امتیاز موضوع:
  • 1 رأی - میانگین امتیازات: 5
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

تو که نمیخوای زشت باشی، میخوای؟

#11
نقل قول: آدم که بی‌دلیل خودش را آواره نمیکند

پاشو یکم درد بکش پسر. این کارا چیه. این چه وضعیه؟ وقتی من بهت میگم درست میشه ینی درست میشه. اینکه به یه چیزی باور داشته باشی انگار نصف راهو رفتی. خب شاید یذره کمتر از نصف. ولی درستش همینه که باور کنی که میشه.
دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
ناشناس
پاسخ
آگهی
#12
نقل قول: فردا هم روز خداست

میدونم خسته و درمانده و له شده ای ولی باور کن همیشه همینطور نمیمونه. میدونم باید در همین نزدیکی ها باشی. بیا که تنهای تنهایم. همه چی قراره که بهبود پیدا کنه. همه‌ی التهاب ها و قرمزی ها قراره از بین بره. رو همه‌ی زخم ها قراره یه پوست جدید بیاد. درد همگانی نمیتونه مسکن باشه میدونم. زندگی آدما چقد با من شباهت داره. چقدر همه مون عین همیم. پر انرژی. پر اهمیت به همه چی. مثل یه تانگوی خودکشی رو خاک حاصل خیز اکراین. مثل شب های پر از ترس و شلیک ضد هوایی. واقعا برای چی زندگی میکنیم؟ تا بیایم اینو بفهمیم تنها میشویم و در آخر مرگ از راه میرسد.
دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
ناشناس
پاسخ
#13
نقل قول: تو خوب میدونی چی منو اذیت میکنه. همونو به رخم میکشی Smile

خستم. سرم درد میکنه. همه چی حالمو بد میکنه. بیشتر از همه آدما. الان درک میکنم چرا از همه فاصله میگرفتی. یادم رفته بود اینو که چقد اذیت میشی. انقدر ساکت و شجاع بودی که یادم رفته بود درد میکشی. چقدر دغدغه داری. کلی چیزای گنده. دیگه اصلا راهی هم نیست. هیچی نیست. هیچی. همه چی خرابه همه چی. و هیچی اینو حل نمیکنه. هیچی. دیگه تمومه. میشه برگردیم به همون روال قبلی؟ که هیچی واسمون مهم نباشه؟ هیچی. هیچی. میخوام صورتتو با دستام له کنم. صحنه‌ی کتک خوردنت رو ببینم. زیر اون پوست چرکت رو از هم بپاشم‌. من خوب نیستم. من ناراحتم. باز بریم با ایتالیا سه پنج دو بچینیم. این چیه دیگه واقعا؟ این چیه دیگه. من هیچ کدوم اینارو آدم حساب نمیکنم. نژاد و جغرافیا هیچ اهمیتی نداره. نمیدونم چجوری آرومش کنم. چه کنم؟ نه واقعا چه کنم؟ بگم مرسی؟ مرسی که نیستی یا چی لنتی حرف بزن با من حرف بزن بذار همه بدونن که چه مرگته. خودت میدونی و به هیشکی نگفتی و نمیگی. میخوام همه اینا تموم شه فقط. این کابوس فقط تموم شه. من دلم شب میخواد. شب های سرد. سرد سرد سرد. من یه جنگل میخوام با یه عالمه برف. من آدم نمیخوام. هیچی نمیخوام. هیچ آرزویی ندارم. آزادی در بی آرزوییه. تموم شده رفته. به این فکر کن که ۱۰۰ سال دیگه هیچ کدوم از آدمای الان زنده نیستن. از بین رفتن. همه خاطره ها فیلما آهنگا همه چی از بین میره. همه چی. همه چی. و تنها چیزی که باقی میمونه هیچیه. هیچی.
دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
ناشناس
پاسخ
#14
نقل قول: پس کی جای ترکش های جنگ قراره خوب شه؟ :")

بخدا دیگه خسته شدم. دیگه تحملشون رو ندارم. میدونی این قضیه چقد تاثیر روانی روت داشته و داره؟ آخ واقعا فکر کردن بهشون سرمو درد میاره. چرا کامل خوب نمیشه این قضیه راحت شیم. چرا آخه. بخدا حق ما این نیستش. بس نیست؟ چن ساله آخه. هعی. من وقتی دعا میکنم از خدا چیزی واسه خودم نمیخوام. ولی شاید این تنها چیزیه که از خدا واسه خودم میخوام :(
دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
ناشناس
پاسخ
#15
مهم نیست کی میبره
مگه اونی که میبره چی میبره؟
آخرش میریم همه
دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
ناشناس
پاسخ
#16
نقل قول: سیه تر از روزم

