25-12-2020، 13:55
(آخرین ویرایش در این ارسال: 25-12-2020، 13:57، توسط SɪʟᴠᴇʀMɪɴᴅ.)
اسم رمز حملهٔ نیروهای محور به رهبری آلمان نازی به شوروی در جریان جنگ جهانی دوم بود که از ۲۲ ژوئن سال ۱۹۴۱ آغاز شد. قریب به ۳٫۸ میلیون سرباز قدرتهای محور به اتحاد شوروی در طول ۳۲۰۰ کیلومتر مرز مشترک حمله کردند، که بزرگترین حمله در تاریخ جنگهای بشر بود. بارباروسا از ۶۰۰ هزار وسیله نقلیه موتوری، و ۷۵۰ هزار اسب استفاده کرد. این عملیات جاه طلبانه که با آرزوی مداوم آدولف هیتلر برای فتح سرزمینهای روسیه به پیش میرفت، آغازی بر فاز محوری تعیین پیروز جنگ داشت. اشغال شوروی توسط آلمان منجر به ۹۵٪ همه تلفات ارتش آلمان از ۱۹۴۱ تا ۱۹۴۴ و ۶۵٪ کل تلفات نظامی متحدین در تمام طول جنگ شد. تحلیلگران معتقدند حمله به شوروی بزرگترین اشتباه نظامی هیتلر بود.عملیات بارباروسا به افتخار فردریک بارباروسا، فرمانروای قرون وسطای آلمانی که امپراتوری مقدس روم را در دورهای که نیاز داشت نجات داده بود نامگذاری شد. فریدریک یکم یکی از اشراف بود که با نام فریدریک بارباروسا در سال ۱۱۵۲ و بعد از بازگشت از جنگهای صلیبی به پادشاهی آلمان رسید او مهمترین پادشاه دودمان هوهنشتاوفن به حساب میآید. امپراتوری مقدس روم در زمان او با الحاق بوهم و بورگاندی و لهستان و مجارستان به بزرگترین کشور مسیحی تبدیل شد تا اینکه با مرگ فردریک در سال ۱۱۹۰ امپراتوری او چند تکه شد. یکی از افسانههای رایج در آلمان این بود که فردریک نمرده و در کوه تورینگن در شرق آلمان منتظر است تا کسی از او کمک بخواهد تا دوباره آلمان را به عظمتش بازگرداند، او چنان انتظار کشید تا ریشش قرمز شد. ۷۵۰ سال بعد هیتلر از او برای اینکار استمداد کرد. نام عملیاتی که هدفش حذف اتحاد جماهیر شوروی بود بر طبق این افسانه بارباروسا نامگذاری شد.
نیرو های محور:
آمان نازی
رومانی
ایتالیا
مجارستان
اسلواکی
فنلاند
نیروی متفقین:
اتحاد جماهیر شوروی
هیتلر در نبرد من وسواس و نفرت عجیبی نسبت به روسها اظهار میدارد. هم چنین هیتلر در کتابش اضافه کرده آلمان برای به دست آوردن فضای حیاتی متوجه شرق باشد. حمله به روسیه به دلیل جنگ با فرانسه و انگلستان به تعویق افتاد ولی وقتی آلمانها کار آن جبهه را یکسره کردند متوجه شرق و خاک روسیه شدند. در ۲۷ سپتامبر ۱۹۴۰ و پس از امضای پیمان سه جانبه آلمان-ایتالیا-ژاپن بدگمانی میان دو متحد، آلمان و شوروی، بالا گرفت و در نتیجه آلمان به بهانه همدستی بلشویکها با یهودیان به شوروی حمله کرد.
