بود.وقتی دید مرده نشست کنارش خودشو باچاقو میزد اومدن گرفتن بردنش نامردا

[مهدی خطر]

من امروز........................................... انجام دادم

[P.K.2]

بله بله چه قدر زیاد بود مردم

[aida 2]

آها راستی یادم رفت.رفیقم با یکی دعواش شد با چاقو زد کشتش...چه صحنه ناجوری بود.وقتی دید مرده نشست کنارش خودشو باچاقو میزد اومدن گرفتن بردنش نامردا

یا ابرفرض