همه چیز قراره تو مسیر درستش قرار بگیره. و وقتی قرار بگیره به سرعت قراره که جلو بریم. قوی و محکم
دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
ناشناس
پاسخ
#17
خب اینم از این هاه؟ به همین سادگی به همین خوش مزگی
درسته که ما در کل بهتر شدیم ولی هنوز میشه گفت که هنوز هم میشه از این وضع بهتر خارج شد. هنوز که وسط راهیم. این هفته شاید همه چی رو مشخص کنه. فقط چند روز مونده.. این چند روز رو هم آروم میگذرونیم. آروم و راحت. مطمئن باش که درست میشه. نمیدونم چرا ولی باید مطمئن باشیم‌.
دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
ناشناس
پاسخ
#18
در راستای همون چیزایی که قبلا بین خودمون حل شده بود باید بهت بگم که هیچوقت هیچوقت هیچوقت نباید خودت رو در حد و منزلت بقیه پایین بیاری. بذار فوش بدن اصن مگه چی میشه ها؟ تو باز هم قراره که آدم خوبه باشی حتی اگه اونا فقط دنبال سواستفاده ازت باشن تو باید کار خوب رو انجام بدی. ما که نمیخوایم تبدیل به اونا بشیم. هرگز هرگز این یه آپشن واسه ما نخواهد بود. محکوم به خوب بودنیم چون ما این شکلی ایم. ولی مگه زندگی به همین آسونیه؟ خب نباشه. کی اصن آسونی خواست. کلی راه های سخت هستن که کلی قشنگن پس نباید همش دنبال راحتی باشیم. آره مثل اونا بودن آسونه و ما اینجا راه آسون رو انتخاب نمیکنیم. این تازه شروعشه.
دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
ناشناس
پاسخ
#19
همیشه واقعیت ها منو میترسونن.. میترسونن از اینکه همه چی اونجوری نباشه که همیشه میبینمشون.. هر چقد هم تحلیل کنی و ریز بشی بازم میفهمی که هیچی از واقعیت رو نمیدونی..هیچی اونقدری که فک میکنی ساده نیست و وای که من چقدر تشنمه.. تشنه دونستن.. دقیق یادمه زمانی رو که ندونستن رو عامل شادمانی میدونستم.. فکر میکردم هرچقد آدما کمتر بدونن راحت ترن و گذران زندگی واسشون ساده تره.. ولی اشتباه میکردم.. ندونستن بیشتر از اینکه راحتی بیاره جهل میاره.. و بهای این جهل رو چه کسی میده؟ فقط خودمون؟ نه متاسفانه.. ما تاثیر وحشتناک و مستقیمی رو زندگی آیندگان داریم.. زندگی فقط اون بشقاب ماکارونی نهارت نیست که مامانت میذاره جلوت.. تو با هر کنشی میتونی تاثیر گذار باشی.. و تاریخ.. تاریخ فرا میرسه.. تاریخ همیشه فرا میرسه و یجا یقه تو و یا امثال تو رو میگیره.. و خب میدونی جامعه حق داره.. جامعه قطعا حق داره که تقصیر رو بندازه گردن خودت و یا هر کی که شبیه توعه
دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
ناشناس
پاسخ
 سپاس شده توسط parisa 1375


[-]
به اشتراک گذاری/بوکمارک (نمایش همه)
google Facebook cloob Twitter
برای ارسال نظر وارد حساب کاربری خود شوید یا ثبت نام کنید
شما جهت ارسال نظر در مطلب نیازمند عضویت در این انجمن هستید
ایجاد حساب کاربری
ساخت یک حساب کاربری شخصی در انجمن ما. این کار بسیار آسان است!
یا
ورود
از قبل حساب کاربری دارید? از اینجا وارد شوید.

موضوعات مرتبط با این موضوع...
  یک داستان خیلی ترسناک...فکر نکنم جرعت داشته باشی بیای تو البته بعضی ها...

پرش به انجمن:


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 1 مهمان