در طول شب بیست و یکم ژوئن ۱۹۴۱ از فنلاند تا دریای سیاه سه میلیون و پنجاه هزار سرباز آلمانی با همراهی یک میلیون نیروی ذخیره و افراد ستاد لجستیک و نیز سایر سپاهیان دول محور منتظر دستور حمله به خاک اتحاد جماهیر شوروی بودند سربازها در اردوگاهها آتش میافروختند عدهای هم آواز میخواندند اما عدهای سخت در تفکر بودند آنها به فکر افسران فرماندهشان میاندیشند که میگفتند جنگ با روسیه حداکثر چهارماه طول خواهد کشید و آنها نباید برای اقامت زمستانی خود بیمی در دل راه دهند. ارتش المان بزرگترین و قدرتمندترین ارتش تاریخ بشریت را بسیج کرده بود ۳۳۵۰ تانک نزدیک هفت هزار عراده توپ صحرایی و بیش از دو هزار هواپیما. ورماخت که ارتشی موتوریزه بود ششصد هزار اسب برای کشیدن توپها آمبولانسها و گاریهای حمل مهمات و مواد خوراکی را هم بسیج کرده بود فرماندهی آلمان در نظر داشت که پس از شکست سریع اتحاد جماهیر شوروی از منابع طبیعی سرشار طبیعی آن کشور نظیر غلات و گندم و زغال سنگ و نفت و آهن غیره علیه جنگ با بریتانیای کبیر و شاید ایالات متحده آمریکا استفاده کند اگرچه روسیه کشور پهناوری بود و قلمرو وسیعی را شامل میشد وسعت خاکش این اجازه را به روسها میداد تا در هر زمان و هر مکانی که دلشان بخواهد عقب بنشیند وسعت خاک روسیه بسیاری از ارتشها را در خود بلعیده مغولها تاتارها سوئدیها فرانسویها و آلمانیها و… بعد از لشکرکشی به روسیه بوده که از پا افتادهاند و همین موضوع این بار سپاهیان هیتلری را در خود فرو بلعید.
آلمانی در جبهه شرقی قصد داشتند ضمن پیشروی به سمت سه هدف اصلی جغرافیایی یعنی کیف مسکو و لنینگراد به نبردهای احاطهای برای نابودی ارتش سرخ هم اقدام کنند. تهاجم آلمانی ها به خاک شوروی به عهده نیروهای سنگین زرهی با پشتیبانی زرهپوشهای سبک و پیادهنظام موتوریزه بود. تطبیق عملیات هوایی با زمینی هم به خوبی صورت میگرفت. واحدهای شناسایی و مخابراتی آلمانی از بهترینهای جهان بودند. از طرفی چون جبهه روسیه بینهایت وسیع بود نیروهای زرهی ناگزیر بودند که فقط در نقاط معینی تمرکز یابند.ساعت سه و سی دقیقه صبح بیست و دوم ژوئن عملیات بارباروسا آغاز شد هیتلر در یک سخنرانی رادیویی در آن زمان اعلام کرد: باز هم امروز تصمیم گرفتهام سرنوشت و آینده رایش و مردممان را در دست سربازانمان قرار دهم امیدوار خداوند به ویژه در این کارزار ما را یاری کند. افراد پیاده ضمن پیشروی صدای غرش هواپیماهای بمب افکن و شکاری شان را میشنیدند هدف حمله ورماخت در وهله اول در هم شکستن قدرت تحرک و کارآمدی ارتش سرخ بود تا مسیر پیشروی به سه هدف اصلی را هموار سازد مهمترین موج حمله لوفت وافه علیه فرودگاههای روسی بود که منجر به نابودی ۱۲۰۰ فروند جنگنده روسی بر روی زمین شد حمله توسط سه ارتش انجام میشد گروه ارتشهای شمالی تحت فرماندهی ریتر فون لیب که وظیفه تصرف شمال روسیه و لنینگراد را داشت گروه ارتشهای مرکزی تحت امر مارشال فئودور فون بک که وظیفه داشت از مسیر لشکرکشی ناپلئون به مسکو برسد و گروه ارتش جنوب تحت فرماندهی گرد فون روندشتد که وظیفه تسخیر اوکراین و قفقاز را داشت گروه ارتش شمالی به وسیله فنلاندیها و گروه ارتش جنوب توسط رومانیاییها مجارها و… حمایت میشد. مارشال ایوان آنتونوسکو، نخست وزیر رومانیایی هنگامی که شنید آلمانیها برای تسخیر روسیه از او درخواست کمک کردهاند درخواستشان را با خوشحالی پذیرفت و اعلام داشت: البته که من در این نبرد از همان ابتدا شرکت خواهم کرد. موقعی که پای جنگ با نژاد اسلاو در میان باشد همه رومانیاییها را جز خودتان بدانید.حملههای اصلی آلمانیها از جانب پروس شرقی به سوی کوناس ویلنا لمژا و سایر بخشهای اشغالی لهستان توسط شوروی و سپس لنینگراد و مسکو بود. در روز ۲۳ ژوئن پیکار سختی بین ستونهای جلودار آلمانی با روسها درگرفت. در این نبرد روسها لمژا و کولونو و برست-لیتوفسک را از دست دادند.
روز بعد آلمانیها تهاجم خود را از سر گرفتند و به پیشروی خود به سمت شاولی و کوناس و گرودنو و ویلنا ادامه دادند در ناحیه مینسک زرهپوشهای آلمانی خط دفاعی روسها را شکافتند ولی در اثر ضدحمله روسها عقب رانده شدند تا این زمان آلمانیها به دو مقصود اصلی خود نائل آمده بودند اول پیشروی سریع از لتونی و لیتوانی و بلاروس به سمت مسکو و لنینگراد و دیگری ایجاد شکاف و احاطه ارتشهای سرخ بهطور گسترده و هموار نمودن پیشروی به سمت کیف و قفقاز.در نتیجه یک حمله غافلگیرانه آلمانها در نواحی دوینسک ارتش سرخ در بیالیستوک محاصره شد و ۴۰۰۰۰ سرباز تسلیم آلمانیها شدند گئورگی سمنیاک یک سرباز روسی بعدها به یاد آورد: تصویر تیره و تاری بود در طول روز هواپیماها دائماً بر سر سربازان در حال عقبنشینی بمب میریختند وقتی دستور عقبنشینی داده شد سیل سربازان فراری از هر سو روانه شد تمامی فرماندهان سوار بر خودروها زودتر از بقیه میگریختند و ما بدون فرماندهانمان هیچ کاری نمیتوانستیم انجام دهیم.
در این موقع افکار عمومی در فنلاند هم به نفع آلمانیها تغییر میافت فنلاند یها که از طرفی تحت فشار دولتمردان آلمان نازی قرار داشتند و از طرف دیگر حس تنفر و عدم اعتماد نسبت به روسها قرار گرفته بودند به ارتش آلمان اجازه دادند از فرودگاههای آن کشور علیه روسها استفاده کنند روز ۲۵ ژوئن دولت شوروی دست به عمل متقابل زده دست به بمباران سطحی شهرهای مهم فنلاند مثل تورکو و هلسینکی زدند به علاوه چندین زد و خورد مرزی بین طرفین صورت گرفت دولت سوئد هم اجازه داد یک لشکر آلمانی با راهآهن از خاک این کشور عبور کنند و به فنلاند بروند.در عرصه دریاها اوضاع آرام بود در دریای بالتیک زد و خورد مهمی درنگرفت تنها برخورد جدی در دریای سیاه بود که طی بمباران نیروی هوایی ارتش سرخ دو ناو چه اژدرافکن رومانیایی غرق شدند این ناوها عازم باطوم و کریمه بودند که این اتفاق برایشان اتفاق افتاد هم چنین نیروی دریایی شوروی اعلام کرد توانسته چند زیردریایی آلمانی را در دریای سیاه غرق کند که این مطلب ناگفته مشخص است ادعایی بیش نیست تنها یک زیردریایی آلمانی در این ناحیه آسیب دید.تا روز سی ام ماه ژوئن لوو به دست آلمانیها افتاده بود و در شمال ارتش آلمان در چندین نقطه از رود دوینا گذشته بود و به ریگا نزدیک شده بود در سمت جنوب یک ستون آلمانی به سوی بارانوچی شروع به پیشروی کردند و ستون دیگری از جنوب باتلاقهای پریپت به حمله به کیف پرداخت بدین ترتیب دو حمله گازانبری ایجاد شد: یک حرکت گازانبری در شمال در اطراف بیالیستوک به منور محاصره نمودن ارتش شوروی در آن ناحیه و دیگری در جنوب مابین لوو و بوکووینا که طبق نقشه قرار بود دو ستون زرهی واقع در شرق لوو و بوکووینا با یکدیگر تلاقی کنند. سرانجام در روز پنجم ژوئیه جناح راست ارتش آلمان به تصور آنکه کوشش اصلی روسها متوجه مرکز است حمله را با شدت تمام آغاز کرد در نتیجه آلمانها توانستند از رود پروت بگذرند در قسمت جنوبی هم ارتشی که متوجه کیف بود سخت مشغول پیشروی بود اما در جبهه شمالی روسها موفق شدند حمله آلمانیها را به لپل دفع کنند روز شانزدهم ژوئیه پس از نبردی سخت و خانه به خانه اسمولنسک نیز به تصرف آلمانیها درآمد حملات در آغاز ماه اوت از سر گرفته شد و آلمانها دست به یک سری حمله زدند در شمال ارتش آلمان موفق شده بود تا خود را به پسکو و ایلمن برسانند.در جبهه جنوبی طلایه داران آلمانی موفق شدند با تسخیر نواحی کامنتس و پودولسک راه رسیدن به بسارابی را برای خود هموارتر کنند در جبهه مرکزی هم آلمانها میکوشیدند تا با مستحکم تر کردن موقعیت خود در نواحی اسمولنسک راه رسیدن به مسکو را آسانتر کنند در این زمان واحدهای ژنرال گودریان با یک حرکت متهورانه موفق شدند از رود بوک بگذرند.در این پرچم به غنیمت گرفته شده نوشته:از کمونیسم و استالین دفاع کنید. در این زمان در ستاد ارتش آلمان این سؤال پیش آمده بود که اول برای تسخیر مسکو حمله شود یا اکراین پس از بحث و جدلهای طولانی بین ژنرالهای آلمانی و هیتلر سرانجام تصمیم بر این گرفته شد که اول اکراین تسخیر شود این تصمیم به دلایلی هم درست و هم نادرست بود درست برای اینکه ارتش آلمان به نفت و غلات اوکراین احتیاج مبرمی داشت و به علاوه با این حمله راه رسیدن به قفقاز باز میشد و نادرست از این جهت که اولاً تسخیر مسکو در آن زمان باعث میشد تا نیروهای سیبریایی نتوانند به موقع به کمک ارتش سرخ بیایند و مسکو را نجات دهند و در واقع این دو ارتش بهطور جداگانه باید با ورماخت میجنگیدند که در این صورت شانس پیروزی آلمانیها بسیار بالاتر میرفت در ثانی اشغال مسکو شوروی را از مرکز ارتباطی و تسلیحاتی خود محروم میساخت و سوماً چون دمای هوای اکراین و قفقاز در زمستان از مسکو گرم تر است ارتش آلمان مجبور نبود سرمای بسیار شدید دشتهای روسیه را تحمل کند.آنچه کار را برای هیتلر دشوارتر میکرد این بود که روسها بر خلاف سربازان کشورهای غربی تا پای جان میجنگیدند به علاوه آلمانیها به جای ۲۰۰ لشکر تخمینی با ۴۰۰ لشکر روسی روبرو شده بودند تازه فرماندهان دستپاچه شوروی آرامش خود را بازیافته بودند در این زمان بود که ژنرال فرانتس هالدر رئیس ستاد مشترک ورماخت در دفتر خاطراتش نوشت:کل اوضاع بهطور فزایندهای روشن میسازد ما غول روسیه را بسیار دست کم گرفتهایم.اتحاد جماهیر شوروی در ژوئن ۱۹۴۱ و ماههای پس از آن در شرایط دشواری بود با این حال که تا اواسط ژوئیه چهار میلیون سرباز داوطلب رفتن به جنگ شده بود ولی در آن دوره شرح این قهرمانیها چیز ناچیزی بود ارتش سرخ تا اواسط ژوئیه در وضع نومیدکنندهای قرار داشت طی سه هفته نبرد ۳۵۰۰ عراده تانک و شش هزار هواپیما و بیش از دو میلیون سرباز از دست داده بود در نیمه دوم ژوئن نبرد اسمولنسک به یک فاجعه عظیم تبدیل گشت پنج ارتش روسی به محاصره افتادند و با وجود اینکه برتری نفرات داشتند نتوانستند حلقه محاصره را بشکنند در آغاز ماه اوت با بسته شدن این حلقه سیصد هزار سرباز روسی به اسارت آلمانها درآمدند در شهر سه هزار توپ و تانک یا به تصرف آلمانیها درآمد یا نابود شد.این فداکاریها و تلفات ارتش سرخ پیشروی آلمانیها را هر لحظه به تأخیر انداخت روز سوم اوت آلمانیها در جبهه اکراین دوباره به حمله پرداختند ابتدا کوروستن و سپس بلایاتسرکو مورد حمله قرار گرفتند این حمله را برای پیشروی به سوی کیف هموار کرد اما در نبردهای اومان و اودسا بود که پیشروی به کیف هموارتر شد.
نیرو های محور:
آمان نازی
رومانی
ایتالیا
مجارستان
اسلواکی
فنلاند
نیروی متفقین:
اتحاد جماهیر شوروی
هیتلر در نبرد من وسواس و نفرت عجیبی نسبت به روسها اظهار میدارد. هم چنین هیتلر در کتابش اضافه کرده آلمان برای به دست آوردن فضای حیاتی متوجه شرق باشد. حمله به روسیه به دلیل جنگ با فرانسه و انگلستان به تعویق افتاد ولی وقتی آلمانها کار آن جبهه را یکسره کردند متوجه شرق و خاک روسیه شدند. در ۲۷ سپتامبر ۱۹۴۰ و پس از امضای پیمان سه جانبه آلمان-ایتالیا-ژاپن بدگمانی میان دو متحد، آلمان و شوروی، بالا گرفت و در نتیجه آلمان به بهانه همدستی بلشویکها با یهودیان به شوروی حمله کرد.
در طول شب بیست و یکم ژوئن ۱۹۴۱ از فنلاند تا دریای سیاه سه میلیون و پنجاه هزار سرباز آلمانی با همراهی یک میلیون نیروی ذخیره و افراد ستاد لجستیک و نیز سایر سپاهیان دول محور منتظر دستور حمله به خاک اتحاد جماهیر شوروی بودند سربازها در اردوگاهها آتش میافروختند عدهای هم آواز میخواندند اما عدهای سخت در تفکر بودند آنها به فکر افسران فرماندهشان میاندیشند که میگفتند جنگ با روسیه حداکثر چهارماه طول خواهد کشید و آنها نباید برای اقامت زمستانی خود بیمی در دل راه دهند. ارتش المان بزرگترین و قدرتمندترین ارتش تاریخ بشریت را بسیج کرده بود ۳۳۵۰ تانک نزدیک هفت هزار عراده توپ صحرایی و بیش از دو هزار هواپیما. ورماخت که ارتشی موتوریزه بود ششصد هزار اسب برای کشیدن توپها آمبولانسها و گاریهای حمل مهمات و مواد خوراکی را هم بسیج کرده بود فرماندهی آلمان در نظر داشت که پس از شکست سریع اتحاد جماهیر شوروی از منابع طبیعی سرشار طبیعی آن کشور نظیر غلات و گندم و زغال سنگ و نفت و آهن غیره علیه جنگ با بریتانیای کبیر و شاید ایالات متحده آمریکا استفاده کند اگرچه روسیه کشور پهناوری بود و قلمرو وسیعی را شامل میشد وسعت خاکش این اجازه را به روسها میداد تا در هر زمان و هر مکانی که دلشان بخواهد عقب بنشیند وسعت خاک روسیه بسیاری از ارتشها را در خود بلعیده مغولها تاتارها سوئدیها فرانسویها و آلمانیها و… بعد از لشکرکشی به روسیه بوده که از پا افتادهاند و همین موضوع این بار سپاهیان هیتلری را در خود فرو بلعید.
آلمانی در جبهه شرقی قصد داشتند ضمن پیشروی به سمت سه هدف اصلی جغرافیایی یعنی کیف مسکو و لنینگراد به نبردهای احاطهای برای نابودی ارتش سرخ هم اقدام کنند. تهاجم آلمانی ها به خاک شوروی به عهده نیروهای سنگین زرهی با پشتیبانی زرهپوشهای سبک و پیادهنظام موتوریزه بود. تطبیق عملیات هوایی با زمینی هم به خوبی صورت میگرفت. واحدهای شناسایی و مخابراتی آلمانی از بهترینهای جهان بودند. از طرفی چون جبهه روسیه بینهایت وسیع بود نیروهای زرهی ناگزیر بودند که فقط در نقاط معینی تمرکز یابند.ساعت سه و سی دقیقه صبح بیست و دوم ژوئن عملیات بارباروسا آغاز شد هیتلر در یک سخنرانی رادیویی در آن زمان اعلام کرد: باز هم امروز تصمیم گرفتهام سرنوشت و آینده رایش و مردممان را در دست سربازانمان قرار دهم امیدوار خداوند به ویژه در این کارزار ما را یاری کند. افراد پیاده ضمن پیشروی صدای غرش هواپیماهای بمب افکن و شکاری شان را میشنیدند هدف حمله ورماخت در وهله اول در هم شکستن قدرت تحرک و کارآمدی ارتش سرخ بود تا مسیر پیشروی به سه هدف اصلی را هموار سازد مهمترین موج حمله لوفت وافه علیه فرودگاههای روسی بود که منجر به نابودی ۱۲۰۰ فروند جنگنده روسی بر روی زمین شد حمله توسط سه ارتش انجام میشد گروه ارتشهای شمالی تحت فرماندهی ریتر فون لیب که وظیفه تصرف شمال روسیه و لنینگراد را داشت گروه ارتشهای مرکزی تحت امر مارشال فئودور فون بک که وظیفه داشت از مسیر لشکرکشی ناپلئون به مسکو برسد و گروه ارتش جنوب تحت فرماندهی گرد فون روندشتد که وظیفه تسخیر اوکراین و قفقاز را داشت گروه ارتش شمالی به وسیله فنلاندیها و گروه ارتش جنوب توسط رومانیاییها مجارها و… حمایت میشد. مارشال ایوان آنتونوسکو، نخست وزیر رومانیایی هنگامی که شنید آلمانیها برای تسخیر روسیه از او درخواست کمک کردهاند درخواستشان را با خوشحالی پذیرفت و اعلام داشت: البته که من در این نبرد از همان ابتدا شرکت خواهم کرد. موقعی که پای جنگ با نژاد اسلاو در میان باشد همه رومانیاییها را جز خودتان بدانید.حملههای اصلی آلمانیها از جانب پروس شرقی به سوی کوناس ویلنا لمژا و سایر بخشهای اشغالی لهستان توسط شوروی و سپس لنینگراد و مسکو بود. در روز ۲۳ ژوئن پیکار سختی بین ستونهای جلودار آلمانی با روسها درگرفت. در این نبرد روسها لمژا و کولونو و برست-لیتوفسک را از دست دادند.
روز بعد آلمانیها تهاجم خود را از سر گرفتند و به پیشروی خود به سمت شاولی و کوناس و گرودنو و ویلنا ادامه دادند در ناحیه مینسک زرهپوشهای آلمانی خط دفاعی روسها را شکافتند ولی در اثر ضدحمله روسها عقب رانده شدند تا این زمان آلمانیها به دو مقصود اصلی خود نائل آمده بودند اول پیشروی سریع از لتونی و لیتوانی و بلاروس به سمت مسکو و لنینگراد و دیگری ایجاد شکاف و احاطه ارتشهای سرخ بهطور گسترده و هموار نمودن پیشروی به سمت کیف و قفقاز.در نتیجه یک حمله غافلگیرانه آلمانها در نواحی دوینسک ارتش سرخ در بیالیستوک محاصره شد و ۴۰۰۰۰ سرباز تسلیم آلمانیها شدند گئورگی سمنیاک یک سرباز روسی بعدها به یاد آورد: تصویر تیره و تاری بود در طول روز هواپیماها دائماً بر سر سربازان در حال عقبنشینی بمب میریختند وقتی دستور عقبنشینی داده شد سیل سربازان فراری از هر سو روانه شد تمامی فرماندهان سوار بر خودروها زودتر از بقیه میگریختند و ما بدون فرماندهانمان هیچ کاری نمیتوانستیم انجام دهیم.
در این موقع افکار عمومی در فنلاند هم به نفع آلمانیها تغییر میافت فنلاند یها که از طرفی تحت فشار دولتمردان آلمان نازی قرار داشتند و از طرف دیگر حس تنفر و عدم اعتماد نسبت به روسها قرار گرفته بودند به ارتش آلمان اجازه دادند از فرودگاههای آن کشور علیه روسها استفاده کنند روز ۲۵ ژوئن دولت شوروی دست به عمل متقابل زده دست به بمباران سطحی شهرهای مهم فنلاند مثل تورکو و هلسینکی زدند به علاوه چندین زد و خورد مرزی بین طرفین صورت گرفت دولت سوئد هم اجازه داد یک لشکر آلمانی با راهآهن از خاک این کشور عبور کنند و به فنلاند بروند.در عرصه دریاها اوضاع آرام بود در دریای بالتیک زد و خورد مهمی درنگرفت تنها برخورد جدی در دریای سیاه بود که طی بمباران نیروی هوایی ارتش سرخ دو ناو چه اژدرافکن رومانیایی غرق شدند این ناوها عازم باطوم و کریمه بودند که این اتفاق برایشان اتفاق افتاد هم چنین نیروی دریایی شوروی اعلام کرد توانسته چند زیردریایی آلمانی را در دریای سیاه غرق کند که این مطلب ناگفته مشخص است ادعایی بیش نیست تنها یک زیردریایی آلمانی در این ناحیه آسیب دید.تا روز سی ام ماه ژوئن لوو به دست آلمانیها افتاده بود و در شمال ارتش آلمان در چندین نقطه از رود دوینا گذشته بود و به ریگا نزدیک شده بود در سمت جنوب یک ستون آلمانی به سوی بارانوچی شروع به پیشروی کردند و ستون دیگری از جنوب باتلاقهای پریپت به حمله به کیف پرداخت بدین ترتیب دو حمله گازانبری ایجاد شد: یک حرکت گازانبری در شمال در اطراف بیالیستوک به منور محاصره نمودن ارتش شوروی در آن ناحیه و دیگری در جنوب مابین لوو و بوکووینا که طبق نقشه قرار بود دو ستون زرهی واقع در شرق لوو و بوکووینا با یکدیگر تلاقی کنند. سرانجام در روز پنجم ژوئیه جناح راست ارتش آلمان به تصور آنکه کوشش اصلی روسها متوجه مرکز است حمله را با شدت تمام آغاز کرد در نتیجه آلمانها توانستند از رود پروت بگذرند در قسمت جنوبی هم ارتشی که متوجه کیف بود سخت مشغول پیشروی بود اما در جبهه شمالی روسها موفق شدند حمله آلمانیها را به لپل دفع کنند روز شانزدهم ژوئیه پس از نبردی سخت و خانه به خانه اسمولنسک نیز به تصرف آلمانیها درآمد حملات در آغاز ماه اوت از سر گرفته شد و آلمانها دست به یک سری حمله زدند در شمال ارتش آلمان موفق شده بود تا خود را به پسکو و ایلمن برسانند.در جبهه جنوبی طلایه داران آلمانی موفق شدند با تسخیر نواحی کامنتس و پودولسک راه رسیدن به بسارابی را برای خود هموارتر کنند در جبهه مرکزی هم آلمانها میکوشیدند تا با مستحکم تر کردن موقعیت خود در نواحی اسمولنسک راه رسیدن به مسکو را آسانتر کنند در این زمان واحدهای ژنرال گودریان با یک حرکت متهورانه موفق شدند از رود بوک بگذرند.در این پرچم به غنیمت گرفته شده نوشته:از کمونیسم و استالین دفاع کنید. در این زمان در ستاد ارتش آلمان این سؤال پیش آمده بود که اول برای تسخیر مسکو حمله شود یا اکراین پس از بحث و جدلهای طولانی بین ژنرالهای آلمانی و هیتلر سرانجام تصمیم بر این گرفته شد که اول اکراین تسخیر شود این تصمیم به دلایلی هم درست و هم نادرست بود درست برای اینکه ارتش آلمان به نفت و غلات اوکراین احتیاج مبرمی داشت و به علاوه با این حمله راه رسیدن به قفقاز باز میشد و نادرست از این جهت که اولاً تسخیر مسکو در آن زمان باعث میشد تا نیروهای سیبریایی نتوانند به موقع به کمک ارتش سرخ بیایند و مسکو را نجات دهند و در واقع این دو ارتش بهطور جداگانه باید با ورماخت میجنگیدند که در این صورت شانس پیروزی آلمانیها بسیار بالاتر میرفت در ثانی اشغال مسکو شوروی را از مرکز ارتباطی و تسلیحاتی خود محروم میساخت و سوماً چون دمای هوای اکراین و قفقاز در زمستان از مسکو گرم تر است ارتش آلمان مجبور نبود سرمای بسیار شدید دشتهای روسیه را تحمل کند.آنچه کار را برای هیتلر دشوارتر میکرد این بود که روسها بر خلاف سربازان کشورهای غربی تا پای جان میجنگیدند به علاوه آلمانیها به جای ۲۰۰ لشکر تخمینی با ۴۰۰ لشکر روسی روبرو شده بودند تازه فرماندهان دستپاچه شوروی آرامش خود را بازیافته بودند در این زمان بود که ژنرال فرانتس هالدر رئیس ستاد مشترک ورماخت در دفتر خاطراتش نوشت:کل اوضاع بهطور فزایندهای روشن میسازد ما غول روسیه را بسیار دست کم گرفتهایم.اتحاد جماهیر شوروی در ژوئن ۱۹۴۱ و ماههای پس از آن در شرایط دشواری بود با این حال که تا اواسط ژوئیه چهار میلیون سرباز داوطلب رفتن به جنگ شده بود ولی در آن دوره شرح این قهرمانیها چیز ناچیزی بود ارتش سرخ تا اواسط ژوئیه در وضع نومیدکنندهای قرار داشت طی سه هفته نبرد ۳۵۰۰ عراده تانک و شش هزار هواپیما و بیش از دو میلیون سرباز از دست داده بود در نیمه دوم ژوئن نبرد اسمولنسک به یک فاجعه عظیم تبدیل گشت پنج ارتش روسی به محاصره افتادند و با وجود اینکه برتری نفرات داشتند نتوانستند حلقه محاصره را بشکنند در آغاز ماه اوت با بسته شدن این حلقه سیصد هزار سرباز روسی به اسارت آلمانها درآمدند در شهر سه هزار توپ و تانک یا به تصرف آلمانیها درآمد یا نابود شد.این فداکاریها و تلفات ارتش سرخ پیشروی آلمانیها را هر لحظه به تأخیر انداخت روز سوم اوت آلمانیها در جبهه اکراین دوباره به حمله پرداختند ابتدا کوروستن و سپس بلایاتسرکو مورد حمله قرار گرفتند این حمله را برای پیشروی به سوی کیف هموار کرد اما در نبردهای اومان و اودسا بود که پیشروی به کیف هموارتر شد.